علوم سیاسی
الهه صادقی
چکیده
از منظر آیتالله خامنهای یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی، تشکیل دولت اسلامی است؛ اما هنوز در معنای حقیقی شکل نگرفته است؛ زیرا چالشها و آسیبهایی، فراروی تحقق دولت اسلامی است که یکی از این آسیبها مربوط به کارگزاران نظام اسلامی است. کارگزاران از ارکان اصلی دولت اسلامی میباشند و رفتار نامطلوب کارگزاران میتواند ...
بیشتر
از منظر آیتالله خامنهای یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی، تشکیل دولت اسلامی است؛ اما هنوز در معنای حقیقی شکل نگرفته است؛ زیرا چالشها و آسیبهایی، فراروی تحقق دولت اسلامی است که یکی از این آسیبها مربوط به کارگزاران نظام اسلامی است. کارگزاران از ارکان اصلی دولت اسلامی میباشند و رفتار نامطلوب کارگزاران میتواند آسیب جدی به نظام و دولت اسلامی وارد نماید. بر این اساس، آسیبشناسی کارگزاران در تحقق دولت اسلامی از منظر آیتالله خامنهای بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین صاحبنظران مسلمان شیعه میتواند الگوی نظری و عملی برای عملکرد کارگزاران باشد و از سوی دیگر ایشان، رهبر جامعه ایران هستند و نظرات ایشان، نسبت به هر فرد دیگری میتواند در امور مربوط به دولت تأثیرگذار باشد. بنابراین این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که از منظر آیتالله خامنهای، چه آسیبهایی در خصوص کارگزاران منجر به تعویق تحقق دولت اسلامیشده است؟ یافتههای این پژوهش نشان داد، آسیبهای کارگزاران که تحقق دولت اسلامی را به تعویق انداخته، شامل پیروی از هوای نفس، یاس و ناامیدی، ترجیح رضایت مردم به جای رضایت خدا، تحجر و مقدسنمایی، تجددگرایی افراطی، غفلت از مسائل فرهنگی، تجملگرایی، سکولاریسم، فساد، خلف وعده به مردم، عدالت گریزی، قانونگریزی، سلطهجویی، جناحگرایی افراطی، تفرقهافکنی و وابستگی به بیگانگان است و راهکار ایشان برای رفع این آسیبها، الگو گیری از دولت نبوی و علوی است.
توسعه و امنیت
حیدر شهریاری
چکیده
در حالی که در گذشته، نظریهپردازانِ امنیت ملی از دریچه مسائل سختافزاری، نظامی و حکومتمحوری بدان مینگریستند نظریهپردازان اخیر، آن را از زاویه مسائل نرمافزاری، غیرنظامی و مردمی نیز مینگرند. یکی از الگوهای متأخرِ تأمین امنیت ملی، الگوی حکمرانی امنیتی است که بخشهای مختلف جامعه را در کنار حکومت مرکزی برای تولید، حفظ و ...
بیشتر
در حالی که در گذشته، نظریهپردازانِ امنیت ملی از دریچه مسائل سختافزاری، نظامی و حکومتمحوری بدان مینگریستند نظریهپردازان اخیر، آن را از زاویه مسائل نرمافزاری، غیرنظامی و مردمی نیز مینگرند. یکی از الگوهای متأخرِ تأمین امنیت ملی، الگوی حکمرانی امنیتی است که بخشهای مختلف جامعه را در کنار حکومت مرکزی برای تولید، حفظ و توزیع امنیت به یاری میطلبد؛ از سوی دیگر، یکی از بخشهای مهم جامعه سیاسی که میتواند در تحقق الگوی حکمرانی امنیتی یاری رساند احزاب سیاسیاند. نوشتار حاضر با مفروض این مسئله که بدون رشد و توسعه نظام حزبی، امکان تحقق امنیت در الگوی حکمرانی امنیتی وجود ندارد در تلاش است تا به چگونگیِ اثرپذیری امنیت ملی در الگوی حکمرانی امنیتی از نظام حزبی بپردازد. فرضیه مطرحشده بدین قرار است که با توجه به ابعاد و ویژگیهای الگوی حکمرانی امنیتی، احزاب سیاسی هم در تحقق شاخصهای الگوی حکمرانی امنیتی (ورود بخشهای عمومی و خصوصی به فرایند تأمین امنیت، سیاستگذاریها و اجرای غیرمتمرکز تصمیمات، کسب و تجمیع منابع و منافع، مشارکت شهروندان، جغرافیای غیرمتمرکز و توسعه نگاه امنیت منشوری) نقش دارند و هم در ایجاد بسترهای آن (هماهنگسازی، مسئولیتپذیری، جامعهپذیری، اشاعه نگاه غیر ایدئولوژیک و سازمان حزبی قوی). این نوشتار که با روش ترکیبیِ زنجیرهای همزمان (ترکیب رویکرد ساختار-کارگزار با روش تبینی-علّی) در تحلیل دادهها و با روش کتابخانهای-اسنادی در گردآوری دادهها صورت پذیرفته، ضمن رسیدن به نتایج حاصل از فرضیه فوق، دارای نوآوریهای نظری ازجمله پر کردن خلأ مطالعاتی در این زمینه و نیز کاربست تطبیقی آن با دیگر عوامل مؤثر بر تحقق الگوی حکمرانی امنیتی در جوامع مختلف، بالأخص جوامع درحالتوسعه است.
