مهدی زیبائی
چکیده
بهرغم انتظارات موجود برای گذار رژیمهای اقتدارگرای جهان عرب به دموکراسی و ظهور دولتهای قوی در پرتو ناآرامیهای سال 2011 نتیجه حاصل از موج اعتراضات پس از گذشت هشت سال چیزی جز شکلگیری دولتهای ناتوان در جمهوریهای عربی و تثبیت نظام در پادشاهیهای نفتی نبوده است. از یک سو، شکلگیری دولتهای ورشکسته در سوریه و یمن نظم ...
بیشتر
بهرغم انتظارات موجود برای گذار رژیمهای اقتدارگرای جهان عرب به دموکراسی و ظهور دولتهای قوی در پرتو ناآرامیهای سال 2011 نتیجه حاصل از موج اعتراضات پس از گذشت هشت سال چیزی جز شکلگیری دولتهای ناتوان در جمهوریهای عربی و تثبیت نظام در پادشاهیهای نفتی نبوده است. از یک سو، شکلگیری دولتهای ورشکسته در سوریه و یمن نظم منطقه ای خاورمیانه را در آستانه فروپاشی قرار داده است؛ و از سویی دیگر، استفاده دولتهای سعودی و بحرین از سرکوب برای فرو نشاندن اعتراضات نشان دارد که رابطه ارگانیکی بین نظامهای حاکم و جامعه مربوطه وجود ندارد. در این ارتباط، دولتها نه تنها متضمن اقتدار مرکزی در محیط داخلی میباشند بلکه بازیگر اصلی در محیط فراملی به حساب میآیند. با توجه به اهمیت جایگاه نهاد دولت در حفظ نظم داخلی و برقراری موازنه قدرت در محیط خارجی افزایش آگاهی پیرامون رابطه ناآرامیعربی و نهاد دولت موجب شناخت بیشتر تحولات منطقهای خواهد شد. سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که ناآرامیهای عربی چه تاثیری بر نهاد دولت در کشورهای درگیر داشته است؟ نوشتار حاضر با فرض تاثیر دوگانه تضعیفی ـ تقویتی ناشی از ناآرامیهای مورد بر نهاد دولت در جهان عرب قصد دارد سوال مذکور را با استفاده از نظریه جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل و در چهارچوب چشماندازهای سیاسی و اقتصادی موجود مورد بررسی قرار دهد.
آرش بیدالله خانی
چکیده
ارزش، اعتبار، حیثیت، قدرت نرم، مزیت، سود و ... از الصاقات نام و تصویر مثبت یک کشور است. امروزه ارزش برند و تصویر ادراکی ملت و کشور، حکم طلای نامرئی را دارد. رقابت شهروندان و مردم عادی دنیا، برای دسترسی به نام و گذرنامه یک کشور معتبر، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. کره جنوبی از جمله کشورهایی است کهادراک بصری آن در دنیای امروز، جذابیت ...
بیشتر
ارزش، اعتبار، حیثیت، قدرت نرم، مزیت، سود و ... از الصاقات نام و تصویر مثبت یک کشور است. امروزه ارزش برند و تصویر ادراکی ملت و کشور، حکم طلای نامرئی را دارد. رقابت شهروندان و مردم عادی دنیا، برای دسترسی به نام و گذرنامه یک کشور معتبر، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. کره جنوبی از جمله کشورهایی است کهادراک بصری آن در دنیای امروز، جذابیت و ارزشمندی را به همراه دارد. بر همین اساس این مقاله با تشریح و مفهومشناسی حوزۀ برندینگ ملت، به بررسی چگونگی ساختبندی تصویرسازی ملی در کره جنوبی بر مبنای گسترش موج فرهنگ کرهای (هالیو)، میپردازد. بر همین اساس پرسش اساسی این پژوهش این است که مهمترین عامل موفقیت پروژه تصویرسازی و ساخت برندینگ ملت کره چه بوده است؟ این نوشتار با مفهومشناسی برندینگ ملت و تصویرسازی ملی و در پاسخ به پرسش پژوهش، مهمترین مولفۀ موفقیت کره جنوبی را در زمینه برندینگ و تصویرسازی ملت و مدیریت شهرت بینالمللی، نهادسازی راهبردی میداند و بر همین اساس به توضیح برخی از مهمترین نهادهای سیاستگذاری در رابطه با برندینگ و تصویرسازی ملی کره جنوبی میپردازد.
ابوالفضل دلاوری
چکیده
تداوم سیاست تنازعی در ایران معاصر، پرسش از سرچشمهها و سازوکارهای بازتولید این منازعات را بهپیش می-کشد. در ادبیات موجود سرچشمه این منازعات یا به دولت و یا به شکافهای اجتماعی نسبت داده شده است. در اثاری همکه بهنقش دولت پرداخته شده یا بر وجوه ساختاری و یا ترتیبات نهادی آن تأکید شدهاست. این مقاله بر نقش کارکرد دولت تمرکز کرده ...
بیشتر
تداوم سیاست تنازعی در ایران معاصر، پرسش از سرچشمهها و سازوکارهای بازتولید این منازعات را بهپیش می-کشد. در ادبیات موجود سرچشمه این منازعات یا به دولت و یا به شکافهای اجتماعی نسبت داده شده است. در اثاری همکه بهنقش دولت پرداخته شده یا بر وجوه ساختاری و یا ترتیبات نهادی آن تأکید شدهاست. این مقاله بر نقش کارکرد دولت تمرکز کرده و بر این اساس ظهور و عملکرد پنج نوع دولت را در برهههای مختلف تاریخ معاصر ایران شناسائی کرده که شامل دولت خود بازساز، دولت ملتساز، دولت توسعهگرا، دولت بازتوزیعکننده و دولت توسعهطلب است. مقاله نشان داد که هر یک از این دولتها، گرچه بهنوبه خود پیشرفتهائی داشتهاند اما تأخر تاریخی و استراتژیها و سیاستهای گزینش شده آنها ناکامیهای بزرگی هم بهبار آورده که باعث انباشت بحرانها و تشدید و تداوم منازعات سیاسی شده است. مقاله شرط برون رفت از این وضعیت را نیارمند استقرار «دولت مصالحهگرا» دانسته که میتواند از یک قرارداد اجتماعی فراگیر سربرآورد و براساس ترتیبات نهادی دموکراتیک و پذیرش تکثر و سازوکارهای رقابتی در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کارکرد اصلی خود را حلمنازعه قرار دهد و به جای مداخله اقتدارگرایانه در جامعه، پاسدار موجودیت و امنیت جامعه باشد و فقط انجا که سازوکارهای درونجوش و رقابتی با کسری یا تعارض منافع یا منازعه روبرو میشود به جبران نارسائیها، رفع اختلافات و حل منازعات مبادرت ورزد و تعادل اجتماعی و ثبات سیاسی را بازتولید کند.
