سجاد ستاری
چکیده
مقاله کوششی است در صورتبندی یک روایت خاورمیانهای قرارداد اجتماعی. استدلال نویسنده آن است که همگام با تحوّلات کالایی، حرکت آگاهی در تاریخ و به تبع آن، دگرگونی ساختاری حوزهی عمومی در اُفق جوامع خاورمیانه، بهتدریج لحظهای در تاریخ هر یک از این جوامع فرا میرسد که در آن لحظه، نوعی توازن میان قدرت نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ...
بیشتر
مقاله کوششی است در صورتبندی یک روایت خاورمیانهای قرارداد اجتماعی. استدلال نویسنده آن است که همگام با تحوّلات کالایی، حرکت آگاهی در تاریخ و به تبع آن، دگرگونی ساختاری حوزهی عمومی در اُفق جوامع خاورمیانه، بهتدریج لحظهای در تاریخ هر یک از این جوامع فرا میرسد که در آن لحظه، نوعی توازن میان قدرت نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی شکل میگیرد. نویسنده این لحظهی خاصّ تاریخی را لحظهی اضطرار قدرت، وضعیت استثناءِ خاورمیانهای و زمان تولّد سوژگی در خاورمیانه نامیده و بر این باور است که به موازات نزدیک شدن به این لحظه و وضعیت خاصّ، نخبگان قدرت و نیروهای اجتماعی، در دو راهیِ تاریخی مسیر خشونتبار انقلاب/ جنگ و مسیر صلحآمیز قرارداد اجتماعی قرار میگیرند. وی با تاکید بر پیشبینی ناپذیری رفتارها در این لحظه و وضعیت حادّ، در ادامه موجّهترین مسیر را قرارداد اجتماعی جدید خاورمیانهای دانسته و ماهیت، شرایط امکان، نحوهی وجود، منافع و موانع آن را بهویژه در جوامع هیدروکربنی خاورمیانه شرح داده است.
وحید سینائی
چکیده
خلیج فارس بسیاری از ویژهگیهای یک منطقه را داراست. با این وجود نهتنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آنها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دههی گذشته در آن چهار جنگ خانمانسوز، بحرانهای عمیق و اختلافات حاد منطقهای روی داده است. منشا بحرانها و تعارضهای موجود در منطقه خلیج فارس ...
بیشتر
خلیج فارس بسیاری از ویژهگیهای یک منطقه را داراست. با این وجود نهتنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آنها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دههی گذشته در آن چهار جنگ خانمانسوز، بحرانهای عمیق و اختلافات حاد منطقهای روی داده است. منشا بحرانها و تعارضهای موجود در منطقه خلیج فارس در سطوح متفاوتی قابل بررسی و شناخت هستند. یکی از این سطوح، چالشهای داخلی یا ملّی و از مهمترین آنها چالش دولت ـ ملّتسازی در میان کشورهای این منطقه است. ساختارهای ایلی، قبیلهای و قومی قدرتمند مهمترین مانع شکلگیری ملّت و برپایی و نفوذ نهادهای دولت جدید در این جوامع بودهاند. دولت ـ ملّتسازی و برقراری و پذیرش حاکمیت ملّیِ شهروندان برابر و همشان در یک واحد جغرافیایی فرآیندی است که در سطح یک کشور روی میدهد؛ اما پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده، روابط کشورها را بهویژه با همسایگان و واحدهای سیاسی موجود در یک منطقه تحت تاثیر قرار میدهد. از اینرو نمونههای موفق همگرایی منطقهای در مناطقی روی دادهاند که دولتهای ملّی، مدرن و ملت بهمثابه اجتماع شهروندان در آنها تشکیل و تکامل یافتهاند. بنابراین شهروندی از مولفههای اساسی در روند ملتسازی و پذیرش این حق متضمن برقراری سه نوع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است. در این مقاله به تاثیر فرآیند ناتمام دولت ـ ملّتسازی بر همگرایی منطقهای در خلیج فارس پرداخته شده و نشان داده میشود گسترش همکاری و رشد همگرایی در این منطقه نیازمند تکامل فرآیند دولت ـ ملّتسازی در همه کشورهای منطقه میباشد.