اندیشه سیاسی
رضا جاوید
چکیده
ناصرالدین شاه بعد از جنبشِ تنباکو به قدرتِ الاهیاتِ سیاسی در دستِ علما و مراجع دینی واقف شد. او که با سفر به فرنگ شیفته معماری مدرن هم شده بود تصمیم به ساختِ بزرگترین تالارِ نمایش نامه سوزناکِ ایرانی به نامِ " تکیه دولت" گرفت. این بنا، از مکانی صرف فراتر می رفت و از ساخت تا ویرانی اش در دوره پهلوی، حاملِ نشانه ها و دلالت های روشنی از الاهیاتِ ...
بیشتر
ناصرالدین شاه بعد از جنبشِ تنباکو به قدرتِ الاهیاتِ سیاسی در دستِ علما و مراجع دینی واقف شد. او که با سفر به فرنگ شیفته معماری مدرن هم شده بود تصمیم به ساختِ بزرگترین تالارِ نمایش نامه سوزناکِ ایرانی به نامِ " تکیه دولت" گرفت. این بنا، از مکانی صرف فراتر می رفت و از ساخت تا ویرانی اش در دوره پهلوی، حاملِ نشانه ها و دلالت های روشنی از الاهیاتِ سیاسیِ بود. چنین دلالت هایی کمتر در پژوهش های مربوط به تکیه دولت مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به فلسفه تاریخ و روش شناسی بنیامین در نهایت می توان گفت " تکیه دولت" هرچند در ابتدا قرار بود نمادی از شکوه و قدرتِ پادشاه قاجار باشد اما سرانجام تمثیلی از ویرانی و تباهی آن سلسله و در همان حال شکل گیری انقلابِ مشروطه ایران شد. در دوره پسامشروطه نیز این بنا به شکلِ تمثیلی بیانگرِ ویرانی آرمانهای انقلابِ مشروطه و ظهورِ فاتحانی تازه بود. این مقاله با بهره از روش شناسی والتر بنیامین در خوانشِ تمثیلی از تاریخ و مدرنیته، " تکیه دولت" را چون تمثیلی سیاسی -الاهیاتی مهم در قبل و بعدِ انقلاب مشروطه مورد برسی قرارمی دهد و سرآخر نتیجه می گیرد که با توجه به تصاویرِ رهایی بخشِ " تکیه دولت" در انقلابِ مشروطه، ویرانیِ آن بنای یادبود در سال های بعد را می توان تمثیلی از ویرانی تجربه های رستگاری بخشِ درانقلابِ مشروطه در نظر گرفت، تلاش برای بازیابی چنان تصاویری سال ها بعد مهم ترین چالش های تاریخ معاصر ایران را رقم زد.
جامعه شناسی سیاسی
مصطفی قربانی
چکیده
رواج مصرف مدرن به عنوان یک پدیده خُرد در شبکه روابط اجتماعی سالهای اخیر در ایران پدیدهای است که به عنوان یک متغیر محیطی، جامعه و سیاست در ایران را در برگرفته است. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که «ماکروفیزیک یا کلان قدرت سیاسی در ایران در اثر رواج مصرف مدرن دچار چه قبض و بسطهایی شده است؟» فرض بر آن است که این پدیده ...