محمد امیر احمدزاده
چکیده
در بررسی ساختار قدرت سیاسی و مناسبات آن با جامعه و الگوی تولید میتوان گفت ماهیتِ دولت در عصر نظامالملک بر مبنای اصل تمرکز قدرت چرخیده و عمدتاً ماهیت مالک الرقابی داشته است. مسئلهی نوشتار حاضر این است که چرا و متأثر از چه مولفههای جامعهشناختی ـ فرهنگی مناسبات قدرت سیاسی با جامعه و نیروهای تولید در عصر نظامالملک اینگونه ...
بیشتر
در بررسی ساختار قدرت سیاسی و مناسبات آن با جامعه و الگوی تولید میتوان گفت ماهیتِ دولت در عصر نظامالملک بر مبنای اصل تمرکز قدرت چرخیده و عمدتاً ماهیت مالک الرقابی داشته است. مسئلهی نوشتار حاضر این است که چرا و متأثر از چه مولفههای جامعهشناختی ـ فرهنگی مناسبات قدرت سیاسی با جامعه و نیروهای تولید در عصر نظامالملک اینگونه بود؟ با روش تحلیلی و وارسی منابع تلاش داریم تا ماهیت و عملکرد دولت که از آن بهعنوانِ «دولت بهمثابه تصاحب امور» تفسیر خواهد شد، به صورتبندی جدیدی از گزارههای تاریخی بپردازیم. با مراجعه به گزارههای تاریخی این رویکرد اثبات میشود؛ زیرا سلجوقیان در آغاز راه، حکمرانی خود را با شمشیر و تغلّب بر ایران هموار کردند؛ خاستگاه غیر ایرانی داشتند و در ادامهی تصاحب سرزمینی بهرغم بهکار گرفتن دیوانسالاران ایرانی همواره این گروه نخبگان اداری جان خود را در نزاعِ قدرت از دست دادند. از منظر اقتصادی نیز حاکمان سلجوقی ضمن تصاحب تمام منابعِ قدرت و ثروت، چیدمان پیشین و شکل یافتهی طبقات و گروههای اجتماعی ایران را بر هم زده و با تحکیم ساختار قدرت اقتصادی کالایی و بیثباتی مالکیت نظام ارضی مانع از دگرگونی اساسی شدند. با اعمال شیوه اقتصاد مبتنی بر حیات کوچروی و توسعه الگوی زمینداری اقطاعی امکان انباشت سرمایه و گردش آن تقلیل یافت و بهرغم توسعهی حجم امور اقتصادی و گسترش سرزمینهای تحت سیطره در این مقطع پر اهمیت تاریخی، شاهد تکوین مراحل تحول و جهش در این دوره نیستیم؛ بلکه حوادث عظیم این دوره صرفاً در درون یک دایرهی بسته رخ داد که دولت صاحب امور آنرا کنترل میکرد. دولت بهمثابه تصاحب با اتخاذ و تعمیم نظام ارباب ـ رعیتی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تقویت میشد. دولت متمرکزِ عصر نظامالملک از شرایط برای نهادینه کردن تسلط خود بهره گرفت؛ اما برای گذار به مرحله تحول اساسی، حرکت جهشسازی صورت نگرفت.
ماندانا تیشه یار
چکیده
شرق آسیا، سرزمینهایی را در بر گرفته است که بیشتر آنها در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیده و دولت ـ کشورهایی نوپا را بنیان گذاردهاند. این دولت ـ کشورها، از فردای استقلال بهدنبال برپا داشتن جوامعی توسعه یافته بودهاند. اما هر یک از آنان با روش ویژهی خود و بهگونهای متفاوت از دیگران، روند توسعه و نوسازی دولت در ...
بیشتر
شرق آسیا، سرزمینهایی را در بر گرفته است که بیشتر آنها در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیده و دولت ـ کشورهایی نوپا را بنیان گذاردهاند. این دولت ـ کشورها، از فردای استقلال بهدنبال برپا داشتن جوامعی توسعه یافته بودهاند. اما هر یک از آنان با روش ویژهی خود و بهگونهای متفاوت از دیگران، روند توسعه و نوسازی دولت در عرصه سیاسی را پیمودهاند. در پژوهش پیشرو، تلاش شده است تا با بهرهگیری از نظریههای توسعه سیاسی، به بررسی روندهای پیموده شده در کره جنوبی، برای دستیابی به توسعه سیاسی در درون ساختار دولت در این کشور پرداخته شود. پرسش اصلی در انجام این پژوهش آن بوده که با توجه به پیشینه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کره جنوبی، سیاستگذاران در این کشور کدام الگوی توسعه سیاسی را برای دولت در دهههای گذشته بهکار گرفتهاند؟ و دیگر آنکه، سطح توسعه سیاسی دولت در این کشور تا چه اندازه با شاخصهای نظریههای کلاسیک توسعه سیاسی، مانند میزان شهرنشینی، سطح سواد و وضعیت اقتصادی، همخوانی دارد؟ آنچه که از این پژوهش بهدست آمده، گویای آن است که ویژگیهای تاریخی و فرهنگ سیاسی و اجتماعی ویژه این جامعه، نقشی بنیادی در پیریزی پایههای توسعه سیاسی ساختارهای دولتی در آن بازی میکنند. همین امر موجب شده است که روند توسعه و نوسازی سیاسی دولت در این کشور بهگونهای منحصر بهخود شکل گیرد و موید این نکته باشد که الگوهای از پیش تعریف شده لزوما به توسعه یکسان نمیانجامند و گاه بازنگری در ارزشها و بهرهگیری از روشهایی بر پایه سنت، فرهنگ و پیشینه یک سرزمین، از کفایت بیشتری برای فراهم آوردن زمینه توسعه سیاسی دولت در آن کشور برخوردار هستند.
احسان لشگری تفرشی
چکیده
پس از روی کار آمدن رژیم پهلوی با شکلگیری نظام حکومتی ملت پایه در ایران تنها الگوی حاکم در اداره سرزمین در ایران از منظر توزیع قدرت فضایی، نظام حکومتی متمرکز و یا بسیط بوده است. در شناخت علل تداوم الگوی حکمرانی متمرکز در ایران در سدۀ اخیر مباحث متعددی از منظر جامعهشناسی و علوم سیاسی مطرح شده است. لیکن فرایندهای سیاسی از جمله نظام ...
بیشتر
پس از روی کار آمدن رژیم پهلوی با شکلگیری نظام حکومتی ملت پایه در ایران تنها الگوی حاکم در اداره سرزمین در ایران از منظر توزیع قدرت فضایی، نظام حکومتی متمرکز و یا بسیط بوده است. در شناخت علل تداوم الگوی حکمرانی متمرکز در ایران در سدۀ اخیر مباحث متعددی از منظر جامعهشناسی و علوم سیاسی مطرح شده است. لیکن فرایندهای سیاسی از جمله نظام حکمرانی از ابعاد جغرافیایی نیز برخوردار بوده و هر پدیده ظهور یافته در یک کشور اعم از نظام حکمرانی، بهطور مبنایی از ابعاد طبیعی و انسانی فضای جغرافیایی محل استقرار خود نیز تأثیر میپذیرد. در این راستا آراء جغرافیای سیاسی در برابر نظریاتی است که اعتقاد دارند جوامع در روند تکامل خود از مراحل یکسانی عبور مینمایند. در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی - تحلیلی، اهم شاخصهای جغرافیایی مؤثر در تداوم این الگو در ایران تبیین شده و نظرگاه جدیدی در خصوص شناخت تکوین حکمرانی متمرکز در کشور ارائه شود. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که بطئی بودن فرایند توزیع فضایی و ساختاری قدرت در ایران متأثر از عملکرد عواملی همچون افزایش سهم درآمد نفت در تأمین هزینههای عمومی و تکوین ساخت دولت رانتیر، پراکندگی ناموزون منابع زیستی و نیاز اکولوژیک به نقش آفرینی بیشتر دولت متمرکز در ارتقای زیستپذیری مناطق نامستعد بوده است.
