روح اله طالبی آرانی
چکیده
سیاست بینالملل عرصهای است که بهعنوان برآیند سیاست خارجی تکتک دولتها شکل میگیرد. در این میان، سیاست خارجی دولتها نیز برحسب راهبرد یا راهبردهایی که برای پیشبرد آن تجویز میشوند شکل میگیرد. سیر تکاملی ادبیات روابط بینالملل و واقعیت متحول سیاست جهانی و بالطبع، نحوه واکنش دولتها بدان باعث برآمدن روند جدیدی در عرصه بینالمللی ...
بیشتر
سیاست بینالملل عرصهای است که بهعنوان برآیند سیاست خارجی تکتک دولتها شکل میگیرد. در این میان، سیاست خارجی دولتها نیز برحسب راهبرد یا راهبردهایی که برای پیشبرد آن تجویز میشوند شکل میگیرد. سیر تکاملی ادبیات روابط بینالملل و واقعیت متحول سیاست جهانی و بالطبع، نحوه واکنش دولتها بدان باعث برآمدن روند جدیدی در عرصه بینالمللی شده است که گفته میشود، متأثر از راهبرد بدیع و نوظهوری به نام «حفاظبندی» در سیاست خارجی بسیاری از دولتها در نظامبینالملل کنونی است، بهگونهای که در طی بیش از دو دهه اخیر در محافل علمی و سیاستگذاری بیشازپیش مطرح شده است. بر همین اساس، نوشتار حاضر این سؤال را مطرح میکند که حفاظبندی بهعنوان راهبردی نوظهور در سیاست خارجی دولتها چه تفاوتها و مشابهتهایی با سایر راهبردهای سنتی دولتها که در طول تاریخ روابط بینالملل پی گرفته شدهاند دارد؟ پاسخ به این سؤال در گروِ ارائه تحلیل مقایسهای میان حفاظبندی از یک سو و سایر راهبردهای سنتی دولتها از سوی دیگر است. برای انجام این کار، نحوه گردآوری دادهها، به روش کتابخانهای و جستجوی اینترنتی بر پایه بهرهگیری از دادههای ثانویه، البته با تمرکز بر مباحث نظری و مفهومیِ آنهاست و تلاش میشود با بهرهگیری از روش مقایسهای بر پایه تحلیل محتوای دادههای کیفیِ مندرج در متون تحلیل سیاست خارجی، مشابهتها و تفاوتها میان آنها نشان داده شود تا بتوان به ارزیابی مناسبی درباره جایگاه حفاظبندی در تحلیل سیاست خارجی دست یافت. مهمترین یافته مقاله این است که حفاظبندی لاجرم نوعی صلحجویی فعال در عرصه بینالمللی است، خصلتی که در هیچیک از راهبردهای دیگر دیده نمیشود.
روابط بین الملل
سجاد صادقی
چکیده
بررسی رویکرد سنجی، مفهوم سنجی و الگو یابی 24 سخنرانی روسای دولتهای جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی نشاندهنده وجود یک همگرایی و همسویی در مبانی دکترین سیاست خارجی علیرغم تفاوتهای عملکردی سیاست خارجی و تفاوت جهتگیری در سیاستگذاری داخلی این دولتها است. یافتههای اصلی این پژوهش شامل ...
بیشتر
بررسی رویکرد سنجی، مفهوم سنجی و الگو یابی 24 سخنرانی روسای دولتهای جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی نشاندهنده وجود یک همگرایی و همسویی در مبانی دکترین سیاست خارجی علیرغم تفاوتهای عملکردی سیاست خارجی و تفاوت جهتگیری در سیاستگذاری داخلی این دولتها است. یافتههای اصلی این پژوهش شامل گزارههای «استمرار تکمیلی دکترین سیاست خارجی سلطه ستیز با لحاظ کردن تغییرات متن اجتماعی بینالملل مبتنی بر نیازهای منافع ملی»، «جهتگیری تحول خواهانه در نظامبینالملل» و «تلاش برای ایجاد روند اصلاحگرایانه در نظام بینالملل» در میان دولتهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان جهتگیری اصلی در سیاست خارجی مشهود است؛ که بر این مبنای دکترین اصلی و مستمر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران «دکترین تحولخواهی در نظام بینالملل» است. بر این اساس رفتار سیاستگذاران در برخورد با اتحادهای منطقهای و بینالمللی و همچنین رابطه جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست همسایگی و سایر روابط خارجی قابل پیشبینی و تحلیل میگردد. همه چیز در دو فرآیند «تحولخواهی» در مقابل «وضعیت کنونی» و «تحولخواهی» در تقابل با «نظام بینالملل کنونی» که از آن تلقی «نظام سلطه» شده است، خلاصه میشود. به همین دلیل سیاست خارجی مصرانه به دنبال پیوستن و عملکرد مؤثر در اتحادهایی که هدف نهایی آنها تحول در نظام بینالملل کنونی است و در سیاستگذاری کلان کشور «نگاه به شرق» و «حمایت از دکترین مقاومت» به عنوان اصول مهم زیربنایی لحاظ میگردد؛ زیرا این روندها رویکردی تحول خواهانه در مقابل وضعیت کنونی نظام بینالملل سلطه محور تلقی میگردد. روش پژوهش به کار رفته نیز «الگو یابی مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی استقرایی» است.