بیشتر
رواج مصرف مدرن به عنوان یک پدیده خُرد در شبکه روابط اجتماعی سالهای اخیر در ایران پدیدهای است که به عنوان یک متغیر محیطی، جامعه و سیاست در ایران را در برگرفته است. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که «ماکروفیزیک یا کلان قدرت سیاسی در ایران در اثر رواج مصرف مدرن دچار چه قبض و بسطهایی شده است؟» فرض بر آن است که این پدیده (رواج مصرف مدرن) ماهیت و ساخت قدرت و سیاست در ایران را دچار تغییر کرده است. با تلفیق جامعهشناسی مدرنیته پتر واگنر و جامعه مصرفی ژان بودریار به عنوان چارچوب نظری و الهام از روش نشانهشناسی اجتماعی پییر گیرو این یافتهها به دست آمده که رواج مصرف مدرن در سبک زندگی و کردارهای روزمره جامعه ایران، ضمن کالایی کردن روابط اجتماعی و سیاست، در تقویت سویههای رفاهی دولت در ایران تأثیرگذار بوده و بنابراین، هم امکان اقتدارگرایی را تضعیف کرده و هم مشروعیت نظام سیاسی را وابسته به مصرف کرده است. بر همین اساس، این پدیده ضمن تثبیت جایگاه ایران در موقعیت حاشیهای نظام تقسیم کار جهانی، تسهیل چهل تکه شدن هویت، توسعه احساس محرومیت نسبی و پیدایش سویههای نوین در جنبشهای اجتماعی را میتواند در پی داشته باشد.
علوم سیاسی
نوذر خلیلطهماسبی؛ احمد نقیب زاده
چکیده
رویارویی شرق با رخدادهای نوین و مفاهیم نوآیین، یکی از مباحث مهم و شایان تأمل در دوران معاصر، بهویژه از اوایل قرن نوزدهم میلادی بوده است. چنان تقابلی را ممالک مختلفی تجربه کردند و ژاپن یکی از نمونههای قابلتوجهی است که در پژوهشهای ایرانی، با توجه به تشابهات تاریخی دو مملکت در آن عهد، خوانش رویدادهای سیاسی ژاپن، بهویژه قانون ...
بیشتر
رویارویی شرق با رخدادهای نوین و مفاهیم نوآیین، یکی از مباحث مهم و شایان تأمل در دوران معاصر، بهویژه از اوایل قرن نوزدهم میلادی بوده است. چنان تقابلی را ممالک مختلفی تجربه کردند و ژاپن یکی از نمونههای قابلتوجهی است که در پژوهشهای ایرانی، با توجه به تشابهات تاریخی دو مملکت در آن عهد، خوانش رویدادهای سیاسی ژاپن، بهویژه قانون اساسی و مشروطه آن مملکت اهمیت دارد. در این پژوهش، به سیر تاریخی گذار ژاپن از دوران قدیم و زمامداری مستأصل و متزلزل به عصر جدید و سعی برای برقراری حکمرانی سیاسی نوین (دولت مشروطه) میپردازیم. گذاری که با اندیشهورزی درباره چگونگی رویارویی با تجدد، ضمن آگاهی از اهمیت و وجاهت سنتهای تاریخی جامعه همراه بود. پرسش اصلی و شایان تأمل این است که «مشروطه ژاپن چگونه میخواست میان سنت تاریخی خود و تجدد نوظهور وفاق ایجاد کند و آیا گسست ژاپن از دوران قدیم (سنت) اتفاق افتاد؟». فرض حاکم بر پژوهش چنین است که «در مشروطه ژاپن، روح سنت (تاریخی- سیاسی)، بهویژه جایگاه آسمانی و مقتدرانه امپراتور در پیکره دولت نوآیین حفظ شد و گرچه به لحاظ ترقی اقتصادی و استقرار دولتی مقتدر و تجددطلب، ژاپن توانست از دوران قدیم خود بگسلد، اما از حیث سیاسی یا مشروطیت حکمرانی، قانون اساسی محافظهکار و مصلحتاندیش ژاپن پیوند با سنت را حفظ کرد». پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با نگرشی تاریخی البته با مبنا قرار دادن مفاهیم و نظریات سیاسی، پرسش و فرض مطرحشده را وارسی میکند.
جامعه شناسی سیاسی
ابوالفضل دلاوری؛ نگار قنواتی
چکیده
تحلیل علّی لایهبندیشده یک رویکرد آیندهپژوهی است که در آن، وضعیت و آیندههای احتمالی پدیدهها در چهار لایه رویدادی (لیتانی)، ساختاری، گفتمانی و استعاری مورد مطالعه قرار میگیرد. مفروضه مقاله این است که مهمترین شرط پژوهشهای علمی تناسب روش شناسی با هستی شناسی است. به عبارت دیگر روش منتخب باید با ویژگیهای موضوع پژوهش تناظر ...