حیدر شهریاری
چکیده
مسئلهای که از دیرباز توجه برخی از اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرده است، ویژگیهای دولت در ایران میباشد؛ به همین خاطر نظریات مختلفی از جمله پاتریمونیال، نئوپاتریمونیال، سلطانیسم، مطلقه، رانتیر، شبهمدرنیته، استبداد شرقی و غیره بهمنظور بررسی ویژگیها و خصوصیات دولتهای معاصر در ایران ارائه شده است. غالب نظریاتی که در خصوص ...
بیشتر
مسئلهای که از دیرباز توجه برخی از اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرده است، ویژگیهای دولت در ایران میباشد؛ به همین خاطر نظریات مختلفی از جمله پاتریمونیال، نئوپاتریمونیال، سلطانیسم، مطلقه، رانتیر، شبهمدرنیته، استبداد شرقی و غیره بهمنظور بررسی ویژگیها و خصوصیات دولتهای معاصر در ایران ارائه شده است. غالب نظریاتی که در خصوص ویژگیهای دولت در ایران معاصر مطرح گردیدهاند، عمدتاً کلاننگر، نظری و کیفی (غیرکمی) بوده و هر یک از دریچه یا زاویه خاصی به ویژگیهای دولت در ایران معاصر پرداختهاند. این نوشتار برخلاف نظریات و آثار دیگر که عمدتاً کلی و مبتنی بر سطوح تحلیل نظری بوده، بر آن است تا با طرح این سؤال که ویژگیهای ساختاری دولت بعد از انقلاب اسلامی (از اوایل دهه 1390) چه بوده است، پژوهش را آغاز کند. در این راستا، این تحقیق با پیشکشیدن مطالعه موردی در خصوص رابطه بین رشد طبقه متوسط جدید و روند توسعه مردمسالاری در ایران بعد از انقلاب اسلامی، از یکسو و نقش دولت در اثرگذاری بر این رابطه از سوی دیگر، سعی در پاسخ دادن به این سؤال بوده است. روند و یافتههای تحقیق که عمدتاً بهصورت اکتشافی و با روش تحلیل ساختاری انجامگرفته نشان میدهد که دولت در ایران بعد از انقلاب اسلامی دارای دو ویژگی رانتیر و ایدئولوژیک بوده است.
الهام رسولی ثانیآبادی
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعهپذیری دولتهای خاورمیانه (با تاکید بر دولتهای انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا بهعنوان هژمون نظام بینالملل میباشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعهپذیری در روابط بینالملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا بهعنوان کنشگری ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعهپذیری دولتهای خاورمیانه (با تاکید بر دولتهای انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا بهعنوان هژمون نظام بینالملل میباشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعهپذیری در روابط بینالملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا بهعنوان کنشگری عقلانی و بر اساس یادگیری اجتماعی پیچیده و استعاره شرمِ ناشی از تجارب گذشته و بهعنوان هژمون نظام بینالملل تلاش کرده است تا روند جامعهپذیری دولتهای منطقه را وارد مرحله جدیدی نماید؛ به این معنا که در عوض تاکید و استفاده از سازوکارهای مادیگرایانه (اِشغال نظامی و یا مداخله مستقیم) از سازوکارهای معناگرایانه این فرآیند از جمله تکیه بر اقناعسازی و توجیه این کشورها در جهت درونی کردن هنجارهای موردنظر خود استفاده نماید. برای بررسی این فرضیه بعد از بررسی سازوکارهای مادیگرایانه و معناگرایانه جامعهپذیری در روابط بینالملل با استناد به مواضع اعلامی رییس جمهوری آمریکا و اقدامات صورت گرفته در این راستا، به بررسی فرضیه اصلی میپردازیم. این پژوهش تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعه موردی سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن بهصورت استفاده از منابع اسنادی و مجازی است.
نیره دلیر
چکیده
آراء خواجه نظامالملک، همواره مورد توجه صاحبنظران حوزة اندیشه سیاسی بوده، بهویژه آن بخش از نظرهای او که به تنظیم مناسبات حکومت با مردم پرداخته و تأثیر بهسزایی در شکلگیری نظریههای اندیشمندان پس از وی داشته است. پرسش این است که خواجه مناسبات حاکم با مردم را در چه سطوحی و حول چه محوری صورتبندی کرده است. در پاسخ، این فرض ...
بیشتر
آراء خواجه نظامالملک، همواره مورد توجه صاحبنظران حوزة اندیشه سیاسی بوده، بهویژه آن بخش از نظرهای او که به تنظیم مناسبات حکومت با مردم پرداخته و تأثیر بهسزایی در شکلگیری نظریههای اندیشمندان پس از وی داشته است. پرسش این است که خواجه مناسبات حاکم با مردم را در چه سطوحی و حول چه محوری صورتبندی کرده است. در پاسخ، این فرض طرح شده که مؤلف سیرالملوک با رویکرد «عدالت»محورانه، مناسبات «حاکم» با «مردم» را و در نسبت با «خداوند»؛ بهعنوان پارادایم غالب الگوی کیهانشناسی جهان سنت در سه سطح صورتبندی کرده است: سطح نخست؛ الهی ـ انتخابِ تقدیرگرایانه؛ دوم، مسئولیت دنیوی ـ عملگرایانه؛ سوم، اخروی ـ محاسبهگرایانه. پژوهش، با شیوۀ تبیین تاریخی و رویکرد تفسیرگرایانۀ متن، ویژگیها و مختصات سطوح سهگانه را بررسی کرده است و مهمترین چالش وارد بر آرای نظامالملک را تأکید صرف مؤلف، بر «توزیع عدالت» و نه «توزیع قدرت» دانسته، همچنین به خلاء تئوریک مبانی نظری «قدرت» در این اثر اشاره دارد که با توجه به اقتضائات زمانه و قدرت استیلایی سلطان قابل توجیه است.
محمد رادمرد
چکیده
حکومت پهلوی دوم تاکنون موضوع آثار بسیاری بوده است. اما در این میان پژوهشهای کمتری به بحث درباره ماهیت و شکل نظام سیاسی این دوره پرداختهاند. حال با توجه به آنکه به باور برخی محققان، در این دوره توسعه اقتصادی در دستور کار حکومت بوده؛ میتوان با تاکید بر مقوله نوسازی به بررسی شکل نظام سیاسی در این دوره از تاریخ معاصر ایران پرداخت. ادوارد ...
