دال سیونگ یو
چکیده
چکیده اگر کیهانشناسی عصر آگاهیِ اسطورهای را پایهی نخستینِ شکل متافیزیک و بنیادِ رشد یک جهانشناسی منسجم بهشمار آوریم، هم در تمدن چین و هم در تمدن ایران باستان نظریهی سیاسی با یک منظومهی متافیزیکی در پیوند انداموار قرار گرفته است. باتوجه به شباهتهای قابل توجهی منظومههای کیهانشناسی در میان نخستین اقوام تمدنساز ...
بیشتر
چکیده اگر کیهانشناسی عصر آگاهیِ اسطورهای را پایهی نخستینِ شکل متافیزیک و بنیادِ رشد یک جهانشناسی منسجم بهشمار آوریم، هم در تمدن چین و هم در تمدن ایران باستان نظریهی سیاسی با یک منظومهی متافیزیکی در پیوند انداموار قرار گرفته است. باتوجه به شباهتهای قابل توجهی منظومههای کیهانشناسی در میان نخستین اقوام تمدنساز همچون چینیها، هندیها، مصریها و ایرانیها مقایسهی مبانی متافیزیکی نظریهی سیاسی تمدنهای باستانی میتواند موضوع جالب توجهی در مطالعات حوزهی اندیشهی سیاسی باشد. این نوشته نگاهی فشرده و تطبیقی به مبانی متافیزیکی نظریهی سیاسی در کیهانشناسی چین و ایران دارد. پرسش اصلی این است که در دو تمدن کهن چین و ایران نظریهی سیاسی با مبانیِ متافیزیکی آنها چه رابطهای داشته است و در مقامِ مقایسه این ارتباط را چگونه میتوان مفهومبندی کرد؟ این مطالعه میتواند به درک بهتر ما از سرشت اندیشه سیاسی در دوره آغازین تمدن بشر کمک کند.
شجاع احمدوند؛ مجتبی یاور
چکیده
چکیده حکمرانیِ ایرانی در سدهی نوزده میلادی، سرآغاز شکلگیری گونهای دیگر از حکمرانی، متفاوت با دورههای پیشین بود. نوعی تغییر در سبک حکومتگری، که در نیمهی دوم قرن و در عصر پنجاه سالهی ناصری، با بهکارگیریِ مفهوم نظری و عملیِ «ترقی» برای توصیف آن از سوی نیروهای چندگانهای که خواهان «ترقی» بودند، در یک گفتمان ...
بیشتر
چکیده حکمرانیِ ایرانی در سدهی نوزده میلادی، سرآغاز شکلگیری گونهای دیگر از حکمرانی، متفاوت با دورههای پیشین بود. نوعی تغییر در سبک حکومتگری، که در نیمهی دوم قرن و در عصر پنجاه سالهی ناصری، با بهکارگیریِ مفهوم نظری و عملیِ «ترقی» برای توصیف آن از سوی نیروهای چندگانهای که خواهان «ترقی» بودند، در یک گفتمان مفصلبندی شد؛ گفتمان «ترقی» و تغییر در حکمرانی، به کانون نوشتارها و کردارهای آن دوره مبدل شده بود. در این مقاله، قصد ما آشکار ساختن نقش (آگاهانه و ناآگانهی) حکومت در انطباق خود با شرایط و تحولات جدید و میزان انبساط آن در پذیرش انطباق با تحولات است. تغییرات نوخواهانه در طول سدهی نوزده در ایران، حکمرانیِ ایرانی را به سمتوسویی کشاند که به میزانی از توزیعِ قدرت مطلقهی سیاسی تن در دهد؛ شکلی از واگذاریِ حداقلیِ بخشی از اختیارات سنتی نهاد پادشاهی در سطوح جدید بوروکراتیک. این تغییرات که همچون افزونهای بیرونی بر اقتدار مطلق و دیرینهی آن حادث و اضافه شده بود فراتر از ظرفیت و امکانهای نهاد سنتیِ پادشاهی بود؛ از اینرو، برای تحقق آنها ناگزیر به چشمپوشی از بخشهایی از اختیارات سنتی خود گشت.
احمد گل محمدی
چکیده
چکیده در حالی که دولت از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی و شاید مهمترینِ آنها به شمار میآید موضع چندان روشنی دربارۀ ماهیت یا چیستی آن وجود ندارد و مواضع موجود نسبتا کلی و مبهم هستند. از آنجا که چنین ابهامی پیامدهای ناپسندی در زمینۀ سیاستگذاریهای کلان و ارزیابی آنها دارد در این نوشتار میکوشیم موضعی نسبتا مشخص دربارۀ ...
