حیدر شهریاری
چکیده
مسئلهای که از دیرباز توجه برخی از اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرده است، ویژگیهای دولت در ایران میباشد؛ به همین خاطر نظریات مختلفی از جمله پاتریمونیال، نئوپاتریمونیال، سلطانیسم، مطلقه، رانتیر، شبهمدرنیته، استبداد شرقی و غیره بهمنظور بررسی ویژگیها و خصوصیات دولتهای معاصر در ایران ارائه شده است. غالب نظریاتی که در خصوص ...
بیشتر
مسئلهای که از دیرباز توجه برخی از اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرده است، ویژگیهای دولت در ایران میباشد؛ به همین خاطر نظریات مختلفی از جمله پاتریمونیال، نئوپاتریمونیال، سلطانیسم، مطلقه، رانتیر، شبهمدرنیته، استبداد شرقی و غیره بهمنظور بررسی ویژگیها و خصوصیات دولتهای معاصر در ایران ارائه شده است. غالب نظریاتی که در خصوص ویژگیهای دولت در ایران معاصر مطرح گردیدهاند، عمدتاً کلاننگر، نظری و کیفی (غیرکمی) بوده و هر یک از دریچه یا زاویه خاصی به ویژگیهای دولت در ایران معاصر پرداختهاند. این نوشتار برخلاف نظریات و آثار دیگر که عمدتاً کلی و مبتنی بر سطوح تحلیل نظری بوده، بر آن است تا با طرح این سؤال که ویژگیهای ساختاری دولت بعد از انقلاب اسلامی (از اوایل دهه 1390) چه بوده است، پژوهش را آغاز کند. در این راستا، این تحقیق با پیشکشیدن مطالعه موردی در خصوص رابطه بین رشد طبقه متوسط جدید و روند توسعه مردمسالاری در ایران بعد از انقلاب اسلامی، از یکسو و نقش دولت در اثرگذاری بر این رابطه از سوی دیگر، سعی در پاسخ دادن به این سؤال بوده است. روند و یافتههای تحقیق که عمدتاً بهصورت اکتشافی و با روش تحلیل ساختاری انجامگرفته نشان میدهد که دولت در ایران بعد از انقلاب اسلامی دارای دو ویژگی رانتیر و ایدئولوژیک بوده است.