بیشتر
حکومت پهلوی دوم تاکنون موضوع آثار بسیاری بوده است. اما در این میان پژوهشهای کمتری به بحث درباره ماهیت و شکل نظام سیاسی این دوره پرداختهاند. حال با توجه به آنکه به باور برخی محققان، در این دوره توسعه اقتصادی در دستور کار حکومت بوده؛ میتوان با تاکید بر مقوله نوسازی به بررسی شکل نظام سیاسی در این دوره از تاریخ معاصر ایران پرداخت. ادوارد شیلز از جمله متفکرانی است که از منظر توسعه و با تاکید بر توسعه سیاسی به دستهبندی نظامهای سیاسی پرداخته است. شیلز نظامهای سیاسی را به پنج دسته تقسیم میکند: دموکراسی سیاسی، دموکراسی هدایت شده، الیگارشی نوگرا، الیگارشی تمامیتخواه و الیگارشی سنتی. بر این اساس، سوال پژوهش این است که کدام یک از انواع نظامهای سیاسی را میتوان با واقعیتهای حکومت پهلوی دوم منطبق دانست؟ به نظر میرسد در چارچوب تقسیمبندی شیلز باید حکومت پهلوی دوم (1332-1357) را به مثابه یک الیگارشی نوگرا در نظر گرفت. بدین ترتیب پژوهش پیشرو تلاش میکند تا ضمن بیان ویژگیهای برجسته و شاخص نظامهای الیگارشی نوگرا از منظر شیلز، واقعیتهای حاکم در دوره پهلوی دوم (1332- 1357) را با آن تطبیق دهد. کاربست این نظریه در این دوره تاریخی به خوبی میتواند نسبت و میزان همراهی و همگامی دیکتاتوری و نوسازی را در برهههایی از تاریخ یک کشور و هزینه- فایده آن نشان دهد. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره میبرد و گردآوری دادهها در آن کتابخانهای است.
سید علی محمودی
چکیده
تصمیم بانکیمون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد دربرابر تهدید عربستان سعودی به قطع کمکهای مالی خود به سازمان ملل متحد، در صورتی که دبیرکل نام ائتلاف عربستان را از فهرست گزارش سالانۀ (2016)خود به شورای امنیت درمورد کشتار و معلولیت کودکان و حملات نظامی به مدارس و بیمارستانها در یمن از سوی این ائتلاف خارج نکند، موضوع پژوهش حاضر ...
بیشتر
تصمیم بانکیمون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد دربرابر تهدید عربستان سعودی به قطع کمکهای مالی خود به سازمان ملل متحد، در صورتی که دبیرکل نام ائتلاف عربستان را از فهرست گزارش سالانۀ (2016)خود به شورای امنیت درمورد کشتار و معلولیت کودکان و حملات نظامی به مدارس و بیمارستانها در یمن از سوی این ائتلاف خارج نکند، موضوع پژوهش حاضر است. در این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی، موضوع تزاحم دو امر اخلاقی برپایۀ اخلاق وظیفهگرا در خصوص الزام دبیرکل به تصمیمگیری در اینباره، تبیین و ارزیابی شدهاست. وی در قبال دو گزینۀ حذف نام ائتلاف از گزارش و جلوگیری از قطع کمکهای عربستان از سویی، و اجتناب از حذف نام ائتلاف و اجرای تهدید این کشور از سوی دیگر، گزینۀ نخست را برگزید. ارزیابی این تصمیم دبیرکل بر مدار اخلاق وظیفهگرا نشان میدهد که او گرچه به ناگزیر با حذف نام ائتلاف از گزارش مرتکب کاری خلاف اخلاق شده است، اما برای برون رفت از بن بستِ تزاحم دو امر اخلاقی یادشده، با بازداشتن عربستان از عملی کردن تهدید خود، برپایۀ اخلاق وظیفه گرا رفتار کرده است. دربرابر، اقدامات عربستان و سایر دولتهای عضو ائتلاف با اِعمال فشار و تهدید به سازمانمللمتحد، افزون بر تکروی و واگرایی این کشورها نسبت به الزامات عضویتشان در این نهاد فراگیر بینالمللی، نمایانگر رفتار خلاف اخلاق آنان است.
علی مشهدی
چکیده
در مورد نسبت تکالیف دولت و حفظ محیط زیست در آموزههای حقوق عمومی دیدگاههای متنوعی مطرح است. حداقل میتوان در چارچوب وظیفه عمومی مذکور در اصل پنجاه قانون اساسی سه رویکرد تفسیری ـ تحلیلی را از همدیگر تفکیک نمود. رویکرد نخست مبتنی بر محوریت دولت در حفاظت از محیط زیست و تضمین حق بر محیط زیست سالم است (رویکرد دولتمحور)؛ رویکرد دوم ...
بیشتر
در مورد نسبت تکالیف دولت و حفظ محیط زیست در آموزههای حقوق عمومی دیدگاههای متنوعی مطرح است. حداقل میتوان در چارچوب وظیفه عمومی مذکور در اصل پنجاه قانون اساسی سه رویکرد تفسیری ـ تحلیلی را از همدیگر تفکیک نمود. رویکرد نخست مبتنی بر محوریت دولت در حفاظت از محیط زیست و تضمین حق بر محیط زیست سالم است (رویکرد دولتمحور)؛ رویکرد دوم از ضرورت عدم حضور دولت یا حضور حداقلی آن در امر حفاظت دفاع می نماید (رویکرد بدون دولت) و در نهایت رویکرد مشارکت که مبتنی بر انگاره همکاری میان بازیگران دولتی، غیردولتی و نیز شهروندان در امر حفاظت از محیط زیست و اجرای سیاستها است. در این مقاله سعی شده است ابعاد مختلف این امر در چارچوب نظام حقوق عمومی تحلیل گردد. فرض بنیادین این مقاله بر این مبنا استوار است که در چارچوب اصل پنجاه قانون اساسی«عمومیسازی حفاظت از محیط زیست» مستلزم همکاری و مشارکت دولت با شهروند است. لذا ابتدا رویکردهای سهگانه پیش گفته تحلیل و سپس بهعنوان نتیجه، رویکرد همکاری بحث شده است.
تاریخ
علیرضا اشتری تفرشی
چکیده
قوانینالوزاره یکی از آثار ابوالحسن ماوردی، اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که در آن بهجای مبانی نظری سیاست، به ارائه تصویری از ساختارهای حیاتی دولتی کارآمد پرداخته است؛ کاویدن زمینههای رابطه متغیّرهای فعال در اندیشه و زمانه نگارنده با محتوای این اثر، مساله اصلی پژوهش حاضر است. بهرغم اهمیت قوانینالوزاره در میراث ...
