جامعه شناسی سیاسی
نصیر عبادپور
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی چالشهای نهادینهتر شدن اعمال قدرت دولت در سیاستهای فرهنگی حوزه خانواده در جمهوری اسلامی ایران و نقش نهادهای فرهنگی و عملکرد آنها در این حوزه است. مسئله اصلی این است که چرا باوجود اهمیت نهاد خانواده در باورهای مذهبی و سنتهای ایرانی و همچنین سیاستگذاری فرهنگی دولت در این خصوص با افزایش چالشهای این ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی چالشهای نهادینهتر شدن اعمال قدرت دولت در سیاستهای فرهنگی حوزه خانواده در جمهوری اسلامی ایران و نقش نهادهای فرهنگی و عملکرد آنها در این حوزه است. مسئله اصلی این است که چرا باوجود اهمیت نهاد خانواده در باورهای مذهبی و سنتهای ایرانی و همچنین سیاستگذاری فرهنگی دولت در این خصوص با افزایش چالشهای این حوزه و تضعیف این نهاد در جامعه ایران طی دهههای اخیر مواجه هستیم. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش همبستگی و رویکرد نهادگرایی به مفهوم توسعه سیاسی و با توجه به همبستگی دو متغیر «نهادهای موازی فرهنگی» و «سیاستهای فرهنگی» حوزه خانواده در جمهوری اسلامی ایران، میزان موفقیت اعمال قدرت دولت و تأثیر آن بر توسعه سیاسی در این نظام بررسی شود. یافتههای این پژوهش به ما نشان میدهد که نهادهای موازی در حوزه فرهنگ نهتنها در تحقق سیاستهای فرهنگی در حوزه خانواده با موفقیت عملنکردهاند، بلکه شاخصهای این حوزه نشان از افزایش چالشهایی نظیر افول قداست نهاد خانواده، تسهیل طلاق و کاهش تمایل به ازدواج، رواج الگوهای جدید همسرگزینی، کاهش عمومیت ازدواج، افزایش سن ازدواج، افزایش روابط جنسی خارج از ازدواج و کاهش تمایل به فرزند آوری طی سه دهه اخیر دارد.
احمد گل محمدی؛ نصیر عبادپور
چکیده
از دیدگاه نهادگرایانه، توسعه سیاسی اساساً بهعنوان فرایند نهادینهترشدن قدرت سیاسی در قالب نهاد دولت تعریف-میشود که نهادینهترشدن «کسب قدرت سیاسی» یکی از شاخصهای آن است. در این نوشتار تحول توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران ازلحاظ فرایند نهادینهترشدن کسب قدرت سیاسی بازشناسیمیشود تا نشاندادهشود که دشواریهای ...
بیشتر
از دیدگاه نهادگرایانه، توسعه سیاسی اساساً بهعنوان فرایند نهادینهترشدن قدرت سیاسی در قالب نهاد دولت تعریف-میشود که نهادینهترشدن «کسب قدرت سیاسی» یکی از شاخصهای آن است. در این نوشتار تحول توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران ازلحاظ فرایند نهادینهترشدن کسب قدرت سیاسی بازشناسیمیشود تا نشاندادهشود که دشواریهای این بعد از توسعه سیاسی در ایران چه بودهاست. تحلیل مضامین دادههای گردآوریشده به روش اسنادی، حکایتازآندارد که فرایند نهادینهترشدن کسب قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران دو دشواری عمده داشته-است. یکی از آن دشواریها با مناقشات پایدار برسر «هویت» مدعیان کسب قدرت پیوند دارد که مناقشه برسر هویت شخصیتهای حقیقی و حقوقی (ازجمله تشکلات سیاسی و شبهسیاسی) را دربرمیگیرد. دشواری دوم هم با مناقشه برسر «فرایند کسب قدرت سیاسی» (ازجمله صلاحیت، نظارت و رایگیری) مرتبطاست. هرچند موانع فراوانی برسر دستیابی به اسناد معتبر و گوناگون که دربرگیرنده دادههای ارزشمند و مرتبط با دشواریهای ذکر شده، وجود داشته-است اما یافتههای این پژوهش میتواند هم انگیزههای نیرومندی برای گردآوری دادههای بیشتر و انجام پژوهشهای غنیتر فراهمسازد و هم منظرهای متفاوتی برای یافتن راهکارهای موثرتر درراستای تعدیل دشواریها و موانع نهادینه-ترشدن فرایند کسب قدرت سیاسی عرضهکند.انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بیگمان با توسعه سیاسی نسبت دارد و این نسبت از دیدگاههای گوناگون کموبیش بررسی شدهاست