وحید سینائی
چکیده
خلیج فارس بسیاری از ویژهگیهای یک منطقه را داراست. با این وجود نهتنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آنها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دههی گذشته در آن چهار جنگ خانمانسوز، بحرانهای عمیق و اختلافات حاد منطقهای روی داده است. منشا بحرانها و تعارضهای موجود در منطقه خلیج فارس ...
بیشتر
خلیج فارس بسیاری از ویژهگیهای یک منطقه را داراست. با این وجود نهتنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آنها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دههی گذشته در آن چهار جنگ خانمانسوز، بحرانهای عمیق و اختلافات حاد منطقهای روی داده است. منشا بحرانها و تعارضهای موجود در منطقه خلیج فارس در سطوح متفاوتی قابل بررسی و شناخت هستند. یکی از این سطوح، چالشهای داخلی یا ملّی و از مهمترین آنها چالش دولت ـ ملّتسازی در میان کشورهای این منطقه است. ساختارهای ایلی، قبیلهای و قومی قدرتمند مهمترین مانع شکلگیری ملّت و برپایی و نفوذ نهادهای دولت جدید در این جوامع بودهاند. دولت ـ ملّتسازی و برقراری و پذیرش حاکمیت ملّیِ شهروندان برابر و همشان در یک واحد جغرافیایی فرآیندی است که در سطح یک کشور روی میدهد؛ اما پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده، روابط کشورها را بهویژه با همسایگان و واحدهای سیاسی موجود در یک منطقه تحت تاثیر قرار میدهد. از اینرو نمونههای موفق همگرایی منطقهای در مناطقی روی دادهاند که دولتهای ملّی، مدرن و ملت بهمثابه اجتماع شهروندان در آنها تشکیل و تکامل یافتهاند. بنابراین شهروندی از مولفههای اساسی در روند ملتسازی و پذیرش این حق متضمن برقراری سه نوع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است. در این مقاله به تاثیر فرآیند ناتمام دولت ـ ملّتسازی بر همگرایی منطقهای در خلیج فارس پرداخته شده و نشان داده میشود گسترش همکاری و رشد همگرایی در این منطقه نیازمند تکامل فرآیند دولت ـ ملّتسازی در همه کشورهای منطقه میباشد.