بیشتر
قوانینالوزاره یکی از آثار ابوالحسن ماوردی، اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که در آن بهجای مبانی نظری سیاست، به ارائه تصویری از ساختارهای حیاتی دولتی کارآمد پرداخته است؛ کاویدن زمینههای رابطه متغیّرهای فعال در اندیشه و زمانه نگارنده با محتوای این اثر، مساله اصلی پژوهش حاضر است. بهرغم اهمیت قوانینالوزاره در میراث اندیشه سیاسی اسلام و دولت نگاری اسلامی، این اثر از سوی پژوهشگران معاصر کمتر مورد مداقّه و مطالعه منظم و هدفمند بوده و بیشتر در سایه دیگر اثر شناخته شدهتر ماوردی، احکام السلطانیه، قرار داشته است؛ از همین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت ویژگیهای اصلی دولت کارآمد در این اثر مهم دولت نگارانه، کوشیده است تا با کاربست روش تحلیل مضامین به تبیین مبانی دولت کارآمد در قوانینالوزاره نائل آید. شیوه این مطالعه کتابخانهای و تمرکز پژوهش بر متن عربی قوانینالوزاره بوده است. بخشی از دستاورد این پژوهش استخراج بیش از 300 مضمون سازنده قوانینالوزاره است که ماحصل تحلیل آنها نشان از تقسیم مضامین به دستههای مضامین بحران، علل بحران، راهحل بحران و دولت کارآمد یا دولت بدون بحران در نظر ماوردی دارد. طبق بازخوانی این دستاورد با رهیافت مفهومی توماس اسپریگنز، واضح میگردد که ماوردی بحران سیاسی سده پنجم هجری را فقدان روالهای ساختاری، رفتاری و برنامه برای اداره دولت میدانسته و برای رفع آن، به ترسیم دقیق دهها الگوی ساختاری، رفتار سازمانی و برنامههای دولتی پرداخته است.
مجید استوار
چکیده
بررسی موضوع گذار به دموکراسی از چشماندازهای نظری گوناگون از مهمترین مباحث در جامعهشناسی سیاسی معاصر است. پرسش اصلی این مقاله این است که نقش نخبگان حاکم و میدان سیاسی در گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش این فرضیه را مورد بررسی قرار دادیم که فرآیند گذار موفقیتآمیز به دموکراسی در ایران نهتنها ...
بیشتر
بررسی موضوع گذار به دموکراسی از چشماندازهای نظری گوناگون از مهمترین مباحث در جامعهشناسی سیاسی معاصر است. پرسش اصلی این مقاله این است که نقش نخبگان حاکم و میدان سیاسی در گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش این فرضیه را مورد بررسی قرار دادیم که فرآیند گذار موفقیتآمیز به دموکراسی در ایران نهتنها نیازمند نخبگان سیاسیای است که از حیث انسجام ساختاری و همبستگی ارزشی در مخالفت با گذار از کمترین هماهنگی برخوردار باشند، بلکه نیازمند میدان سیاسیای است که در آن سطحی از سازمانها و نهادهای مدنی، سیاسی و اقتصادی متکثر، احزاب و رسانهها وجود داشته باشد. بنابراین از منظر نقش نخبگان حاکم، با بررسی وضعیت گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی و طرح مباحث وضعیت گذار، ویژگیها و عوامل آن، کوشیدیم به تبیین رابطه میان ماهیت نخبگان حاکم و میدان سیاسی و گذار به دموکراسی در ایران بپردازیم. مقاله حاضر وضعیت گذار را در ایران متضمن تحکیم نخبگان حاکم میداند و برای رسیدن به این منظور، ضمن بررسی عملکرد نخبگان حاکم در جمهوری اسلامی ایران، به موانع عمده گذار به دموکراسی در ایران اشاره کرده و از دولت ایدئولوژیک، جامعه مدنی ضعیف و ساختار اقتصاد رانتی سخن میگوید.
مرتضی حسنی نسب
چکیده
پرسش اصلی پژوهش، این است که چرا فقیهان مکتب بغداد، برخلاف فقیهانِ پیش از خود، به جواز همکاری با سلطان جائر فتوا دادند. اهمیت این تحقیق به تحول مهمی برمیگردد که در فقه سیاسی امامیه صورت گرفته است؛ یعنی تبدیل فتوای حرمت همکاری با سلطان جائر، به جواز و وجوب همکاری با او. در این تحقیق ابتدا دیدگاه فقیهانِ پیش از مکتب بغداد بررسی شده و ...
بیشتر
پرسش اصلی پژوهش، این است که چرا فقیهان مکتب بغداد، برخلاف فقیهانِ پیش از خود، به جواز همکاری با سلطان جائر فتوا دادند. اهمیت این تحقیق به تحول مهمی برمیگردد که در فقه سیاسی امامیه صورت گرفته است؛ یعنی تبدیل فتوای حرمت همکاری با سلطان جائر، به جواز و وجوب همکاری با او. در این تحقیق ابتدا دیدگاه فقیهانِ پیش از مکتب بغداد بررسی شده و این نتیجه به دست آمده است که آنها حکومت را حق انحصاری معصوم میدانستند و به حرمت همکاری با حاکم جور قائل بودند. پس از آن شرایط زمانه فقیهان عصر اثر بغداد تحلیل شده است تا عوامل اینکه آنها در رأی فقیهان پیش از خود تجدیدنظر کرده و به مشروعیت همکاری با سلطان جائر فتوا دادهاند، معلوم شود. این پژوهش تغییر دیدگاه علمای شیعه را با هرمنوتیک قصدگرای اسکینر بررسی و عوامل آن را شناسایی کرده است. آنچه در این بررسی به دست آمده، این است که علت تغییر هنجار مرسومِ حرمت همکاری با سلطان جائر و تبدیل آن به جواز و حتی وجوب همکاری از جانب علمای امامیه مکتب بغداد، تغییر شرایط حاکم بر جامعه اسلامی و فرصتی بوده است که آل بویه برای تقویت مذهب شیعه و وضعیت شیعیان ایجاد کرد. این پژوهش زمینهای برای پژوهشهای آینده درخصوص ارتباط تغییر فتواهای فقهی در زمینه سیاست با شرایط علمی، اجتماعی و سیاسی حاکم، فراهم میآورد.
ظهیر علی مرادی
چکیده
الگوی سازماندهی غیرمتراکم استانهای جمهوری اسلامی ایران درکنار تنوع خدمات عمومی و تفاوتهای اقلیمی، قومی، فرهنگی و مذهبی، کشور را با مشکلات متعددی روبهرو نموده است. این واقعیت بر همگان آشکار است که تمرکززدایی یکی از اقدامات مؤثر بر توسعة کشورها محسوب میشود، با این حال اجرای سیاستهای تمرکززدایی در سطح استانهای ج.ا. ایران ...