ابراهیم التجائی
چکیده
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح ...
بیشتر
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح قابل مشاهده است. مهمترین آنها ضعف چارچوبهای نهادی مناسب برای کارکرد بازارها و بخش خصوصی در محدوده آنها است. در این مقاله نقش دولت در ایجاد این زیربناهای نهادی در حدود چهار دهه از نیمه نخست سده یاد شده مورد بررسی قرار میگیرد. بررسیها نشان میدهد که پس از تلاشهای نسبتاً نافرجام، منقطع و پراکنده برخی سیاستمداران در سده سیزدهم ﻫ.ش، در دو دهه نخست سده چهاردهم، اراده معطوف به قدرت از سوی حکومت بهمنظور نوسازی شکل گرفت و ایجاد نهادهای جدید از سطح پایتخت به سطح ملی بسط و گسترش یافت. در سه دهه بعدی، توجه دولت به اقدامات نهادی اقتصادی جدید معطوف شد. از میان این اقدامات، شش اقدام تأسیس سازمان برنامه، ملی شدن صنعت نفت، اصلاحات ارضی، تأسیس صندوق تجدید ارزیابی ذخایر ارزی و بانکهای تخصصی، تأسیس بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار تهران و اجرای پنج برنامه عمرانی و اقتصادی اهمیت بهسزایی دارند و هر یک آثار قابل ملاحظهای بر اقتصاد ایران بهجا گذاشتند.
عباسعلی رهبر؛ فرزاد سوری
چکیده
امنیت بهمثابه مهمترین کارکرد یک دولت از مقولههای اساسی است که نیاز به آن در تمام ابعاد زندگی بشری بهنحوی مؤثر احساس میشود و پیوندی ناگسستنی با جوهر هستی انسان دارد. اندیشمندان سیاسی، برقراری امنیت در جامعه را از وظایف اصلی دولتها میدانند. این مسئله در اسلام نیز از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده؛ همواره طراحی آن در ...
بیشتر
امنیت بهمثابه مهمترین کارکرد یک دولت از مقولههای اساسی است که نیاز به آن در تمام ابعاد زندگی بشری بهنحوی مؤثر احساس میشود و پیوندی ناگسستنی با جوهر هستی انسان دارد. اندیشمندان سیاسی، برقراری امنیت در جامعه را از وظایف اصلی دولتها میدانند. این مسئله در اسلام نیز از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده؛ همواره طراحی آن در بستر نظام سیاسی اسلامی مورد توجه بوده است و در قرآن کریم بهعنوان مهمترین منبع اسلامی به گستردگیِ آن اشاره شده است. قرآن کریم امنیت را یکی از اهداف استقرار و حاکمیت خداوند و استخلاف صالحان و طرح امامت بر میشمارد. امنیت در قرآن کریم نیز دارای سطوح مختلفی است که امور معنوی، فردی، اجتماعی، سیاسی و... را در بر میگیرد. در این مقاله تلاش میشود تا با بهرهگیری از آثار مفسرین قرآن کریم مفهوم امنیت سیاسی را بهمثابه کارکرد اصلی دولت در منظومه معرفتی قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. این انتخاب با توجه به تقسیمبندی دین اسلام در سه قالب اسلام حق (آیات قرآن کریم و سیره معصومین «ع»)، اسلام محقق نظری (آرا دانشمندان مسلمان) و اسلام محقق در عمل مسلمانان عادی و عملکرد دولتمردان صورت پذیرفته و بر مبنای طبقهبندی شناخته شده از دین اسلام یعنی «اعتقادات، اخلاقیات و احکام»، سه نوع امنیت سیاسی «کلامی ـ فکری»، «اخلاقی ـ روانی» و «کنشی ـ رفتاری» را در قرآن کریم بهمثابه اسلام حق گونهشناسی میکند تا در نتیجه به تبیین امنیت سیاسی در چارچوب دولت اسلامی بپردازد.