بیشتر
تحلیل علّی لایهبندیشده یک رویکرد آیندهپژوهی است که در آن، وضعیت و آیندههای احتمالی پدیدهها در چهار لایه رویدادی (لیتانی)، ساختاری، گفتمانی و استعاری مورد مطالعه قرار میگیرد. مفروضه مقاله این است که مهمترین شرط پژوهشهای علمی تناسب روش شناسی با هستی شناسی است. به عبارت دیگر روش منتخب باید با ویژگیهای موضوع پژوهش تناظر و تناسب داشتهباشد. مقاله به این سوال پرداخت که آیا روش تحلیل علی لایهبندیشده برای آیندهپژوهی دولت مناسب است؟ مقاله براساس آثار مبدع این روش (سهیل عنایتالله) به صورتبندی این روش و کاربردها و دستاوردهای آن پرداختهاست؛ سپس به ویژگیهای هستیشناختی دولت، به ویژه در شکلهای امروزین آن اشاره کرده و سرانجام با استفاده از روش قیاسی تناسب این را برای برای مطالعه دولت مورد بحث قرار داده و به این نتیجه رسیده که این روش به دلیل تناظری که با سرشت پیچیده و چندلایه دولت دارد بیش از هر روش دیگری برای آیندهپژوهی دولت مناسب است. با استفاده از این رویکرد میتوان کارکردهای روزمره (لایه لیتانی)، ترتیبات نهادی (لایه ساختاری)، مبانی مشروعیت (لایه گفتمانی) و بنیانهای اسطورهای (لایه استعاری) دولت را مورد بررسی و تحلیل قراردا و آیندههای احتمالی آن را شناسائی کرد. البته چون این روش بیشتر بر سویههای تحلیلی متمرکز است و سویههای هنجاری و تجویزی چندانی ندارد برای آینده پژوهی دولت نیازمند تکمیل است. استفاده همزمان از دیگر روشهای آینده پژوهی نظیر سناریو سازی، تحلیل تأثیر بر روند، تحلیل الگوها و تحلیل چرخههای آینده میتواند به تکمیل و بهینهسازی این روش در آیندهپژوهی دولت کمک کند.
حقوق عمومی و بین الملل
روح اله علیدادزاده؛ مهدی رضایی
چکیده
با توجه به اهمیت نهاد دادرس اساسی و نقشی که این نهاد در تداوم نظام سیاسی و نگهبانی از متون قانون اساسی دارد، بخصوص با توجه به نقش دادرس اساسی در ارتقای حقوق و آزادیها، استقلال این نهاد از اهمیت دو چندانی در نظامهای سیاسی و حقوقی معاصر برخوردار است. تضمین و تأمین استقلال نهاد شورای نگهبان همواره از موضوعات مهم و البته چالشبرانگیز ...
بیشتر
با توجه به اهمیت نهاد دادرس اساسی و نقشی که این نهاد در تداوم نظام سیاسی و نگهبانی از متون قانون اساسی دارد، بخصوص با توجه به نقش دادرس اساسی در ارتقای حقوق و آزادیها، استقلال این نهاد از اهمیت دو چندانی در نظامهای سیاسی و حقوقی معاصر برخوردار است. تضمین و تأمین استقلال نهاد شورای نگهبان همواره از موضوعات مهم و البته چالشبرانگیز حقوقدانان و سیاسیون بوده است. جهت دستیابی به نگاهی دقیقتر در خصوص استقلال شورای نگهبان، به بررسی تطبیقی این نهاد با نهادهای مشابه در کشورهای آلمان و مصر که به ترتیب از موفقترین نهادهای دادرس اساسی در نظام دادرسی اساسی در جهان و کشورهای اسلامی و الجزایر بهعنوان نمونهای که تشابه ساختاری با شورای نگهبان ایران دارد، میپردازیم تا با تکیه بر این مطالعه و با روشی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی، بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که میزان و درجه استقلال شورا نسبت به کشورهای موردپژوهش چگونه است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که شورای نگهبان نسبت به دو نهاد مشابه در آلمان و مصر از استقلال کمتری برخوردار است و در خصوص الجزایر در وضعیت نسبتاً مشابهی قرار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش، شورا ضعفها و کاستیهای دارد که در دستیابی به یک سطح از استقلال که رضایت عموم و بهویژه رضایت جامعه حقوقی و سیاسی کشور را بهصورت یک کلیت تأمین کند، ناتوان بوده است.
دولت
علیرضا سمیعی اصفهانی؛ سارا فرحمند
چکیده
شوک استراتژیک ناشی از فروپاشی ناگهانی نظم مورد حمایت غرب در افغانستان، نشاندهنده شکست تلاشهای دولت سازی غربی در قالب نظریه «صلح لیبرال» یا «صلح آمریکایی» است. در چند دهه اخیر، مهندسی اجتماعی غرب جهت ایجاد نوعی حکمرانی باثبات در دولتهای شکنندهای مانند افغانستان، نه تنها نتایج مطلوب را به همراه نداشت، بلکه ...