بیشتر
الگوی سازماندهی غیرمتراکم استانهای جمهوری اسلامی ایران درکنار تنوع خدمات عمومی و تفاوتهای اقلیمی، قومی، فرهنگی و مذهبی، کشور را با مشکلات متعددی روبهرو نموده است. این واقعیت بر همگان آشکار است که تمرکززدایی یکی از اقدامات مؤثر بر توسعة کشورها محسوب میشود، با این حال اجرای سیاستهای تمرکززدایی در سطح استانهای ج.ا. ایران موفقیتآمیز نبوده است. در این پژوهش تحقق خودگردانی محلی به عنوان نقطه هدف تمرکززدایی در سطح استانها در نظر گرفته شده است تا با روش علمی پیامدهای تمرکززدایی در سطح استانها شناسایی گردد. شرایط بینالمللی، موقعیت ژئوپلیتیک، توسعه نامتوازن و تنوع قومی و مذهبی، ج.ا.ایران را به یک مورد پژوهشی خاص در حوزه تمرکززدایی تبدل نموده است، لذا این پژوهش با روش آمیخته انجام پذیرفت. پس از مطالعه پیشینه پژوهش، با 16 خبره مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. با تحلیل نتایج مصاحبهها از طریق روش تحلیل محتوا، 7 پیامد خودگردانی استانها شامل؛ "نشاط عمومی"، "پایداری درآمد"، "شراکتگرایی"، "چابکی اقتصادی"، "قانونگرایی"، "کارایی در ارائه خدمات" و "تجزیهطلبی" از 20 مقوله، 112 مفهوم و 353 کد اولیه استخراج شدند. در ادامه آزمون مدل از طریق مدلسازی معادلات ساختاری، نشان داد که خودگردانی محلی استانها دارای پیامدهای مثبت در حوزههای اجتماعی و اقتصادی است، همچنین باعث تضعیف تجزیهطلبی، فعالیتهای تروریستی، دخالتهای خارجی و تقویت هویت ایرانی- اسلامی میگردد.
احمد گل محمدی
چکیده
چکیده در حالی که دولت از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی و شاید مهمترینِ آنها به شمار میآید موضع چندان روشنی دربارۀ ماهیت یا چیستی آن وجود ندارد و مواضع موجود نسبتا کلی و مبهم هستند. از آنجا که چنین ابهامی پیامدهای ناپسندی در زمینۀ سیاستگذاریهای کلان و ارزیابی آنها دارد در این نوشتار میکوشیم موضعی نسبتا مشخص دربارۀ ...
بیشتر
چکیده در حالی که دولت از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی و شاید مهمترینِ آنها به شمار میآید موضع چندان روشنی دربارۀ ماهیت یا چیستی آن وجود ندارد و مواضع موجود نسبتا کلی و مبهم هستند. از آنجا که چنین ابهامی پیامدهای ناپسندی در زمینۀ سیاستگذاریهای کلان و ارزیابی آنها دارد در این نوشتار میکوشیم موضعی نسبتا مشخص دربارۀ چیستی دولت اتخاذ کنیم. بنابراین پس از نیمنگاهی انتقادی به ادبیات موجود و بیان استدلالهایی دربارۀ لزوم و امکان تعریف دولت، با توسل به تعریف وبر از دولت، بهعنوان نهاد مدعی اعمال انحصاری زور مشروع در قلمرو معین، دولت را «نهاد سیاسی خاص» تعریف میکنیم. آنگاه بر اساس این شئون سهگانۀ دولت، عناصر لازم و کافی آن را بازشناسی میکنیم و نشان میدهیم که این عناصر با چه نسبتی دولت را شکل میدهند. البته به ماهیت متناقض دولت و عناصر تکمیلی آن هم اشاره خواهیم کرد.
ابوالفضل دلاوری
چکیده
چکیده در دهههای اخیر بیثباتیهای سیاسی بهدلیل فراوانی، آثار و پیامدهایشان به کانون توجه دولتها و پژوهشگران تبدیل شدهاند. در ایران نیز طی سالهای اخیر مطالعات و پژوهشهای قابل ملاحظهای در اینباره آغاز شده است. با این وجود، مطالعات ایرانی هنوز چندان از حد کلیات و یا اقتباس مفهومسازیها و مدلهای قدیمی ...
بیشتر
چکیده در دهههای اخیر بیثباتیهای سیاسی بهدلیل فراوانی، آثار و پیامدهایشان به کانون توجه دولتها و پژوهشگران تبدیل شدهاند. در ایران نیز طی سالهای اخیر مطالعات و پژوهشهای قابل ملاحظهای در اینباره آغاز شده است. با این وجود، مطالعات ایرانی هنوز چندان از حد کلیات و یا اقتباس مفهومسازیها و مدلهای قدیمی فراتر نرفته است. این مقاله بر این مفروض استوار است که هرگونه مطالعه و پژوهش روشمند، دقیق و راهگشا در مورد این موضوع، نیازمند مواجههی انتقادی با ادبیات موجود و بازاندیشی در مفاهیم، شاخصها و ابزارهای سنجش و تحلیل بیثباتی سیاسی است. این مقاله همین هدف را در مورد ابعادِ توصیفیِ بیثباتی سیاسی دنبال کرده است؛ در این مقاله مفهومسازیها، شاخصها و مدلهای موجود، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و سعی گردیده بر اساسِ تحولات اخیر جهانی و همچنین تجربیات بومی، مفهومسازی و شاخصسازی روشنتر و کارآمدتری برای سنجش بیثباتی سیاسی ارائه شود. در انتها نیز بیان میگردد که در سنجش بیثباتی سیاسی لازم است متغیرهای ذهنی (نظام ادراکات سیاسی و فرهنگ سیاسی جوامع موردِ مطالعه) و ابعاد تاریخی (پیشینهها و تجربیات سیاسی مردم و دولتها) همچنین گونههای جدید رویدادهای بیثبات کننده (که بهویژه نتیجه فرآیندهایی چون جهانی شدن، رسانهای شدن و مجازی شدن سیاست هستند) مورد توجه قرار گیرند. مدل پیشنهادی این مقاله برای سنجش بیثباتی با توجه به چنین یافتهها و ملاحظاتی تنظیم شده است.
حمید سجادی
چکیده
در ایران بیشترین اقدامات حمایتی دولت برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب پذیر و معلولان از طریق سازمان بهزیستی صورت می گیرد. این سازمان با وجود جذب همکاری نهادهای مدنی در حوزه حمایت از آسیب دیدگان و گستره وسیعی از تفاهم نامه هایی که با سایر سازمانها منعقد نموده و تعدد خدماتی که به جامعه هدف ارائه میکند کماکان با ...