دولت
راضیه مهرابی کوشکی؛ محمد رضا حمیدی
چکیده
امروزه ترکیب فناوریهای نوظهور حوزه ICT و حکمرانی انواع و اشکال نوینی از دولت را ایجاد کرده که مهمترین آنها به لحاظ سطح توسعه و تحول «دولت الکترونیک»، «دولت تحولی»، «دولت چابک» و «حکمرانی باز» هستند. اهمیت تحول دیجیتالی دولت در دگرگون ساختن نقشها و کارکردهای بنیادین دولتها و ایجاد مزایا و ارزشآفرینی ...
بیشتر
امروزه ترکیب فناوریهای نوظهور حوزه ICT و حکمرانی انواع و اشکال نوینی از دولت را ایجاد کرده که مهمترین آنها به لحاظ سطح توسعه و تحول «دولت الکترونیک»، «دولت تحولی»، «دولت چابک» و «حکمرانی باز» هستند. اهمیت تحول دیجیتالی دولت در دگرگون ساختن نقشها و کارکردهای بنیادین دولتها و ایجاد مزایا و ارزشآفرینی در اداره امور عمومی است. افزایش چابکی روندها، ارتقای شفافیت، افزایش نوآوری و کارآفرینی بخش خصوصی، تعامل دوسویه و مشارکتی شهروندان و حکومت، کاهش تصدیگری دولت، کاستن از هزینههای جاری و مدیریت مشارکتی بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در خلال این تحول نهادینه میشود. اما همنشینی فناوریهای جدید و حکمرانی معضلات و مسائل خود را دارد و دولتها در کوتاهمدت و بلندمدت نیاز دارند با پیامدهای بالفعل و بالقوه این فناوریها بر نحوه حکمرانی آشنا شده و همزمان نظام مسائل آنها بررسی و حل نمایند. در این پژوهش مسئله اصلی آن است که نظام مسائل تحول دیجیتالی دولت در ایران کدام است و چگونه میتوان از معضلات موجود عبور نمود؟ در این راستا ضمن بررسی اشکال مختلف تحول دیجیتالی دولت و نظریات موجود؛ تلاش شد با استفاده از روش تحلیل سیستمهای نرم و نظرات نخبگان کشور در خصوص، فضای مفهومی تحول دیجیتال و نظام مسائل تحول دیجیتالی دولت در ایران احصا و شناسایی شود و راهکارهای عبور از معضلات موجود نیز تبیین گردد. این روش تحلیل برای فهم پدیدههای پیچیده و چندبعدی به کار میرود که تعارض منافع و تفاوت دیدگاه ذینفعان در آن بسیار است. این روش کمک میکند پدیده تحول دیجیتال در موقعیت مسئلهزای آن در ایران شناسایی و نظام مسائل و کاستیهای آن برجسته و تغییرات موردنیاز احصا گردد. نتایج این مطالعه نشان میدهد به دلیل گستردگی حوزه اثر تحول دیجیتال در دولت، این پدیده نیازمند تنظیمگری فرا دستگاهی است تا ضمن قانونگذاری مناسب به روند اجرا و حلوفصل انبوه مسائل آن کمک شود. حرکت ایران از دولت الکترونیک به سطوح توسعهیافته حکمرانی دیجیتال در صورتی به دست خواهد آمد که تحول دیجیتال دولت و نظام مسائل این پدیده موردتوجه سطوح بالای حاکمیت و در اولویت قرار گیرد.
جامعه شناسی سیاسی
محمد باقر خرمشاد؛ طاهره کرم زاده
چکیده
مطالعه نسبت میان بوروکراسی و توسعه به مفهوم عام و میان بوروکراسی و توسعه سیاسی به مفهوم خاص، یکی از موضوعات حائز اهمیت و مورد توجه در رشتههای علوم انسانی، از جمله در رشته علوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی بوده است. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر که با استفاده از روش فراترکیب صورت پذیرفته است، 37 مقاله برگزیده از پژوهشگرانی است که در فاصله ...
