سیاست و روابط بین الملل
محمد کرمپوری؛ حسین اطهری
چکیده
نظامهای تمامیتخواه دارای رویکرد آرمانشهری هستند و رهبران آنها، ایدئولوژی و تصمیمات خود را برای رسیدن به وضعیت بهتر توجیه میکنند و در وضعیت ویرانشهری، نظام سیاسی در رسیدن به اهداف خود با ناکامی مواجه میشود. در این راستا، نظام کرهشمالی که از چهار ایدئولوژی، سوریونگ (رهبر)، جوچه (خودکفایی همهجانبه) سونگون (اولویت نظامی) ...
بیشتر
نظامهای تمامیتخواه دارای رویکرد آرمانشهری هستند و رهبران آنها، ایدئولوژی و تصمیمات خود را برای رسیدن به وضعیت بهتر توجیه میکنند و در وضعیت ویرانشهری، نظام سیاسی در رسیدن به اهداف خود با ناکامی مواجه میشود. در این راستا، نظام کرهشمالی که از چهار ایدئولوژی، سوریونگ (رهبر)، جوچه (خودکفایی همهجانبه) سونگون (اولویت نظامی) و سونگبون (نظام کاست ارثی) برای رسیدن به وضعیت آرمانشهری پیروی میکند. سؤال مهم این است که از دیدگاه رویکرد آرمانشهری و ویرانشهری، تحلیل نظام کرهشمالی در ابعاد داخلی و سیاست خارجی خود نمایانگر چه وضعیتی است؟ بنابر فرضیه، ابعاد توسعه سیاسی، اقتصادی و نظامی کرهشمالی نشان میدهد که این کشور نمایانگر یک ویرانشهر است. بر اساس روش توصیفی_ تحلیلی نتایج تحقیق مبتنی بر تحلیل دادهها و آمارهای اقتصادی و تجزیهوتحلیل شاخصهای سیاسی نشان میدهد این نظام شاخصهای دولت تمامیتخواه و ویرانشهری را با وضعیت اقتصادی نابسامان و شکننده به نمایش گذاشته است و در بالاترین رتبههای جهانی کنترل حداکثری، سرکوب سیاسی و عدم مشروعیت قرار دارد. به دلیل وجود نظام تبعیض ارثی سونگبون و شکست ایدئولوژِی جوچه و اولویت سیاستهای نظامی سونگون بر تأمین نیازهای اقتصادی و درنتیجه پدید آمدن فقر گسترده و چالشهای انسانی با عدم مشروعیت دولت و نظام سیاسی مواجه شده است و در عرصه سیاست خارجی به دلیل سیاستها و آزمایشهای هستهای تهاجمی مغایر با جامعه بینالملل با تحریمهای همهجانبه بینالمللی مواجه شده و دچار افول شدید اقتصادی و انزوای جهانی شده است و در ابعاد داخلی و خارجی در ویرانشهر قرار دارد.
سیاست و روابط بین الملل
حسن صادقیان؛ ارسطو فدایی
چکیده
امروزه، تحلیلگران سیاسی معتقدند مفهوم «قدرت هوشمند» درنتیجه تلفیق «قدرت نرم-قدرت سخت» ظاهر شده است. مطالعه موردی پژوهش حاضر، در تأیید این مدعا است؛ به این معنا که کشور ترکیه، طی دو دهه اخیر، جهت پیشبرد اهداف و تحقق منافع، بهصورت تلفیقی از مکانیسمهای قدرت نرم و سخت نظیر آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه، سازمان هماهنگکننده ...
بیشتر
امروزه، تحلیلگران سیاسی معتقدند مفهوم «قدرت هوشمند» درنتیجه تلفیق «قدرت نرم-قدرت سخت» ظاهر شده است. مطالعه موردی پژوهش حاضر، در تأیید این مدعا است؛ به این معنا که کشور ترکیه، طی دو دهه اخیر، جهت پیشبرد اهداف و تحقق منافع، بهصورت تلفیقی از مکانیسمهای قدرت نرم و سخت نظیر آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه، سازمان هماهنگکننده دیپلماسی عمومی، موسسه «یونس امره»، سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه، خبرگزاری آناتولی، سازمان ترکهای خارج از کشور و جوامع خویشاوند، سازمان بینالمللی فرهنگ ترک، هلالاحمر ترکیه، سازمان دیانت، بنیاد معارف ترکیه و... بهرهبرداری کرده است. معهذا، به نظر میرسد با توجه تحولات و معادلات داخلی، منطقهای و بینالمللی و ماهیت سیاست داخلی و خارجی دو دهه اخیر کشور ترکیه، وزن و اهمیت مکانیسمهای قدرت نرم بیشتر بوده است. (یافته) چارچوب نظری پژوهش حاضر مبتنی بر تئوری «قدرت نرم» است (چارچوب نظری) و به لحاظ روششناسانه، از روش «ردیابی فرآیند» از زیرمجموعههای تحلیل درون موردی استفاده شده است (روش).
سیاست و روابط بین الملل
حمید حکیم؛ عماد هلالات
چکیده
قدرت نرم ابزاری است که کشورهای مختلف با توجه به توانایی تأثیرگذاری بر آحاد یک جامعه در حوزه روابط بینالملل به کار میگیرند. دولت چین با استفاده از ابزارهای مختلف و با توجه به نگاه منطقهگرایی در سیاست خارجی خود، قدرت نرم را برای نفوذ هرچه بیشتر در کشورهای هدف مورداستفاده قرار میدهد. منطقه آسیای مرکزی از دیرباز دارای روابط فرهنگی ...