بیشتر
در ایران بیشترین اقدامات حمایتی دولت برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب پذیر و معلولان از طریق سازمان بهزیستی صورت می گیرد. این سازمان با وجود جذب همکاری نهادهای مدنی در حوزه حمایت از آسیب دیدگان و گستره وسیعی از تفاهم نامه هایی که با سایر سازمانها منعقد نموده و تعدد خدماتی که به جامعه هدف ارائه میکند کماکان با نارساییها عمدهای در تحقق اهدافش روبرو است. این چالشها در مواجهه با رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی حادتر میشود. از این رو ارزیابی الگوی مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی جهت رفع نارساییها و فائق آمدن بر چالشها ضروری است. این مطالعه با روش کیفی و ابزار مصاحبه و مطالعه اسناد و مدارک به گردآوری داده ها پرداخته، سپس یافته های گردآوری شده با روش تحلیل تماتیک مورد توصیف، سازماندهی و تنظیم و تحلیل قرار گرفت. در خلال تحلیل یافته ها، 8 مقوله برگرفته از عملکرد سازمان بهزیستی شناسایی شد. مقوله های استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک مدل پارادایمی با عنوان چالشهای الگوی مدیریتی سازمان بهزیستی ارائه شده اند. در پایان نیز راهکارها در قالب سه مفهوم گسترده ضرورت تغییر رویکرد، تمرکز بر دیدبانی و نظارت و تقویت نهادهای مدنی و برون سپاری ارائه گردید.
الهه صادقی
چکیده
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسانهای فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظهای را در وضعیت زنان بههمراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان میدهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایشهای ...
بیشتر
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسانهای فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظهای را در وضعیت زنان بههمراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان میدهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایشهای دولت» و «مواضع دیگر نیروهای اجتماعی» متأثر بوده و در قالب سه الگوی متمایز ظاهر شده است: نخست، «الگوی محافظهکارانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت سنتگرا و مقاومت برخی از نیروهای محافظهکار بوده که تغییر چندانی در وضعیت زنان ایجاد نکرده است. این الگو در سالهای پیش از جنبش مشروطه (1270 تا 1284)، دهه 1320و برخی مقاطع پس از انقلاب اسلامی(1360 تا 1367) قابل مشاهده است. دوم، «الگوی اصلاحات آمرانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت اقتدارگرا و کاهش مقاومت نیروهای محافظهکار بوده و این الگو در سالهای 1300 تا 1320 و همچنین 1342 تا 1357 دیده میشود که باعث تغییراتی در وضعیت حقوقی زنان شد؛ اما این تغییرات از آنجا که با مشارکت جامعه زنان همراه نبود، عمق و استحکامی پیدا نکرد و دورههایی از واگشت را به همراه داشت. سوم «الگوی اصلاحات دموکراتیک» که ناشی از همزمانی جنبش زنان، دولت اصلاحگرا و توازن میان نیروهای اجتماعی نوگرا و سنتگرا بوده است. این الگو در سالهای اولیه پس از جنبش مشروطه و دو دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات در سالهای پس از انقلاب ظاهر شد و تغییراتی نسبتاً عمیق و پایدار در وضعیت زنان به همراه داشت.
علیرضا سمیعی اصفهانی
چکیده
هدف اصلی پژوهش پیش رو، واکاوی و بازخوانی تکهای از تاریخ «سلطه و تغییر» در ایران در دو دهه 1340و 1350 شمسی است که در عمل میتوان گفت بازنمود یا آیینه تمامنمایی از کلیت مناسبات دولت – جامعه در بستر سیاستهای «نوسازی و اصلاحات» در تاریخ ایران معاصر به شمار میرود. بررسی قابلیت ارائه «استراتژی بقای جدید»، ظرفیت ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش پیش رو، واکاوی و بازخوانی تکهای از تاریخ «سلطه و تغییر» در ایران در دو دهه 1340و 1350 شمسی است که در عمل میتوان گفت بازنمود یا آیینه تمامنمایی از کلیت مناسبات دولت – جامعه در بستر سیاستهای «نوسازی و اصلاحات» در تاریخ ایران معاصر به شمار میرود. بررسی قابلیت ارائه «استراتژی بقای جدید»، ظرفیت «اعمال کنترل» و در نهایت توانایی و اراده «تحول اجتماعی» دولت پهلوی دوم و موانع پیش روی آن، بر پایه نظریه «دولت محدود یا دولت درون جامعه» جول.اس میگدال، در مرکز بحث این نوشتار قرار دارد. به اعتقاد میگدال جهت فهم درست و دقیق ماهیت و عملکرد دولت در جهان سوم، باید از رویکرد استعلایی و افسانه و اسطوره دولت «کامل» مورد نظر دولتگرایان که دولت را در مقابل جامعه قرار میدهد و مبتنی بر بازی جمع جبری صفر میان دولت و جامعه است، پرهیز نمود و رویکرد دولت «پارهای یا تکهای» از جامعه است را مورد توجه قرار داد. به عبارت روشنتر این نگاه مستلزم تغییر تمرکز تحلیل از دولت به عنوان یک سازمان بوروکراتیک مستقل (نگاه ساختاری) به دیدگاهی «فرآیندگرا» از دولت در جامعه است. با این توصیف پرسش اصلی پژوهش این است که چرا سیاست تغییر و تحول اجتماعی دولت محمدرضاشاه پهلوی در قالب انقلاب سفید (در دهه 40 و 50) نتوانست به اهداف مدنظر خود دست یابد و در نهایت پهلوی دوم با بحران سلطه و کنترل اجتماعی روبرو شد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت پهلوی دوم به رغم برخورداری از میزان نسبتاً بالایی از کنترل اجتماعی، به جهت محدودیتهای ناشی از ماهیت جامعه شبکهای و همچنین الزامات و ضرورتهای نظام بینالملل، دولت ضعیفی بود که نتوانست استراتژی بقای جذابتر و کارآمدتری برای نیروهای اجتماعی ارائه و منابع لازم برای حمایت از سیاست «تحول اجتماعی» مدنظر خود را بسیج نماید، از این رو در نهایت ناگزیر به «سیاست بقا» روی آورد.
دولت
مجید استوار
چکیده
هرچند تماس ایران با تحولات جهان غرب را میتوان در سفرنامههای اروپایی ایرانیان در دوره صفویه و قاجار جستجو کرد اما آشنایی بُن فکنانه ایرانیان با غرب به دوران جنگ ایران و روس بازمیگردد. پس از جنگ ایران و روسیه در قرن نوزدهم میلادی، زمینه آشنایی ایرانیان با غرب در ابعاد مختلف فراهم شد. اصلاحگران ایرانی بهمنظور آشنایی ایرانیان ...
بیشتر
هرچند تماس ایران با تحولات جهان غرب را میتوان در سفرنامههای اروپایی ایرانیان در دوره صفویه و قاجار جستجو کرد اما آشنایی بُن فکنانه ایرانیان با غرب به دوران جنگ ایران و روس بازمیگردد. پس از جنگ ایران و روسیه در قرن نوزدهم میلادی، زمینه آشنایی ایرانیان با غرب در ابعاد مختلف فراهم شد. اصلاحگران ایرانی بهمنظور آشنایی ایرانیان با رویههای تمدن غربی و نوسازی ایران تلاشهای مستمری را از اعزام محصلان به اروپا تا ترجمه متون غربی و تأسیس نهادهای آموزشی نوین انجام دادند تا عقبماندگی ایران از اروپا را کاهش دهند. تأسیس نظام آموزشی جدید مهمترین علاقهای بود که نخبگان ایرانی در دورههای مختلف از قاجار تا پهلوی به دنبال آن بودند و پس از انقلاب مشروطه و سپس روی کار آمدن دولت پهلوی اول، امکان تحقق نظام آموزشی نوین در ایران فراهم شد. پرسش پژوهش حاضر این است که عملکرد دولت رضاشاه در زمینه نوسازی نظام آموزشی چه تغییراتی در ایران پدید آورد؟ این پژوهش با تمرکز بر نظریه نخبهگرایی، عملکرد دولت رضاشاه را در زمینه نوسازی ایران و ایجاد نظام آموزشی جدید موردبررسی قرار میدهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد اقدامات دولت رضاشاه در نوسازی نظام آموزشی، به گسترش دیوانسالاری مدرن، سکولاریسم، ملیگرایی و غربگرایی انجامید. این پژوهش به شیوه توصیفی و تاریخی موردبررسی قرارگرفته است.