بیشتر
مطالعه نسبت میان بوروکراسی و توسعه به مفهوم عام و میان بوروکراسی و توسعه سیاسی به مفهوم خاص، یکی از موضوعات حائز اهمیت و مورد توجه در رشتههای علوم انسانی، از جمله در رشته علوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی بوده است. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر که با استفاده از روش فراترکیب صورت پذیرفته است، 37 مقاله برگزیده از پژوهشگرانی است که در فاصله سالهای 1390 تا 1401 در پورتال جامع علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (سید)، مجلات تخصصی نور (نورمگز) انتشار یافته است. در همین راستا این تحقیق بر آن است تا ببیند که محیط بوروکراسی در ایران از چشمانداز توسعه سیاسی با چه آسیبهایی مواجه است؟. برای پاسخگویی به این پرسش از روش فراترکیب استفادهشده و یافتههای به دست آمده نشان داد که پژوهشگران در ایران، عمدتاً وضعیت محیط سیاسی بوروکراسی ایرانی را نامناسب ارزیابی کردهاند و به طور پیوسته نقدهایی را بر آن وارد دانستهاند. یافتههای پژوهش پس از کدگذاری اولیه و سپس ترکیب مفاهیم نشاندهنده این امر است که آسیبهای محیط بوروکراسی در ایران از منظر توسعه سیاسی عبارتاند از: «اقتدارگرایی تاریخی، بوروکراسی ناکارآمد، ضعف حاکمیت قانون، دولت رانتیر، سیاست زدگی دستگاه اداری و نهادسازی ناقص و دولت ضد توسعه».
روابط بین الملل
امیررهام شجاعی؛ رضا سیمبر
چکیده
بحران غزه که پس از وقایع 7 اکتبر 2023 به صورت یک جنگ تمامعیار متجلی شد، به کانون توجهات بینالمللی بدل گشت. کشورهای مختلف دنیا، بنا بر مقتضیات داخلی و خارجی خود، رویکردهای متفاوتی را در قبال این بحران اتخاذ نموده و به ایفای نقش متناسب با این رویکردها پرداختند. در این میان، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس شامل عربستان سعودی، امارات ...
بیشتر
بحران غزه که پس از وقایع 7 اکتبر 2023 به صورت یک جنگ تمامعیار متجلی شد، به کانون توجهات بینالمللی بدل گشت. کشورهای مختلف دنیا، بنا بر مقتضیات داخلی و خارجی خود، رویکردهای متفاوتی را در قبال این بحران اتخاذ نموده و به ایفای نقش متناسب با این رویکردها پرداختند. در این میان، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، بحرین، عمان و کویت؛ با توجه به نگرشی که نسبت به این بحران داشتهاند، سیاستهای خاصی را دنبال نموده که تنوع آن در بین این شش کشور عمدتا بسیار متفاوت بوده است. از این جهت، به نظر میرسد که تحلیلهای تک سطحی توانایی تبیینی مناسب نداشته باشند. در این مقاله با بهرهگیری از نظریه واقعگرایینوکلاسیک و با تأکید بر متغیرهای دولتیِ سطح واحد؛ به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در قبال بحران غزه (7 اکتبر 2023 تاکنون)، متأثر از چه عواملی بوده، در قالب چه رویکردهایی متجلی شده و چگونه قابل تبیین است؟ یافتههای پژوهش با تأکید بر تنوع این رویکردها و تأیید اثرگذاری همزمان و دوسویه عوامل خارجی(نظامبینالملل) و متغیرهای میانجیِ دولتیِ سطح واحد(نقش عوامل داخلی از جمله ادراکات رهبران، نخبگان و...) را برجسته میکند. شیوه انجام پژوهش تحلیلی-تبیینی و با تکیه بر منابع بهروز کتابخانهای و رسانهای است.
محمد رضا ویژه؛ علی استیری
چکیده
جدالهای تاریخی در خصوص قدرت سیاسی بعد از پیامبر و برآمدن اختلافات شدید بین مسلمانان و موضع شیعه بر لزوم تعیین حاکم سیاسی از سوی خدا و در اقلیت بودن این تفکر، باعث شکلگیری رویکردی عموماً مشروعیت زدا بین فقهای شیعه گردید. در زمان حضور، شیعیان امام حاضر را تنها شخص واجد شرایط تصدی قدرت سیاسی میدانستند. با توجه به اقتضائات نوپدید، ...