بیشتر
قدرت نرم ابزاری است که کشورهای مختلف با توجه به توانایی تأثیرگذاری بر آحاد یک جامعه در حوزه روابط بینالملل به کار میگیرند. دولت چین با استفاده از ابزارهای مختلف و با توجه به نگاه منطقهگرایی در سیاست خارجی خود، قدرت نرم را برای نفوذ هرچه بیشتر در کشورهای هدف مورداستفاده قرار میدهد. منطقه آسیای مرکزی از دیرباز دارای روابط فرهنگی اجتماعی و اقتصادی با چین بوده است. قومهای مختلفی که در منطقه آسیای مرکزی وجود دارند و همسایگی بلافصل با این منطقه، ظرفیت و فرصت مناسبی برای چین است که با توجه به صبغه عملکردی و بازار تجاری بکر در این منطقه نفوذ خود را در آسیای مرکزی گسترش دهد. برای حصول این منظور، دولت چین توجهی ویژه به قدرت نرم داشته و ابزارهای مختلفی را برای توسعه قدرت نرم خود در این منطقه به کار گرفته است که اصلیترین طرح آن جاده ابریشم جدید یا همان طرح «یک کمربند-یکراه» است که هزینههای زیادی را برای این طرح صرف کرده است؛ بااینوجود، با چالشهای بزرگی روبرو است. این پژوهش در چارچوب نظریه قدرت نرم و با روش توصیفی -تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که دولت چین چگونه از قدرت نرم بهعنوان ابزاری در جهت توسعهطلبی خود در آسیای مرکزی استفاده میکند؟ در این مقاله استدلال میشود که دولت چین با استفاده از ابزارهای قدرت نرم خود در ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی،کشورهای منطقه آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار میدهد که البته در این مسیر با چالشهایی از جمله قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای چون روسیه، امریکا و هند، بنیادگرایی اسلامی، و عدم جذابیت فرهنگی روبرو است که بر قدرت نرم آن تأثیر منفی دارند.
سیاست و روابط بین الملل
روح اله طالبی آرانی؛ مهدی درفکی
چکیده
دولتها در نظام بینالملل کنونی را میتوان برحسب قدرت به قدرتهای بزرگ، قدرتهای میانه و دولتهای کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولتهای کوچک دارای برخی ویژگیهای متمایز هستند. سلطاننشین عمان یکی از این دولتهاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس ...
بیشتر
دولتها در نظام بینالملل کنونی را میتوان برحسب قدرت به قدرتهای بزرگ، قدرتهای میانه و دولتهای کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولتهای کوچک دارای برخی ویژگیهای متمایز هستند. سلطاننشین عمان یکی از این دولتهاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس از مرگ وی نیز همین رویه را ادامه داده است. در این چارچوب، سؤال پژوهش حاضر این است که چرا میانجیگری در دوران سلطان قابوس نقش محوری در سیاست خارجی عمان در قبال تحولات منطقهای در غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ به این سؤال، با بهرهگیری از چارچوب مفهومی دیپلماسی دولت کوچک و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی-کیفی، استدلال میشود که محدودیتهای قدرت عمان بهعنوان دولت کوچک باعث تمایل عمان به میانجیگری در سیاست خارجی در قبال تحولات منطقهای در غرب آسیا شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فرصتهای سیاست خارجی عمان برای جمهوری اسلامی ایران بهمراتب بیش از چالشهای آن است، بهگونهای که این سلطاننشین میتواند از فشارهای منطقهای و بینالمللی کنونی بکاهد و رفتار دشمنان و رقبای کشور را تعدیل نماید.
سیاست و روابط بین الملل
محمدمهدی کوهکن؛ مجید قربانعلی دولابی
چکیده
برای اینکه سیاست خارجی حکومت اسلامی بتواند به اهداف موردنظر در سعادت و کمال جامعه دست یابد، لازم است تا اقدامات و کنشهای سیاست خارجی دولت اسلامی، در پرتو مبانی و اصول برآمده از شریعت اسلام تنظیم شود. وجود یک اولویتبندی صحیح که اساس انتخابهای متعدد و مهم سیاست خارجی کشور را تشکیل میدهد، برای داشتن سیاست خارجی مداوم و مناسب ...
بیشتر
برای اینکه سیاست خارجی حکومت اسلامی بتواند به اهداف موردنظر در سعادت و کمال جامعه دست یابد، لازم است تا اقدامات و کنشهای سیاست خارجی دولت اسلامی، در پرتو مبانی و اصول برآمده از شریعت اسلام تنظیم شود. وجود یک اولویتبندی صحیح که اساس انتخابهای متعدد و مهم سیاست خارجی کشور را تشکیل میدهد، برای داشتن سیاست خارجی مداوم و مناسب ضروری است. بدیهی است که آن اولویتبندی نیز باید بر اساس اولویتبندی مهمترین اصول و قواعد فقهی سیاست خارجی باشد؛ امری که پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آن میپردازد و به نظر میرسد تاکنون تا حدودی مورد غفلت واقعشده است. بر این اساس و با استفاده از روشهای رفع تعارض و تزاحمات در علم اصول فقه، همچنین واقعیتهای جهان معاصر، مسائل مبتلابه جهان اسلام در عصر حاضر و نقشی که سیاست خارجی در تأمین مصالح و منافع کشورها دارد، ترتیبی برای اولویتبندی مهمترین اصول و قواعد سیاست خارجی از منظر فقه اسلامی و بهتبع آن کنشهای لازم برای اجرای هر یک از آنها پیشنهاد میگردد. همچنین این اصل کلی که وجود تکلیف در اجرای هر یک از اصول اولویتبندی شده منوط به داشتن توانایی انجام آن بوده و اینکه در صورت تزاحمات هر یک از اصول سیاست خارجی با اصل مصلحت، مصلحت خصوصاً مصلحت حفظ اصل نظام اسلامی بر همهچیز اولویت دارد، نتیجهگیری میشود.