حنیف عموزاده مهدیرجی؛ محسن رنجبر
چکیده
چند سالی است که اخبار مبتنی بر فساد از دستگاههای دولتی ایران شنیده میشود. نوعی از ارتباطات درونگروهی در ساخت قدرت که در آنها اعضای هر جناح سیاسی برخلاف منفعت عمومی و به سود خود و دیگر اعضای گروهشان عمل میکنند. از طرف دیگر میان مردم با کارگزاران خُرد حکومتی در سطوح پایینتر سیستم اجرایی کشور همکاری مبتنی بر رشوه و باجدهی ...
بیشتر
چند سالی است که اخبار مبتنی بر فساد از دستگاههای دولتی ایران شنیده میشود. نوعی از ارتباطات درونگروهی در ساخت قدرت که در آنها اعضای هر جناح سیاسی برخلاف منفعت عمومی و به سود خود و دیگر اعضای گروهشان عمل میکنند. از طرف دیگر میان مردم با کارگزاران خُرد حکومتی در سطوح پایینتر سیستم اجرایی کشور همکاری مبتنی بر رشوه و باجدهی در سالهای اخیر شکل گرفته است بهطوریکه شاخص ادراک فساد اداری در کشور در سالیان گذشته در مقایسه یا سایر دُول منطقه رو به کاهش نهاده است. ادعای مطرح شده این است که این نوع از همکاریِ نظامندِ مبتنی بر فساد، در یک بستر تاریخی و در تعاملات میان کارگزارن و شهروندان ایران شکل گرفتهاست. لذا این مقاله میکوشد تا از منظر جامعهشناسی تاریخی به فهمی جدید و البته تاریخی از مناسبات مالی میان حکومت و مردم دستیافته شود. در این راستا، بررسی اسناد و تحلیلهای ثانویه معتبر تاریخی، مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین برای مشاهده بهتر مدارک تاریخی، مدلی مفهومی برای تبیین بهتر روابط میان اجزای رویدادیهای مورد مشاهده طراحی شده است. در طراحی این مدل، از آرای نظریهپردازانی چون الیاس، گمبتا و تیلی در جهت دستیابی به استنتاجی مبتنی بر بهترین تبیین استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهند که در نقاط تعاملاتی کارگزارن حکومتی با شهروندان، مجموعه از مناسباتی مالی همراه با سختگیری، فساد و بدبینی حاکم بوده که از هیچ رموز آئینی شدهای نیز پیروی نمیکرده است.