بیشتر
جدالهای تاریخی در خصوص قدرت سیاسی بعد از پیامبر و برآمدن اختلافات شدید بین مسلمانان و موضع شیعه بر لزوم تعیین حاکم سیاسی از سوی خدا و در اقلیت بودن این تفکر، باعث شکلگیری رویکردی عموماً مشروعیت زدا بین فقهای شیعه گردید. در زمان حضور، شیعیان امام حاضر را تنها شخص واجد شرایط تصدی قدرت سیاسی میدانستند. با توجه به اقتضائات نوپدید، چنین رویکردی در زمان غیبت نیاز به بازخوانی داشت. اولین تحولات با تغییر فتاوای فقها آغاز شد و با تکوین نظریه ولایت عامه، تلاشهایی برای سهولت زندگی شیعیان شکل گرفت و تا به قدرت رسیدن سلاطین شیعه تداوم یافت. با تشکیل اولین کانونهای قدرت شیعی، نقشآفرینی فقها پررنگتر شد. چنین تطوری نقطه عطفی در جریان تحول نظریات سیاسی و کلامی فقها و ایجاد فضایی برای اجرایی کردن اندیشههای کلامی و فقهی است. نظریه قدرت سیاسی در شیعه نتیجه قرنها جدال اندیشه فقها بوده است . اندیشه فقهای شیعه قابل تقسیم به دو مرحله مشروعیت زدایی از قدرت عرفی سیاسی و مشروعیت سازی است. با تدقیق در تغییراتی که در فتاوای فقهای شیعه تحقق یافته است، سیر تکوین آن مورد بررسی قرار میگیرد و فرایند گذر از مشروعیت زدایی تا مشروعیت سازی، مستند به اسناد دست اول صورتبندی میشود. عبور از نوعی گرایش نظری با محوریت عدم اهتمام به قدرت سیاسی عرفی و فقدان نظریه منسجم در مورد آن به سمت وضعیتی که موضوع قدرت مذکور به مسئلهای نظری و مورد اهتمام فقهای شیعی تغییر ماهیت داده است، ذیل دو مفهوم اصلی مشروعیت زدا و مشروعیت زا مورد بررسی قرار میگیرد.
جامعه شناسی سیاسی
محمد لعل علیزاده؛ محسن دیانت
چکیده
دولت بهعنوان یکنهاد خاص سیاسی که در تحولات سیاسی و اجتماعی و توسعه جوامع نقش دارد، همواره نوع تعامل آن با جامعه مورد تأکید است. دراینبین، تعامل دولت و جامعه، پراکندگی قدرت و تأثیرگذاری گروهها و نهادهای مختلف، یکی از موضوعاتی است که در میان اندیشمندان به گونههای متفاوتی تعریف شده است. در این پژوهش، با رویکردی جامعهشناسانه ...
بیشتر
دولت بهعنوان یکنهاد خاص سیاسی که در تحولات سیاسی و اجتماعی و توسعه جوامع نقش دارد، همواره نوع تعامل آن با جامعه مورد تأکید است. دراینبین، تعامل دولت و جامعه، پراکندگی قدرت و تأثیرگذاری گروهها و نهادهای مختلف، یکی از موضوعاتی است که در میان اندیشمندان به گونههای متفاوتی تعریف شده است. در این پژوهش، با رویکردی جامعهشناسانه و در چارچوب الگوی نظری دولت در جامعه و جامعه شبکهای جوئل میگدال و در قالب روش توصیفی -تحلیلی با گردآوری اسنادی و کتابخانهای اطلاعات مرتبط به رابطه جامعه و دولت در دوره انقلاب اسلامی، مشخص شد که در تعامل دولت و جامعه بعد از انقلاب اسلامی، دولت در مؤلفههای توانایی نفوذ در جامعه؛ و توزیع/تخصیص منابع عملکرد موفقیتآمیزی را نداشته است، با این حال در مؤلفه استخراج منابع موفق بوده و در کنترل اجتماعی نیز به نسبت عملکرد موفقی داشته است. با وجود شکلگیری جامعه شبکهای، اما پوسته سخت و غیرقابل نفوذ آن موجب شده که دولت به نهادهای همچون نظامیان و دستگاههای امنیتی متوسل شود، و دولتی قوی و توسعهگرا بهسوی تغییر و دگرگونی شکل نگیرد. بنابراین رابطه دولت و جامعه و حلقه ارتباطی بین جامعه و قدرت در فرایند سیاستگذاری مشخص میگردد. با تحلیل جامعه شبکهای میگدال، مدلی از سیاستگذاری در دوره پس از انقلاب اسلامی پیشنهاد میگردد.