روابط بین الملل
احسان جعفری فر؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
اقتصاد ایران متکی بر صادرات انرژی است و به سبب این وابستگی مالی در برابر فشارهای ناشی از تحریم صادرات نفت و گاز آسیبپذیر است. به همین خاطر بحث امنیت انرژی یکی از مهمترین موضوعات اقتصاد سیاسی ایران به شمار میآید. پژوهش حاضر به روش تبیینی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده به روش کتابخانهای درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است که امنیت ...
بیشتر
اقتصاد ایران متکی بر صادرات انرژی است و به سبب این وابستگی مالی در برابر فشارهای ناشی از تحریم صادرات نفت و گاز آسیبپذیر است. به همین خاطر بحث امنیت انرژی یکی از مهمترین موضوعات اقتصاد سیاسی ایران به شمار میآید. پژوهش حاضر به روش تبیینی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده به روش کتابخانهای درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است که امنیت انرژی ایران را چه مواردی تهدید میکند؟ فرضیه مقاله این است که تشدید و استمرار تحریمهای اقتصادی علیه بخش انرژی ایران، از دهه 1390 به بعد سبب تشدید چالشهای امنیت انرژی کشور در سه حوزه حاکمیت، استحکام و تابآوری شده است بهگونهای که حتی در صورت رفع تحریمها، مقابله مؤثر با این چالشها نیازمند اصلاح بنیادی شیوههای حکمرانی در بخش انرژی کشور است. یافتههای پژوهش نشان میدهد حتی با پایان یافتن تحریمها، ایران در صادرات انرژی خود با چالشهایی همچون افت قیمت و تقاضای جهانی، عدم پیوستن به شبکههای انرژی منطقه، بهرهبرداری نامتوازن از میدانهای مشترک با همسایگان، بروز نبودن فناوریها و کاهش سرمایهگذاری در حوزه انرژی روبرو است. بنابراین رفع تحریمها مقدمهای برای پرداختن به برخی از این چالشها همچون کاهش سرمایهگذاری خارجی و بهروز نبودن فناوری خواهد بود و نه درمانی برای همه دردها و مشکلات. ازاینرو؛ ضروری است ایران در حوزه دیپلماسی انرژی فعالتر عمل نماید.
عبدالنعیم شهریاری؛ لیلا رئیسی
چکیده
دولتها در نظام بینالملل روابط گستردهای با یکدیگر دارند و تا کنون توانستهاند از طریق یک دیپلماسی هوشمند در برخی زمینهها مکانیزمها و نظام واحدی را ایجاد نمایند. با وجود این، تاکنون نتوانستهاند در خصوص مسئله سرمایهگذاری خارجی یک چارچوب جهان شمولی را ایجاد نمایند. در این رابطه مهمترین سوالهایی که میتوان ...
بیشتر
دولتها در نظام بینالملل روابط گستردهای با یکدیگر دارند و تا کنون توانستهاند از طریق یک دیپلماسی هوشمند در برخی زمینهها مکانیزمها و نظام واحدی را ایجاد نمایند. با وجود این، تاکنون نتوانستهاند در خصوص مسئله سرمایهگذاری خارجی یک چارچوب جهان شمولی را ایجاد نمایند. در این رابطه مهمترین سوالهایی که میتوان مطرح نمود آن است که آیا مذاکره میتواند راه دستیبابی به یک توافق جهانی در رابطه با انعقاد معاهده جهانی سرمایهگذاری خارجی را میسر سازد؟ و دیگر آنکه چه چالشها و موانعی در راه تحقق این هدف وجود دارد. بهطور کلی میتوان گفت، چنانچه بتوان مذاکراتی را بهصورت سازمانیافته و هماهنگ و با تعریف چارچوبهای مشخص از طریق تعیین مفاهیم بنیادین و جزئیات حساس سازماندهی نمود، میتوان بهسمت هدف موردنظر گام برداشت. اما نباید از موانع و چالشهای پیشرو غافل ماند، چرا که در این مسیر مسائلی مانند تفاوت فرهنگی و ایدئولوژیک، محیط مذاکرات، بوروکراسی و تفاوت واحد پولی میتواند چالشهایی را ایجاد نماید. اما با اینحال، میتوان با تعریف یک چارچوب کلی بهنحویکه بتواند منافع متضاد دولتها را با هم آشتی دهد به انعقاد معاهده جهانی سرمایهگذاری خارجی امید داشت. تحقق چنین امری نیازمند آن است که دولتها بتوانند با ایجاد یک سازوکاری جهانی و منسجم فضایی را ایجاد نمایند تا از طریق آن بتوان دولتهای با منافع متضاد را در یک مسیر مشخص بهسمت یک هدف واحد سوق داد.