محمد جلالی؛ مهدی مهدویزاهد
چکیده
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، میتواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاینرو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکلگیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعهشناسی و حقوق عمومی و مستند میانرشتهای ...
بیشتر
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، میتواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاینرو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکلگیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعهشناسی و حقوق عمومی و مستند میانرشتهای بودن ایده این مقاله است. زیرا حقوق عمومی، نظام حقوقیِ ناظر بر دولت است و جامعهشناسیحقوق عمومی عهدهدار تبیین نظریه درخصوص تاثیر و تأثّر نهادهای اجتماعی و شکلگیری نظریه دولت است. ازاینرو، موضوع این مقاله (دولت) در گسترۀ حقوق عمومی و منظر تحلیل آن (نهادهای اجتماعی) از دریچۀ جامعهشناسی است.
این مقاله از نظر شیوه گردآوری دادهها، کتابخانهای و از حیث روش توصیفی ـ تحلیلی است. زیرا بهدلیل محدودیتهای ناشی از دسترسی به آمار رسمی و انجام سنجش میدانی در مقیاس سرشماری، با استفاده از روش «تحلیل ثانویه اطلاعات موجود»، بهمثابۀ دانش زمینهای، به توصیف و تحلیلِ تحولات نهادهای اجتماعی پرداخته و با بهرهگیری از آموزههای حقوقی به مفهومشناسی دولت قانونمند و نهایتاً استنتاج نظریه، درخصوص کنش متقابلِ پویای نهادهای اجتماعی و دولت اقدام کردهایم.
برایناساس، در این مقاله درپی فهم مسائل ایران و تحلیل بخشی از فرآیند تشکیل دولت قانونمند در ایران معاصر هستیم. از اینرو، این نوشته را میتوان ذیل مطالعات ایرانپژوهی نیز دستهبندی کرد.
سیدشمس الدّین صادقی؛ مسعود نادری
چکیده
پس از جنگ دوم جهانی، آنچه که مُولدِ امنیت تلقی میشد، وجود ظرفیت بالای نظامی بود. با فروپاشی شوروی سطوح گوناگونی از امنیت ظهور یافتند که دیگر مطالعات امنیتی را تنها به بُعد نظامی تقلیل نمیدادند. امروزه موضوعات متعدد امنیت در جهان معاصر جایگاه قابل توجهی را دارا هستند و در طول سالهای اخیر بهشکل قابل توجهی مورد توجه ...
بیشتر
پس از جنگ دوم جهانی، آنچه که مُولدِ امنیت تلقی میشد، وجود ظرفیت بالای نظامی بود. با فروپاشی شوروی سطوح گوناگونی از امنیت ظهور یافتند که دیگر مطالعات امنیتی را تنها به بُعد نظامی تقلیل نمیدادند. امروزه موضوعات متعدد امنیت در جهان معاصر جایگاه قابل توجهی را دارا هستند و در طول سالهای اخیر بهشکل قابل توجهی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفتهاند. برای فهم موضوع امنیت و اقدام در جهت تامین آن باید نگاه متکثری به امنیت داشت؛ که این مهم با تمرکزی همه جانبه بر جوانب متکثر امنیتی میسر میشود. از همینرو هدف این پژوهش، پردازش مهمترین چالشهای امنیتی پیشروی جمهوری اسلامی ایران در قرن 21 است. همچنین روش تحقیق در پژوهش حاضر، بر اساس پارادیم اثباتی و رویکردی تبیینی-تحلیلیِ مکتب کپنهاگ و دید موسع آن بوده و از این طریق به ارزیابی این چالشها و نحوه اثرگذاری آنها پرداخته است. یافتههای موجود نشان از آن دارد، که جمهوری اسلامی ایران در عصر کنونی با انواعی از چالشهای امنیتی در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی مواجه است که حل آنها، نیازمند راهکارهای عاجلی توسط دولتمردان و سیاستگذاران است.