اصغر کیوان حسینی
چکیده
در حوزه مطالعات دولت، معمولا قدرت با شالوده اجبارگرایی مورد توجه قرار گرفته و نسبت به سازوکارهای جبرگرا اهتمام خاصی ابراز شده است. به عنوان شاخصی تأمل برانگیز، جستجو در خصوص مفهوم قدرت در اینترنت؛ چگونگی پیوند میان مقوله مزبور با دیگر مفاهیم جبرمحور چون سلطه، استیلا، فشار و زور را آشکار مینماید. در این نوشتار ضمن اشاره به پیامدهای ...
بیشتر
در حوزه مطالعات دولت، معمولا قدرت با شالوده اجبارگرایی مورد توجه قرار گرفته و نسبت به سازوکارهای جبرگرا اهتمام خاصی ابراز شده است. به عنوان شاخصی تأمل برانگیز، جستجو در خصوص مفهوم قدرت در اینترنت؛ چگونگی پیوند میان مقوله مزبور با دیگر مفاهیم جبرمحور چون سلطه، استیلا، فشار و زور را آشکار مینماید. در این نوشتار ضمن اشاره به پیامدهای الگوی محدودنگر یاد شده، هدف اصلی تأمل بر زمینههای بروز تغییر نگرشی نسبت به شالوده جبرگرای قدرت بوده و در این راستا سعی میشود که پیامدهای پافشاری بر مفهوم «پذیرش مخاطبینی» در چارچوب مطالعات قدرت مورد توجه و بررسی قرار گیرد. بر این پایه، اندیشهورزی در مورد قدرت دولت بر محور مقوله رضایت؛ باعث شده که قدرت، مفهومی خوشهای و پیچیده تلقی شده و از ویژگیهای "مطلوبیت هنجاری و کارکرد فرامادی"، "ماهیت ارتباطی"، "کارکردی یکپارچهساز و بسط دهنده وفاق اجتماعی"، "الگوساز و اولویتساز فرهنگی"، "دارای ارتباط متقابل با دانش"، "حساس نسبت به استقلال و وابستگی متقابل" و "نافی اقتصادگرایی همراه با پذیرش مشروعیت سیستم اجتماعی" برخوردار شود. روش پژوهش توصیفی ـ توضیحی بوده و یافته اصلی اینکه تشریح چگونگی نقشآفرینی عنصر رضایت در مطالعات قدرت (دولت) میتواند زمینهساز و مقدمهای بر «تحولشناختی» در این عرصه محسوب گردد؛ تحولی تعیین کننده که دامنه اندیشهورزی در باب نامرئیسازی یا نرمافزارگرایی در فضای سازوکارهای اجبارساز قدرت دولت را با افق جدیدی مواجه مینماید.
سید اصغر کیوان حسینی؛ طیبه محمدی کیا
چکیده
داعش را میتوان مهمترین گروه جهادی دانست که در تحققبخشی به ایدهآلیسم معلق مانده تشکیل دولت طبق نظریه خلافت در گفتمان سیاسی اهل سنت به صورت نسبی موفق ظاهر شده است . چنین رخدادی از منظر مطالعات دولت حایز ارزش تحلیلی معتنابهی است؛ چه آنکه بیانگر تحقق نسبی رویکردی کاملا آلترناتیو نسبت به تئوری دولت مدرن است. این مقاله ...
بیشتر
داعش را میتوان مهمترین گروه جهادی دانست که در تحققبخشی به ایدهآلیسم معلق مانده تشکیل دولت طبق نظریه خلافت در گفتمان سیاسی اهل سنت به صورت نسبی موفق ظاهر شده است . چنین رخدادی از منظر مطالعات دولت حایز ارزش تحلیلی معتنابهی است؛ چه آنکه بیانگر تحقق نسبی رویکردی کاملا آلترناتیو نسبت به تئوری دولت مدرن است. این مقاله در صدد مطالعه این مهم ضمن روششناسی گفتمان است. بر این اساس، پس از طرح مقدماتی در باب روش، به مطالعه گفتمانی داعش پرداخته شده است و کارکرد آن به مثابه یک گفتمان حاشیهای که رقیب گفتمان مسلط است توضیح داده شده است. پس از آن به جایگاه دولت در گفتمان داعش توجه گردیده و تبار متفاوت نگرشی از این دست با رویکرد به دولت در اندیشه مدرن توضیح داده شده است و سرانجام کنش سیاسی و معنای سیاست از دیدگاه داعش و سپس ایدهآلیسم معلق مانده و تعطیل گردیده خلافت مطرح گردیده اند. نکته قابل توجه این که فهم معنای متفاوت دولت و سیاست ورزی در گفتمان داعش با مفهوم دولت مدرن بخت پژوهشی تازه و کم یابی را پیش روی محققان علم سیاست می گشاید تا، ضمن توجه به تفاوتهای نظریه رادیکال و آلترناتیو دولت خلافت پایه، نحوه و معنای تقابل میان این دو را مطالعه و بررسی نمایند.