بهروز صدقی شامیر
چکیده
از آنجا که خواجه نصیر الدین طوسی و توماس آکوئیناس هر دو فیلسوف و متکلم برجسته از دو دین ابراهیمی ( اسلام و مسیحیت)، عقلگرا، تحول خواه، و از قضا هردو همعصر بوده و در آثار خود به مبحث دین و دولت پرداخته اند، این پرسش قابل طرحاست که آیا از دیدگاه این دو متفکر تشکیل دولت و اداره آن، منحصرا امری دینی- الهیاست یا امری طبیعی ...
بیشتر
از آنجا که خواجه نصیر الدین طوسی و توماس آکوئیناس هر دو فیلسوف و متکلم برجسته از دو دین ابراهیمی ( اسلام و مسیحیت)، عقلگرا، تحول خواه، و از قضا هردو همعصر بوده و در آثار خود به مبحث دین و دولت پرداخته اند، این پرسش قابل طرحاست که آیا از دیدگاه این دو متفکر تشکیل دولت و اداره آن، منحصرا امری دینی- الهیاست یا امری طبیعی و مربوط به طبع مدنیانسان است؟این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی در صدداست که ضمن بررسی دیدگاه این دو متفکر اسلامی و مسیحی ( خواجه نصیر و توماس آکوئیناس)، به سئوال فوق الذکر پاسخ دهد. داده های این پژوهش نشان میدهد که هم توماس آکوئیناس و هم خواجه نصیر الدین طوسی مشروعیت دولت را فارغ از الهی بودن یا عرفی بودنش؛ به عنوان امری طبیعی مشروط به رعایت عدالت، و برخورداری ازحکمت و خرد میدانند. از نظر خواجه نصیر الدین طوسی، اداره مدینه فاضله محدود به پیامبران و امامان که ممتاز به الهام الهیاند نیست بلکه حکما که ممتاز به قوت عقلاند نیز شایسته رهبری و اداره مدینه فاضله اند. از نظر توماس آکوئیناس نیز هرحکومتی که عادلانه و عاقلانه عملکند، درجهت خیر عموم و همسو با طبیعت و فطرت بشریاست و لازم الاتباع خواهد بود.