جامعه شناسی سیاسی
مصطفی قربانی
چکیده
متاثر از کاهش میزان اعتماد سیاسی به عنوان یک واقعیت مشهود در سالهای اخیر، ایران امروز با معضلات متعددی در حوزه حکمرانی سیاسی مواجه است. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که «اعتماد سیاسی در ایران امروز چگونه قابل احیا میباشد؟» فرض بر آن است که بازآفرینی اعتماد سیاسی در ایران امروز، علاوه بر تقویت کارآمدی حکومت در ارائه ...
بیشتر
متاثر از کاهش میزان اعتماد سیاسی به عنوان یک واقعیت مشهود در سالهای اخیر، ایران امروز با معضلات متعددی در حوزه حکمرانی سیاسی مواجه است. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که «اعتماد سیاسی در ایران امروز چگونه قابل احیا میباشد؟» فرض بر آن است که بازآفرینی اعتماد سیاسی در ایران امروز، علاوه بر تقویت کارآمدی حکومت در ارائه پاسخ معتبر به خواستههای شهروندان، منوط به شالودهشکنی و واسازی فضای حادواقعیتی است که بر اذهان ایرانیان سیطره پیدا کرده است. با تلفیق رویکرد فرهنگی با محوریت حاد واقعیت ژان بودریار و رویکرد نهادی در قالب نظریه سیستمی به عنوان چهارچوب نظری و همچنین استفاده از روش فراتحلیل با رویکرد سیاست پژوهانه، این نتایج به دست آمده که بازآفرینی اعتماد سیاسی در ایران امروز، علاوه بر تقویت ماهیت تعادلی دولت، حداکثرسازی بهرهگیری از ظرفیتهای متکثر جامعه، ترمیم عدالت توزیعی، تسریع در پاسخگویی به تقاضاهای جامعه و تقویت ظرفیتهای رفرم درونی، در گرو میدان دادن به کنشگران مرزی، رؤیتپذیرسازی حکمرانی، تقویت نهادهای واسط، تقویت عقلانیت ارتباطی، استخدام نمادهای عام به منظور نمایندگی کردن کل جامعه، ارائه روایت اول از رویدادهای کشور، ضابطهمند کردن رقابت نخبگان سیاسی، دقت در وعده دادن از سوی مقامات، تقویت مرجعیت رسانههای رسمی و... میباشد..
جامعه شناسی سیاسی
مظاهر گودرزی فر؛ فائز دین پرستی
چکیده
اعتماد سیاسی موجب حمایت سیاسی شهروندان از حکومتها، ثبات سیاسی نظام و کارآمدی سیاسی دولت میشود، در حالی که پژوهشهای متعددی در سالهای اخیر نشان دادهاند که سطح اعتماد سیاسی در ایران کاهش یافته است. برای بازتولید اعتماد سیاسی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد جامعه محور و نهاد محور. در رویکرد جامعه محور بنیادهایی مانند کیفیت تشکلهای ...
بیشتر
اعتماد سیاسی موجب حمایت سیاسی شهروندان از حکومتها، ثبات سیاسی نظام و کارآمدی سیاسی دولت میشود، در حالی که پژوهشهای متعددی در سالهای اخیر نشان دادهاند که سطح اعتماد سیاسی در ایران کاهش یافته است. برای بازتولید اعتماد سیاسی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد جامعه محور و نهاد محور. در رویکرد جامعه محور بنیادهایی مانند کیفیت تشکلهای اجتماعی نقش پررنگی در بازتولید اعتماد دارند، در عوض در رویکرد نهادی، این نهادهای رسمی هستند که نقش پررنگتری را ایفا میکنند، نهادهایی مانند آموزش، بهداشت، پلیس و نهاد دادرسی. هدف این پژوهش بررسی اثر عملکرد دستگاه قضایی بر اعتماد سیاسی در ایران است. چارچوب نظری پژوهش از تلفیق نظریه رابینسون-عجم اوغلو و نظریه اعتماد نهادی روثستاین ساخته شده است. دادههای این پژوهش از طریق انجام مصاحبههای عمیق با حقوقدانان گردآوری شدهاند. این دادهها با روش تحلیل مضمون و همچنین روش ردیابی فرآیند تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که، «وجود ضعف در کادر متخصص»، «وجود فساد»، «تحدید استقلال در قوه قضائیه» و «ضعف ساختاری در قوه قضائیه» سبب ایجاد اختلال در دادرسیهای سریع و منصفانه شده است، اختلال در دادرسی سریع و منصفانه نهاد قضاوت را از دایره فراگیر بودن دور میکند که این وضعیت از دلایل کاهش اعتماد سیاسی در ایران است. نتیجه پژوهش مؤید فرضیه پژوهش مبنی بر وابستگی بازتولید اعتماد سیاسی به کیفیت نهاد قضاوت است.