بیشتر
شوک استراتژیک ناشی از فروپاشی ناگهانی نظم مورد حمایت غرب در افغانستان، نشاندهنده شکست تلاشهای دولت سازی غربی در قالب نظریه «صلح لیبرال» یا «صلح آمریکایی» است. در چند دهه اخیر، مهندسی اجتماعی غرب جهت ایجاد نوعی حکمرانی باثبات در دولتهای شکنندهای مانند افغانستان، نه تنها نتایج مطلوب را به همراه نداشت، بلکه روند آشتی ملی و گذار سیاسی را در این کشورها پیچیدهتر و با محدودیتهای جدی روبرو ساخته است. با این وصف، پژوهش پیشرو میکوشد از منظری آسیبشناسانه و با بهرهگیری از چارچوب نظری ترکیبی (دولتسازی و تحلیل ثبات سیاسی) به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت ناکامی فرایند آشتی سیاسی و در پی آن، قدرتیابی دوباره طالبان در اوت 2021 در افغانستان چه بود؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که این ناکامی سیاسی، عمدتاً ناشی از ماهیت پروژه دولت سازی بینالمللی در این کشور است. لذا، روند حلوفصل سیاسی و پیشبرد موفقیتآمیز پروژه دولت سازی، (به مثابه سنگ بنای گذار سیاسی) برآیند دو عامل زیر است: 1) ثبات افقی؛(توافق سیاسی و احترام دولتمردان به تعهدات خود و پایبندی به قواعد بازی سیاسی) 2) ثبات عمودی؛ یا تعامل سازنده و متقابل دولت و جامعه (مشروعیت داخلی دولت و عدممداخله نیروهای خارجی). روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری دادهها بهرهگیری از منابع کتابخانهای و فضای مجازی است.
اندیشه سیاسی
صادق صفارزاده؛ محمدجواد غلامرضاکاشی
چکیده
میان مورخین و دانشمندان علوم سیاسی همواره بحث بوده که پدران بنیانگذار ایالاتمتحده آمریکا در تأسیس دولت و تدوین قانون اساسی از چه فیلسوف و اندیشمندی بیشترین بهره را بردهاند. این دانشمندان عمدتاً به جان لاک، مونتسکیو و برخی از جمهوریخواهان انگلیسی همچون «اَلجِرنون سیدنی» و «جیمز هرینگتون» اشارهکردهاند و کوشیدهاند ...
بیشتر
میان مورخین و دانشمندان علوم سیاسی همواره بحث بوده که پدران بنیانگذار ایالاتمتحده آمریکا در تأسیس دولت و تدوین قانون اساسی از چه فیلسوف و اندیشمندی بیشترین بهره را بردهاند. این دانشمندان عمدتاً به جان لاک، مونتسکیو و برخی از جمهوریخواهان انگلیسی همچون «اَلجِرنون سیدنی» و «جیمز هرینگتون» اشارهکردهاند و کوشیدهاند تا حضور اندیشهی این افراد را در مباحث پدران بنیانگذار بیابند. بااینحال، اندک کسانی بودهاند که به تأثیر نظریات ماکیاولی بر آراء پدران بنیانگذار در تأسیس دولت ایالاتمتحده آمریکا اشارهکرده باشند. این غفلت از تأثیر ماکیاولی و نادیده انگاشتن نقش او باعث شگفتی است چه آنکه ماکیاولی یکی از مهمترین نظریهپردازان جمهوری در دوران مدرن است و لذا حداقل کوششی برای یافتن آثار احتمالی نظریات این فیلسوف سیاسی بر اندیشۀ پدران بنیانگذار در تأسیس جمهوری ایالاتمتحده موجه بود. پرداختن به این مسئله ازآنرو حائز اهمیت است که اتکا به نظریات فلسفی این فیلسوف سیاسی در تأسیس یک دولت جدید یا بهعبارتدیگر دولتسازی را آشکار میسازد. در این مقاله کوشش خواهیم نمود با اتخاذ روشی کیفی و ایستاری متن محور و با گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای-اسنادی، تأثیر اندیشهی ماکیاولی بر آراء پدران بنیانگذار آمریکا را بررسی نموده و نشان دهیم که دولت ایالاتمتحده و قانون اساسی بادوام آن، ثبات و استواری خویش را مدیون اتکا به نظریات ماکیاولی است.