نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
متعاقب انقلابهای ملی که باعث پیدایش شکل جدیدی از دولت، موسوم به دولت ـ ملت شد، شاهد اجرای عملی نظریات تفکیک قوا بودیم. منبعد، اصول بنیادین سازماندهی قدرت در دولتهای مدرن بر روی نظریات تفکیک قوا و برداشتهای مختلفی از آن قرار گرفت. به منظور جلوگیری از تمرکز قدرت و سامان بهتر امور سیاسی بر اساس نظریهی تفکیک قوا، دولتهای ملی به توزیع قدرت سیاسی از طریق ایجاد سه قوهی مقننه، مجریه و قضائیه و جداسازی ساختاری و کارکردی آنها مبادرت ورزیدند. بدین ترتیب، سازمان سیاسی دولتهای جدید بر اساس وضعیت سهگانهای از اختلاط، جدایی و مشارکت میان قوای سهگانه شکل گرفته است. البته اصل تقسیم و جدایی کارکردهای دولتی و وظایف حکومتی و سپردن اجرای اختصاصی هر حوزه به قوهای مستقل، هیچگاه تضمینی برای ایجاد نظامی مردمسالارانه و گردش قدرت سیاسی میان نخبگان نبوده است.
مقالهی حاضر با هدف ارائهی پاسخ مناسب به چرایی طرح و چگونگی اجرای نظریات تفکیک قوا و بررسی انواع و اشکال عینی و مصداقی آن نزد دولتهای مختلف، پاسخدهی به این سوأل اصلی را وجههی همت خود قرارداده است که، علل و میزان دوری و نزدیکی اشکال سهگانه اختلاط قوا، تفکیک کامل و نسبی قوا از اصول شناخته شدهی دموکراسی چیست؟ فرضیهی پژوهش حاضر این است که اجرای حقیقی و کامل اصل " نظارت و توازن " میان قوههای سهگانه، باعث محدودیت بیشتر قدرت و تعاملات سازندهتری شده است؛ بهطوریکه فقط در رژیم منعطف مشارکت قوا، شاهد ایجاد بهینهی " تعادل قدرت " و " توازن دموکراتیک" از طریق تفکیک نسبی قوا هستیم.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
In The Name Of God Theory of Separation of Powers and Organization of Political Power of State
نویسنده [English]
- Seyed Mohammad Tabatabaei
Associate Professor, Department of International Relations, Allameh Tabataba’i University
چکیده [English]
Following the national revolutions which caused the creation of a new formation of state known as nation-state, we have witnessed the practical implementation of Theories of Separation of Powers. Ever since, the functional principles of organizing power in the modern state were based on the new theories about the separation of powers and their different perceptions. As a matter of fact, in order to prevent the centralization of power and to build a better organization of political affairs on the basis of Theory of Separation of Powers, the nation-states tried to the divide political power into three branches: the executive, the legislative and the judicial powers and separate them on the basis of their structures and functions. The present paper will attempt to identify the cause and the extent of remoteness or closeness of the ternary shapes of the combination of powers, relative or complete separation of powers of the known principles of democracy. The basic argument of the present research is based on the point that the true and complete implementation of the principle of “check and balance” among the ternary branches has caused more limitation on the power and constructive interactions; as a result, in a lenient system of the contribution of powers we witness the creation of a kind of “power equation” and “democratic balance” through the relative separation of powers.
کلیدواژهها [English]
- Theory of Separation of Powers
- State
- Nation-State
- Organization of Political Power
- Democracy
- Monocracy