جلیل دارا؛ مژگان رضائیان اصفهانی
چکیده
تجربه کشورهای تازه صنعتی شدهای چون کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و مالزی نقش محوری دولت در فرایند صنعتی شدن را بیش از پیش برجسته ساخته است. اما پرسش نحوه ایفای این نقش برای دولت میباشد. ضمن اذعان به اینکه در ایران هنوز سردرگمیهای بسیاری درباره نقش دولت در توسعه و صنعتیسازی وجود دارد؛ هدف مقاله آن است تا از رهگذر رهیافت نهادی، با ...
بیشتر
تجربه کشورهای تازه صنعتی شدهای چون کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و مالزی نقش محوری دولت در فرایند صنعتی شدن را بیش از پیش برجسته ساخته است. اما پرسش نحوه ایفای این نقش برای دولت میباشد. ضمن اذعان به اینکه در ایران هنوز سردرگمیهای بسیاری درباره نقش دولت در توسعه و صنعتیسازی وجود دارد؛ هدف مقاله آن است تا از رهگذر رهیافت نهادی، با استفاده از روش تطبیقی و در چارچوب الگوی دولت توسعهگرای پیتر اوانز، به مقایسه نقش دولت در تحول و توسعه صنعت خودروسازی ایران و کره جنوبی بپردازد و به این پرسش محوری پاسخ دهد که چرا علیرغم آنکه دو کشور ایران و کره جنوبی صنعت خودروسازی خود را تقریبا به طور همزمان تاسیس نمودند اما این صنعت در کره جنوبی گامهای بسیار بلندتری نسبت به ایران برداشته و در عرصه جهانی نیز موفقتر عمل کرده است. یافتههای مقاله مؤید این فرضیه است که در ایران عدم تعادل و ناهماهنگی میان نقشهای ضروری دولت در صنعت خودروسازی، یکی از عوامل اصلی ناکارآمدی و ضعف آن در قیاس با خودروسازی کره جنوبی بوده است.
آرش بیدالله خانی
چکیده
ارزش، اعتبار، حیثیت، قدرت نرم، مزیت، سود و ... از الصاقات نام و تصویر مثبت یک کشور است. امروزه ارزش برند و تصویر ادراکی ملت و کشور، حکم طلای نامرئی را دارد. رقابت شهروندان و مردم عادی دنیا، برای دسترسی به نام و گذرنامه یک کشور معتبر، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. کره جنوبی از جمله کشورهایی است کهادراک بصری آن در دنیای امروز، جذابیت ...
بیشتر
ارزش، اعتبار، حیثیت، قدرت نرم، مزیت، سود و ... از الصاقات نام و تصویر مثبت یک کشور است. امروزه ارزش برند و تصویر ادراکی ملت و کشور، حکم طلای نامرئی را دارد. رقابت شهروندان و مردم عادی دنیا، برای دسترسی به نام و گذرنامه یک کشور معتبر، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. کره جنوبی از جمله کشورهایی است کهادراک بصری آن در دنیای امروز، جذابیت و ارزشمندی را به همراه دارد. بر همین اساس این مقاله با تشریح و مفهومشناسی حوزۀ برندینگ ملت، به بررسی چگونگی ساختبندی تصویرسازی ملی در کره جنوبی بر مبنای گسترش موج فرهنگ کرهای (هالیو)، میپردازد. بر همین اساس پرسش اساسی این پژوهش این است که مهمترین عامل موفقیت پروژه تصویرسازی و ساخت برندینگ ملت کره چه بوده است؟ این نوشتار با مفهومشناسی برندینگ ملت و تصویرسازی ملی و در پاسخ به پرسش پژوهش، مهمترین مولفۀ موفقیت کره جنوبی را در زمینه برندینگ و تصویرسازی ملت و مدیریت شهرت بینالمللی، نهادسازی راهبردی میداند و بر همین اساس به توضیح برخی از مهمترین نهادهای سیاستگذاری در رابطه با برندینگ و تصویرسازی ملی کره جنوبی میپردازد.
ماندانا تیشه یار
چکیده
شرق آسیا، سرزمینهایی را در بر گرفته است که بیشتر آنها در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیده و دولت ـ کشورهایی نوپا را بنیان گذاردهاند. این دولت ـ کشورها، از فردای استقلال بهدنبال برپا داشتن جوامعی توسعه یافته بودهاند. اما هر یک از آنان با روش ویژهی خود و بهگونهای متفاوت از دیگران، روند توسعه و نوسازی دولت در ...
بیشتر
شرق آسیا، سرزمینهایی را در بر گرفته است که بیشتر آنها در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیده و دولت ـ کشورهایی نوپا را بنیان گذاردهاند. این دولت ـ کشورها، از فردای استقلال بهدنبال برپا داشتن جوامعی توسعه یافته بودهاند. اما هر یک از آنان با روش ویژهی خود و بهگونهای متفاوت از دیگران، روند توسعه و نوسازی دولت در عرصه سیاسی را پیمودهاند. در پژوهش پیشرو، تلاش شده است تا با بهرهگیری از نظریههای توسعه سیاسی، به بررسی روندهای پیموده شده در کره جنوبی، برای دستیابی به توسعه سیاسی در درون ساختار دولت در این کشور پرداخته شود. پرسش اصلی در انجام این پژوهش آن بوده که با توجه به پیشینه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کره جنوبی، سیاستگذاران در این کشور کدام الگوی توسعه سیاسی را برای دولت در دهههای گذشته بهکار گرفتهاند؟ و دیگر آنکه، سطح توسعه سیاسی دولت در این کشور تا چه اندازه با شاخصهای نظریههای کلاسیک توسعه سیاسی، مانند میزان شهرنشینی، سطح سواد و وضعیت اقتصادی، همخوانی دارد؟ آنچه که از این پژوهش بهدست آمده، گویای آن است که ویژگیهای تاریخی و فرهنگ سیاسی و اجتماعی ویژه این جامعه، نقشی بنیادی در پیریزی پایههای توسعه سیاسی ساختارهای دولتی در آن بازی میکنند. همین امر موجب شده است که روند توسعه و نوسازی سیاسی دولت در این کشور بهگونهای منحصر بهخود شکل گیرد و موید این نکته باشد که الگوهای از پیش تعریف شده لزوما به توسعه یکسان نمیانجامند و گاه بازنگری در ارزشها و بهرهگیری از روشهایی بر پایه سنت، فرهنگ و پیشینه یک سرزمین، از کفایت بیشتری برای فراهم آوردن زمینه توسعه سیاسی دولت در آن کشور برخوردار هستند.