مجتبی شریعتی؛ نیما رضایی
چکیده
بازار سرمایه میتواند بعنوان یکی از موثرترین نهادهای مالی در پویایی صنعت و اقتصاد هر کشور نقشآفرینی نماید. آنچه در پنج ماه اول سال 1399 در ایران مشاهده شد، عزم جدی دولت در اولویتبخشی به جایگاه بورس در اقتصاد بود. این مهم به قدری در اولویت قرار گرفت که بعد از مساله کرونا به جدیترین موضوع مورد توجه برنامهریزان اقتصادی و سیاسی ...
بیشتر
بازار سرمایه میتواند بعنوان یکی از موثرترین نهادهای مالی در پویایی صنعت و اقتصاد هر کشور نقشآفرینی نماید. آنچه در پنج ماه اول سال 1399 در ایران مشاهده شد، عزم جدی دولت در اولویتبخشی به جایگاه بورس در اقتصاد بود. این مهم به قدری در اولویت قرار گرفت که بعد از مساله کرونا به جدیترین موضوع مورد توجه برنامهریزان اقتصادی و سیاسی کشور تبدیل شد. اگرچه این توجه کمنظیر دولت، مدلول مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و تبعات آن همچون کسری بودجه، تورم، رکود و در نهایت شیوع کرونا بود اما از منظری دیگر اثرات آن میتواند بعنوان پدیدهای سیاسی- اجتماعی در جامعه ایرانی نقشآفرین شود. معکوس شدن روند گذشته، نزولی شدن شاخص بورس، زیانهای سنگین مردم، افزایش بیاعتمادی و مدیریت نامطلوب بازار سرمایه که از شهریور 1399 بروز جدی پیدا کرد، همگی بر تسریع روند تسری مسالهای اقتصادی به عرصه سیاسی موثر واقع شد. پرسش مقاله این است که فرآیند تعمیق بازار سرمایه در دولت دوازدهم و فراز و نشیبهای آن، میتواند چه تاثیری بر آینده سپهر سیاست در ایران داشته باشد؟ در چارچوب نظری مالیات بر بازار سرمایه و همچنین اعتماد سیاسی و با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شد و بر این نکته تاکید گردید که حمایت صریح دولت دوازدهم از بازار سرمایه موجب شده است تا با سقوط شاخص بورس، روند اعتماد سیاسی در معرض مخاطره قرار گیرد.
ایرج رنجبر؛ سمیرا غلامی
چکیده
در این مقاله اهتمام بر آن بود که مقوله «اعتماد سیاسی» و نحوه ایجاد و انباشت آن در نسبت با «سرمایه اجتماعی» تبیین شود. در این رویکرد، اعتماد بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی نه ویژگی ذاتی افراد بلکه جنبهای از شرایط و محیطی محسوب میشود که افراد در چارچوب آن دست به عمل میزنند. بدینسان، منشأ ایجاد سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
در این مقاله اهتمام بر آن بود که مقوله «اعتماد سیاسی» و نحوه ایجاد و انباشت آن در نسبت با «سرمایه اجتماعی» تبیین شود. در این رویکرد، اعتماد بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی نه ویژگی ذاتی افراد بلکه جنبهای از شرایط و محیطی محسوب میشود که افراد در چارچوب آن دست به عمل میزنند. بدینسان، منشأ ایجاد سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف با سطح توسعهیافتگی متفاوت، متغیر خواهد بود. سنتهای دیرین، باورهای محلی و کارآمدی نظام سیاسی هر یک بهتنهایی یا در ترکیب با هم میتوانند منشأ ایجاد سرمایه اجتماعی باشند. دعوی اصلی مقاله حاضر این است که تنها آن نوع سرمایه اجتماعی میتواند خالق «اعتماد سیاسی» پایدار باشد که مولود الگوی «حکمرانی خوب» است؛ چراکه این الگو، فراتر از «حکومت»، مشتمل بر «جامعه مدنی» و «فرد-شهروند» توانمند است که با خلق سرمایه اجتماعی در ابعاد کلان، میانی و خُرد کلیت نظام اجتماعی، بهطور غیرمستقیم بسترساز اعتماد سیاسی مدنی و عقلایی میگردد. ادعایی که در پرتو مدلی «فرا نظریه»ای، بدین معنا که نسبت میان حکمرانی خوب، سرمایه اجتماعی و اعتماد سیاسی در مقام یک «نظریه»، مورد سنجش قرارگرفته است. استوار بر این استدلال، «حکمرانان» برای تعمیق و نهادمندی اعتماد سیاسی باید ذهن خود را بر تغییر پارادایمی متمرکز نماید که در ماهیت اِعمال سیاست ورزی در دهه پایانی قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم رخداده است. روشِ گردآوری دادهها در این مقاله اسنادی و کتابخانهای و روش داوری و تفسیر اطلاعات گردآوری شده نیز تحلیلی و تبیینی است.