مجتبی مقصودی
چکیده
جنگ و صلح واقعیت همه جوامع بشری و از جمله جوامع چندفرهنگی با محوریت نهاد دولت است. اینکه آیا صلح محصول عمل دولتهاست یا خیر؟ و صلح واقعیتی سیاسی و امری ساخته شدنی است یا امری ناخودآگاه و فرض گرفتنی؟ همه این پرسشها تلاش دارند تا نقش دولتها را بعنوان بزرگترین نهاد سیاسی رسمی در امر صلح مورد بررسی قرار دهند. در هر سمت از این پرسشها، ...
بیشتر
جنگ و صلح واقعیت همه جوامع بشری و از جمله جوامع چندفرهنگی با محوریت نهاد دولت است. اینکه آیا صلح محصول عمل دولتهاست یا خیر؟ و صلح واقعیتی سیاسی و امری ساخته شدنی است یا امری ناخودآگاه و فرض گرفتنی؟ همه این پرسشها تلاش دارند تا نقش دولتها را بعنوان بزرگترین نهاد سیاسی رسمی در امر صلح مورد بررسی قرار دهند. در هر سمت از این پرسشها، صاحبنظرانی قرار گرفتهاند؛ برخی با برداشت از صلح به مثابه نبود جنگ، دولتها را کارگزار اصلی بنای صلح در هر جامعه دانستهاند و عدهای دیگر با ابتنای صلح بر گسترش ناخودآگاه یک فرهنگ خاص، از نقش دولتها در این امر کاسته و بر نقش و مسئولیت نیروهای اجتماعی، نهادهای مدنی و نخبگان تأکید دارند. این مقاله در راستای پاسخگویی به این پرسش است که نقش دولتها در صلحسازی و مصالحه بویژه در جوامعی که از تنوع و گونهگونی فرهنگی برخوردارند، چه بوده و این دولتها از چه ویژگیهایی برخوردارند؟ مقاله به لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانهای و نیز از نظر تجزیه و تحلیل یافتهها در چارچوب روش تحلیل کیفی قابل طرح میباشد. یافتههای پژوهش بر این نکته تأکید دارد که پرداختن به موضوع صلح بدون پرداختن به مسئولیت اجتماعی- نهادی و نیز ساخت و بافت سیاسی دولتها امکانپذیر نبوده و علیرغم منحصر به فرد بودن ماهیت هر تعارض و درگیری، دولتهای مصالحهگر از یکسری ویژگیهای مشترک همچون برخورداری از ظرفیتهای نهادی مناسب، فراگیر بودن، دمکراتیک بودن و تنوعپذیری رسانهای، حزبی و هویتی و اقتصاد متوازن برخوردارند.
عنایت اله یزدانی؛ مصطفی قاسمی
چکیده
با شروع بیداری اسلامی در تونس، کشورهای مستعد بحران نظیر لیبی نیز با روند بیداری مواجه شدند. بعد از 9 ماه جنگ و درگیری بین نیروهای قذافی و انقلابیون، در مرداد سال 1390 انقلابیون پیروز شدند. بعد از پیروزی، مرحلهی جدیدی در حیات سیاسی و اجتماعی این کشور آغاز شد. البته در این کشور نهتنها یک دولت قدرتمند و مردمی شکل نگرفت؛ بلکه تا تشکیل دولت ...
بیشتر
با شروع بیداری اسلامی در تونس، کشورهای مستعد بحران نظیر لیبی نیز با روند بیداری مواجه شدند. بعد از 9 ماه جنگ و درگیری بین نیروهای قذافی و انقلابیون، در مرداد سال 1390 انقلابیون پیروز شدند. بعد از پیروزی، مرحلهی جدیدی در حیات سیاسی و اجتماعی این کشور آغاز شد. البته در این کشور نهتنها یک دولت قدرتمند و مردمی شکل نگرفت؛ بلکه تا تشکیل دولت وفاق ملی، دو دولت، دو پارلمان، دو نخستوزیر و دو کابینه حضور داشتند با توجه به توصیف وضعیت لیبی و دخالت عوامل متعدد، این کشور را میتوان بهعنوان یک دولت ورشکسته بهشمار آورد. بر همین اساس سوال این مقاله این است که لیبی بعد از انقلاب در چه شرایطی با پدیده ورشکستگی روبهرو شده است؟ در پاسخ به این سوال بحث اصلی این است که گرایشات قبایلی، نبود ساختارهای نظامی و اقتصادی، فقدان فرهنگ دموکراتیک، جامعه مدنی و مداخلات خارجی باعث شده وضعیت بهسمت یک دولت ورشکسته پیش رود. یافتههای مقاله نیز نشان از شکلگیری نوعی دولت ورشکسته دارد که موجب رشد ناهنجاریها و نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی در این کشور گردیده است.
ابراهیم التجائی
چکیده
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح ...
بیشتر
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح قابل مشاهده است. مهمترین آنها ضعف چارچوبهای نهادی مناسب برای کارکرد بازارها و بخش خصوصی در محدوده آنها است. در این مقاله نقش دولت در ایجاد این زیربناهای نهادی در حدود چهار دهه از نیمه نخست سده یاد شده مورد بررسی قرار میگیرد. بررسیها نشان میدهد که پس از تلاشهای نسبتاً نافرجام، منقطع و پراکنده برخی سیاستمداران در سده سیزدهم ﻫ.ش، در دو دهه نخست سده چهاردهم، اراده معطوف به قدرت از سوی حکومت بهمنظور نوسازی شکل گرفت و ایجاد نهادهای جدید از سطح پایتخت به سطح ملی بسط و گسترش یافت. در سه دهه بعدی، توجه دولت به اقدامات نهادی اقتصادی جدید معطوف شد. از میان این اقدامات، شش اقدام تأسیس سازمان برنامه، ملی شدن صنعت نفت، اصلاحات ارضی، تأسیس صندوق تجدید ارزیابی ذخایر ارزی و بانکهای تخصصی، تأسیس بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار تهران و اجرای پنج برنامه عمرانی و اقتصادی اهمیت بهسزایی دارند و هر یک آثار قابل ملاحظهای بر اقتصاد ایران بهجا گذاشتند.