سیاست و روابط بین الملل
روح اله طالبی آرانی؛ مهدی درفکی
چکیده
دولتها در نظام بینالملل کنونی را میتوان برحسب قدرت به قدرتهای بزرگ، قدرتهای میانه و دولتهای کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولتهای کوچک دارای برخی ویژگیهای متمایز هستند. سلطاننشین عمان یکی از این دولتهاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس ...
بیشتر
دولتها در نظام بینالملل کنونی را میتوان برحسب قدرت به قدرتهای بزرگ، قدرتهای میانه و دولتهای کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولتهای کوچک دارای برخی ویژگیهای متمایز هستند. سلطاننشین عمان یکی از این دولتهاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس از مرگ وی نیز همین رویه را ادامه داده است. در این چارچوب، سؤال پژوهش حاضر این است که چرا میانجیگری در دوران سلطان قابوس نقش محوری در سیاست خارجی عمان در قبال تحولات منطقهای در غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ به این سؤال، با بهرهگیری از چارچوب مفهومی دیپلماسی دولت کوچک و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی-کیفی، استدلال میشود که محدودیتهای قدرت عمان بهعنوان دولت کوچک باعث تمایل عمان به میانجیگری در سیاست خارجی در قبال تحولات منطقهای در غرب آسیا شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فرصتهای سیاست خارجی عمان برای جمهوری اسلامی ایران بهمراتب بیش از چالشهای آن است، بهگونهای که این سلطاننشین میتواند از فشارهای منطقهای و بینالمللی کنونی بکاهد و رفتار دشمنان و رقبای کشور را تعدیل نماید.
روابط بین الملل
رضا رحمتی
چکیده
سوئد، به لحاظ اندازه، جمعیت، گسترده سرزمینی و اندازه قدرت نظامی بهعنوان دولت کوچک تلقی میشود؛ سوئد و سایر نوردیکها، دولتهایی هستند که به لحاظ مؤلفههای سخت قدرت، در ردهبندی دولتهای بزرگ قرار نمیگیرند. بااینحال نگاهی به نقش و نفوذ این دولتها در سطح بینالمللی نشاندهنده تأثیرگذاری بسیار زیاد آنها ...
بیشتر
سوئد، به لحاظ اندازه، جمعیت، گسترده سرزمینی و اندازه قدرت نظامی بهعنوان دولت کوچک تلقی میشود؛ سوئد و سایر نوردیکها، دولتهایی هستند که به لحاظ مؤلفههای سخت قدرت، در ردهبندی دولتهای بزرگ قرار نمیگیرند. بااینحال نگاهی به نقش و نفوذ این دولتها در سطح بینالمللی نشاندهنده تأثیرگذاری بسیار زیاد آنها بوده است. سؤالی که در اینجا به وجود میآید، این است که چگونه باوجود وضعیت کوچک بودگی سوئد، اما این کشور از تأثیرگذاری بسیار زیاد اخلاقی در بعد داخلی، منطقهای و بینالمللی برخوردار است؟ فرضیه پژوهش در پاسخ به این سؤال این است که دولت سوئد با ایفای نقش اخلاقی در سطح بینالمللی، توانسته است خود را بهعنوان ابرقدرت اخلاقی معرفی کرده و ترتیبات روابط بینالملل را تحت تأثیر قرار دهد. این دولت در بسیاری از مخاصمات بینالمللی، موقعیت ویژهای را از آن خود میکند و آن موقعیت میانجی است. در مأموریتهای حفظ صلح سازمان ملل متحد، هم نیروهای این دولت مستقر است و هم بودجههای بسیاری را برای انجام این مأموریتها پرداخت میکند. در مبارزات حقوق بشری که در کشورهای درحالتوسعه صورت میگیرد، این دولت جزو حامیان جنبشهای زنان و سایر تحرکات حقوق بشری محسوب میشود. همچنین این دولت پای ثابت مبارزه با تغییرات اقلیمی محسوب میشود.