بیشتر
چکیده در حالی که دولت از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی و شاید مهمترینِ آنها به شمار میآید موضع چندان روشنی دربارۀ ماهیت یا چیستی آن وجود ندارد و مواضع موجود نسبتا کلی و مبهم هستند. از آنجا که چنین ابهامی پیامدهای ناپسندی در زمینۀ سیاستگذاریهای کلان و ارزیابی آنها دارد در این نوشتار میکوشیم موضعی نسبتا مشخص دربارۀ چیستی دولت اتخاذ کنیم. بنابراین پس از نیمنگاهی انتقادی به ادبیات موجود و بیان استدلالهایی دربارۀ لزوم و امکان تعریف دولت، با توسل به تعریف وبر از دولت، بهعنوان نهاد مدعی اعمال انحصاری زور مشروع در قلمرو معین، دولت را «نهاد سیاسی خاص» تعریف میکنیم. آنگاه بر اساس این شئون سهگانۀ دولت، عناصر لازم و کافی آن را بازشناسی میکنیم و نشان میدهیم که این عناصر با چه نسبتی دولت را شکل میدهند. البته به ماهیت متناقض دولت و عناصر تکمیلی آن هم اشاره خواهیم کرد.
محمدحسین جمشیدی
چکیده
چکیده اندیشمند شهید سید محمد باقر صدر بر مبنای باور به توحید، عدل و کرامت انسان، سه اصل حاکمیت مطلقۀ خداوند بر جهان، آزادی انسان و در نتیجه ضرورت تدبیر سرنوشت جمعی انسان به دست خودش را استنتاج میکند. اما نتیجۀ پذیرش این سه اصل، باور به خلافت و جانشینی انسان در زمین از سوی خدا ست، که بعد سیاسی آن از طریق تشکیل «دولت» در جامعۀ بشری ...
بیشتر
چکیده اندیشمند شهید سید محمد باقر صدر بر مبنای باور به توحید، عدل و کرامت انسان، سه اصل حاکمیت مطلقۀ خداوند بر جهان، آزادی انسان و در نتیجه ضرورت تدبیر سرنوشت جمعی انسان به دست خودش را استنتاج میکند. اما نتیجۀ پذیرش این سه اصل، باور به خلافت و جانشینی انسان در زمین از سوی خدا ست، که بعد سیاسی آن از طریق تشکیل «دولت» در جامعۀ بشری به عنوان ضرورتی انکارناپذیر صورت میگیرد. بر این مبنا پرسش اصلی این مقاله این است که در اندیشۀ سیاسی شهید صدر، دولت چیست و چه جایگاهی دارد؟ بر مبنای منطق شکلگیری اندیشۀ شهید صدر و بررسی آثار وی در مییابیم که دولت در اندیشۀ شهید صدر یک ضرورت انسانی و تاریخی است، که شکل کامل آن در قالب دولت اسلامی تجلی یافته است. لذا دولت اسلامی هم برای تحقق اسلام دارای ضرورت شرعی است و هم برای رساندن انسانها به کمال و سعادت و رفاه، دارای ضرورت مدنی و تمدنی است، که مبتنی بر اصل تکوین و فطرت انسانی میباشد.
سید قاسم زمانی
چکیده
چکیده تحولات حقوق بینالملل مدرن به ظهور بازیگران جدیدی در جامعهی بینالمللی انجامیده که هر یک بهنوعی در عرصهی بینالمللی ایفای نقش میکنند. با این وصف، هرچند دولتها همچنان در قامت تابع اولیه و اصلی حقوق بینالملل در عرصههای مختلفِ هنجارسازی و تبعیت از قواعد و اصول حقوق بینالملل خودنمایی میکنند؛ اما ظهور کنشگران ...
بیشتر
چکیده تحولات حقوق بینالملل مدرن به ظهور بازیگران جدیدی در جامعهی بینالمللی انجامیده که هر یک بهنوعی در عرصهی بینالمللی ایفای نقش میکنند. با این وصف، هرچند دولتها همچنان در قامت تابع اولیه و اصلی حقوق بینالملل در عرصههای مختلفِ هنجارسازی و تبعیت از قواعد و اصول حقوق بینالملل خودنمایی میکنند؛ اما ظهور کنشگران غیردولتی در عرصهی بینالمللی نیز منشا تحولاتی جدی در سطوح مختلف حقوق بینالملل شده است. این تحولات گاه زمینهساز تشتت و ابهام در نقش و جایگاه بازیگران و تعیین قلمرو حقوق و تعهداتشان در صحنهی بینالمللی است. ظهور «دولت اسلامی عراق و شام» و یا به اصطلاح «داعش» در صحنهی بینالمللی نیز از این امر مستثنی نیست. ظهور داعش و اقدامات خشونتباری که تحت لوای دولتی اسلامی در عراق و سوریه انجام میدهد، با واکنشهای جدی در جامعهی بینالمللی همراه شده و این پرسش جدی را در اذهان برانگیخته است که ماهیت داعش در حقوق بینالملل معاصر چیست و نقش و جایگاه آن در صحنهی بینالمللی چگونه قابل تعریف است؟ در این مقاله، با تحلیل ماهیت داعش و رویهی بینالمللی نتیجه گرفته میشود که داعش فاقد برخی معیارهای ضروری برای تشکیل دولت است و صرفاً بازیگری غیردولتی است.