عباسعلی رهبر
چکیده
مسالههای سیاسی که در ارتباط با امر بینظمی اجتماعی-سیاسی تبین میشود ناظر به ادراکات عمومی برای شرایط منفی، شایع و قابل تغییر تلقی میگردد که با ارزشهای شمار مهمی از مردم مغایرت دارد و معتقدند باید برای تغییر آن وضعیت اقدام کنند. با توجه به اهمیت مسالهشناسی اجتماعی–سیاسی در استمرار و کارآمدیِ یک نظام اجتماعی–سیاسی، ...
بیشتر
مسالههای سیاسی که در ارتباط با امر بینظمی اجتماعی-سیاسی تبین میشود ناظر به ادراکات عمومی برای شرایط منفی، شایع و قابل تغییر تلقی میگردد که با ارزشهای شمار مهمی از مردم مغایرت دارد و معتقدند باید برای تغییر آن وضعیت اقدام کنند. با توجه به اهمیت مسالهشناسی اجتماعی–سیاسی در استمرار و کارآمدیِ یک نظام اجتماعی–سیاسی، هدف اصلی مقاله حاضر شناخت مدل نظاممند اهم مسائل سیاسی دولت جمهوری اسلامی ایران با رویکرد جامعهشناسی سیاسی است. لذا در جواب به سوال اصلی چیستی اهم مسائل سیاسی دولت (به مثابه حکومت ) جمهوری اسلامی ایران، سعی شده تا با چارچوب مفهومی آنومی اجتماعی–سیاسی و ادراکات ذهنی، از رویکرد کیفی در قالب روش تفسیری همدلانه برای پاسخ به سوال اصلی استفاده شود. با تکنیک بارش فکری نخبگانی، تحلیل یافتهها، (ضمن اذعان به توانمندیهای نسبی دولتها)حاکی از آن است که از میان مشکلات کارگزاری و ساختاری مرتبط با دولت در جمهوری اسلامی ایران، روند سینوسی اعتمادسیاسی، هسته اصلی مسایل سیاسی امروز کشور ما بوده است که در بعد داخلی رابطه مهمی با ضعف در عملکرد نهادهای نظارتی، ناکارآمدی بعضی از نهادهای حکومتی و وجود شکافهای اجتماعی داشته و در بعد خارجی نیز بیتأثیر از مساله سیاستهای تحریم آمریکا علیه مردم ایران نبوده است. البته توانمندسازی ابعادی و منطقی دولت در اقتصاد، فرهنگ و امنیت و جلب مشارکت آگاهانه مردم به کاهش مسائل اساسی سیاسی دولت کمک خواهد کرد.
حسین دامغانیان؛ محمد کشاورز
چکیده
در حال حاضر بیماری کووید-19 به یک معضل بزرگ و بحرانزا در اکثر کشورها تبدیل شده است و مسئولان دولتی را با چالشهای زیادی مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تأثیر بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی با توجه به نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلگر رسانههای اجتماعی میباشد. این مطالعه از لحاظ هدف از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده ...
بیشتر
در حال حاضر بیماری کووید-19 به یک معضل بزرگ و بحرانزا در اکثر کشورها تبدیل شده است و مسئولان دولتی را با چالشهای زیادی مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تأثیر بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی با توجه به نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلگر رسانههای اجتماعی میباشد. این مطالعه از لحاظ هدف از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 300 نفر از افراد جامعه شهری شیراز است که با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی، انتخاب گردیدهاند و جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه 30 گویهای با طیف 5 گزینهای لیکرت استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها، روش حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها نشاندهنده این است که ابزار اندازهگیری از روایی مناسبی برخوردار هستند و ضریب آلفای کرونباخ آن برای تمام سازههای پژوهش بیشتر از 7/0 میباشد. یافتهها نشان داد که بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی جامعه شهری شیراز تأثیر منفی و معناداری دارد. با این وجود سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد سیاسی جامعه شهری شیراز دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی در رابطه بین بیماری کووید-19 و اعتماد سیاسی نقش میانجیگری ایفا میکند و رسانههای اجتماعی نیز میتوانند رابطه بین بیماری کووید-19 و اعتماد سیاسی را تعدیل نمایند.