رضا رازقی؛ فائز دین پرست
چکیده
در این مقاله با استفاده از تئوری دولت عمیق، نقش و قدرت نظامیان در ترکیه و چگونگی مداخلات آنها در عرصه سیاسی ترکیه تحلیل شده است. سؤال پژوهش این است که با توجه به اصلاحات قانون اساسی ترکیه و کاهش نفوذ نظامیان در امور سیاسی، آیا امکان اینکه نظامیان این کشور بتوانند دوباره بازیگر فعالی در عرصه سیاسی شوند، وجود دارد؟ چارچوب مفهومی پژوهش ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از تئوری دولت عمیق، نقش و قدرت نظامیان در ترکیه و چگونگی مداخلات آنها در عرصه سیاسی ترکیه تحلیل شده است. سؤال پژوهش این است که با توجه به اصلاحات قانون اساسی ترکیه و کاهش نفوذ نظامیان در امور سیاسی، آیا امکان اینکه نظامیان این کشور بتوانند دوباره بازیگر فعالی در عرصه سیاسی شوند، وجود دارد؟ چارچوب مفهومی پژوهش تئوری دولت عمیق است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ارتش همچنان پتانسیل حضور در عرصه سیاسی و مداخله در امور ترکیه را دارد اما به دلایلی از جمله کاهش مشروعیت، فشارهای خارجی و تعریف و درک جدید از مسائل امنیتی در ترکیه نظامیان دریافتهاند که مسائل سیاسی باید توسط دولت حل شود نه نظامیان و ستاد ارتش. بر این اساس آنها به دلیل داشتن دشمنان مشترک با آکپارتی از جمله نیروهای پکک و جنبش گولن به صورت ضمنی با اردوغان و دولت آکپارتی به ائتلاف رسیدهاند و با توجه به اینکه اردوغان برای تأمین امنیت و مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی نیاز به حمایت ارتش دارد و ارتش هم در صورتی که مسائل امنیت ملی و دفاعی کشور از لحاظ آنها مد نظر قرار گیرد، با دولت آکپارتی همکاری میکند. روش گردآوری دادهها اسنادی و کتابخانهای است و تحلیل دادهها به روش تحلیل ردیابی فرآیند انجام شده است.
رضا رازقی؛ فائز دین پرست
چکیده
در این مقاله با استفاده از تئوری دولت عمیق، نقش و قدرت نظامیان در ترکیه و چگونگی مداخلات آنها در عرصه سیاسی ترکیه تحلیل شده است. سؤال پژوهش این است که با توجه به اصلاحات قانون اساسی ترکیه و کاهش نفوذ نظامیان در امور سیاسی، آیا امکان این که نظامیان این کشور بتوانند دوباره بازیگر فعالی در عرصه سیاسی شوند، وجود دارد؟ چارچوب مفهومی پژوهش ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از تئوری دولت عمیق، نقش و قدرت نظامیان در ترکیه و چگونگی مداخلات آنها در عرصه سیاسی ترکیه تحلیل شده است. سؤال پژوهش این است که با توجه به اصلاحات قانون اساسی ترکیه و کاهش نفوذ نظامیان در امور سیاسی، آیا امکان این که نظامیان این کشور بتوانند دوباره بازیگر فعالی در عرصه سیاسی شوند، وجود دارد؟ چارچوب مفهومی پژوهش تئوری دولت عمیق است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ارتش هم چنان پتانسیل حضور در عرصه سیاسی و مداخله در امور ترکیه را دارد اما به دلایلی از جمله کاهش مشروعیت، فشارهای خارجی و تعریف و درک جدید از مسائل امنیتی در ترکیه نظامیان دریافتهاند که مسائل سیاسی باید توسط دولت حل شود نه نظامیان و ستاد ارتش . بر این اساس آنها به دلیل داشتن دشمنان مشترک با آکپارتی از جمله نیروهای پکک و جنبش گولن به صورت ضمنی با اردوغان و دولت آکپارتی به ائتلاف رسیدهاند و با توجه به اینکه اردوغان برای تأمین امنیت ملی و مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی نیاز به حمایت ارتش دارد و ارتش هم در صورتی که مسائل امنیت ملی و دفاعی کشور از لحاظ آنها مد نظر قرار گیرد، با دولت آکپارتی همکاری می کند. روش گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است و تحلیل داده ها به روش تکنیک ردیابی فرایند انجام شده است.
رامین خوچیانی
چکیده
قوه مقننه مظهر حاکمیت ملی و یکی از ارکان مهم سیاستگذاری و تصمیمگیری کشورهاست. نمایندگان پارلمان نه تـنها در مورد وضع قانون، نظرات و عقایدشان را با رأی خود ابراز میدارند، بلکه در مورد انتخاب اعـضای هیئت وزیران و برکناری آنـان و بـا انتخاب اعضای ناظر در مراجع تصمیمگیری و اعضای هیئت رئیسه مجلس و... نیز نظر خود را اعلام ...
بیشتر
قوه مقننه مظهر حاکمیت ملی و یکی از ارکان مهم سیاستگذاری و تصمیمگیری کشورهاست. نمایندگان پارلمان نه تـنها در مورد وضع قانون، نظرات و عقایدشان را با رأی خود ابراز میدارند، بلکه در مورد انتخاب اعـضای هیئت وزیران و برکناری آنـان و بـا انتخاب اعضای ناظر در مراجع تصمیمگیری و اعضای هیئت رئیسه مجلس و... نیز نظر خود را اعلام میکنند. بنابراین قدرت یک نماینده مجلس به اعمال نظر او از طریق رای است. اما این قدرت رای چگونه میتواند تغییر کند؟ هدف از این مقاله اندازهگیری قدرت رای نمایندگان وابسته به ائتلافهای مهم سیاسی در مجلس شورای اسلامی با استفاده از نظریه بازیها است. با استفاده از شاخص شاپلی ـ شوبیک قدرت رای سه ائتلاف اصولگرایان، اصلاحطلبان و مستقلین در سه دوره انتخابات 1386، 1390 و 1394 اندازهگیری شد. نتایج نشان میدهد که در دوره هشتم، قدرت مطلق دست اصولگرایان بوده و دو ائتلاف دیگر تصنعی بودهاند. در دوره نهم مجددا قدرت رای در دست اصولگرایان بوده و دو ائتلاف دیگر تصنعی بودهاند. در دوره دهم علیرغم اختلاف کرسیهای اصولگرایان و اصلاحطلبان و مستقلین، قدرت رای بین هر سه ائتلاف به مساوی تقسیم شده است. این نتیجه بسیار جالب موید این نکته است که همیشه تعداد کرسیهای یک ائتلاف بیانگر قدرت آن ائتلاف نیست. پیشنهاد میشود، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از این رویکرد در اندازهگیری قدرت رای فراکسیونها در کمیسیونهای تخصصی مجلس نیز استفاده کند.