عباس کشاورز شکری
چکیده
چکیده سوال اصلی این مقاله آن است که چرا دولت رفاهی سرمایهداری در مغربزمین از دیدگاه کلاوس افه با بحران مواجه میشود؟ روش به کار رفته در این مقاله تحلیل اسنادی است و لذا از کتب و مقالات کلاوس افه و نظریهپردازان مطرح در این حوزه برای توضیح نظرات وی استفاده شده است. از دیدگاه کلاوس افه، برخلاف دیدگاههای ساختارگرایانه و ابزارگرایانه، ...
بیشتر
چکیده سوال اصلی این مقاله آن است که چرا دولت رفاهی سرمایهداری در مغربزمین از دیدگاه کلاوس افه با بحران مواجه میشود؟ روش به کار رفته در این مقاله تحلیل اسنادی است و لذا از کتب و مقالات کلاوس افه و نظریهپردازان مطرح در این حوزه برای توضیح نظرات وی استفاده شده است. از دیدگاه کلاوس افه، برخلاف دیدگاههای ساختارگرایانه و ابزارگرایانه، دولت رفاهی سرمایهداری در مغربزمین از استقلال نسبی برخوردار است و به صورت داوری مستقل در مبارزات طبقاتی در فرآیند انباشت سرمایه ظاهر میشود. ولی کارکردهای متعارض این دولت، آن را دچار بحران میسازد. به این ترتیب دولت از یک سو نباید در فرآیند انباشت سرمایه دخالت کند، اما در عین حال باید فرآیند انباشت را تضمین کند و به تقاضاهای طبقات بورژوازی پاسخ گوید. همچنین دولت باید هزینههای عظیم بوروکراسی دولت را از فرآیند انباشت تأمین نماید و لذا به فرآیند انباشت وابسته است. اما از سوی دیگر دولت برای جلب رضایت طبقات فرودست باید سیاستهای رفاهی و توزیعی در پیش گیرد و کارکرد تضمین انباشت سرمایۀ خود را انکار و استتار نماید تا مشروعیتش حفظ شود. چون این کارکردها با هم متعارض هستند، لذا دولت رفاهی با بحران مواجه میشود.
روح الله اسلامی
چکیده
چکیده شیوههای اعمال و نیز محدود کردن قدرت در سالهای منتهی به مشروطه به ناگاه وجوه نظری جدیدی پیدا میکند. بعد از آن که حکومتمندی متافیزیکی ایران در سلسلۀ قاجار پدیداری بسیار انحطاطآمیز پیدا کرد، وجوه فروپاشی، شکست و تجزیۀ ایران آغاز شد، به نحوی که ایران در همۀ نبردها شکست خورد و مردم ایران یعنی رعیتِ تحت سلطۀ ظلالسلطانها ...
بیشتر
چکیده شیوههای اعمال و نیز محدود کردن قدرت در سالهای منتهی به مشروطه به ناگاه وجوه نظری جدیدی پیدا میکند. بعد از آن که حکومتمندی متافیزیکی ایران در سلسلۀ قاجار پدیداری بسیار انحطاطآمیز پیدا کرد، وجوه فروپاشی، شکست و تجزیۀ ایران آغاز شد، به نحوی که ایران در همۀ نبردها شکست خورد و مردم ایران یعنی رعیتِ تحت سلطۀ ظلالسلطانها از تحقیر داخلی و خارجی به تنگ آمدند. در این فضای بحرانی که تمامیت ارضی ایران در حال نابود شدن بود، برخی از متفکران ایرانی، شیوههای جدیدی از ساماندهی امر سیاسی را معرفی کردند. سالهای پایانی سلسلۀ قاجار به ویژه هنگام به وجود آمدن مشروطه، برابر است با ورود ایران به عصر فیزیک و مکانیک قدرت که پیش از آن به شکل سیستمی و کارکردی سابقه نداشته است. در شکل فیزیکیِ حکومتمندی، قدرت تبلوری مکانیکی و بوروکراتیک پیدا میکند. یعنی با چینش ساختارها و نهادهای بیرونی، میتوان سیاست را به گونهای در بُعد داخلی و خارجی نظم داد که صلح، رفاه و شادی و قدرت را برای واحدهای سیاسی به ارمغان آورد. در این فصل با استفاده از چارچوب نظری حکومتمندی به دو رسالۀ اوّلیه و پیشرو در زمینۀ مکانیک قدرت در ایران میپردازیم. رسالۀ اوّل متنی فقهی و بومی از آیتالله نائینی است که با محوریت قرار دادن قرآن، زندگی پیامبر (ص) و به ویژه نهج البلاغه الزامات قدرت مکانیکی را ترسیم میکند. متن دوم مجموعه درسهای محمد علی فروغی است که اولین متن قانون اساسی ایران نیز به شمار میآید، چرا که درسهای او در مدرسۀ علوم سیاسی بعدها توسط نظریهپردازان و شاگردانش در قانون اساسی ایران جای گرفت. بهطور خلاصه این پژوهش به ورود حقوقی و فقهی ایران به حکومتمندی مکانیکی–بوروکراتیک یا دولت مشروطه میپردازد.