سعید غیاثی ندوشن؛ ابراهیم خلیلی
چکیده
«استقلال دانشگاه» سنگبنای نظام دانشگاهی محسوب شده و بدین معنا است که دانشگاهها در تعیین اهداف و اولویتهای خود و اجرای آنها آزاد گذاشته شوند. استقلال دانشگاه به طور چشمگیری به چشمانداز کلی دانشگاه و میزان دخالت سیاست وابسته است. با وجود این که تأمین استقلال دانشگاهها در آموزش عالی، نسبی بوده و به طور کامل و در هیچ ...
بیشتر
«استقلال دانشگاه» سنگبنای نظام دانشگاهی محسوب شده و بدین معنا است که دانشگاهها در تعیین اهداف و اولویتهای خود و اجرای آنها آزاد گذاشته شوند. استقلال دانشگاه به طور چشمگیری به چشمانداز کلی دانشگاه و میزان دخالت سیاست وابسته است. با وجود این که تأمین استقلال دانشگاهها در آموزش عالی، نسبی بوده و به طور کامل و در هیچ دانشگاهی تحقق نیافته است اما این مفهوم در دوران حیات خود، همواره با دو مشکل اساسی مواجه بوده است؛ ابتدا درک نادرست از ابعاد و شاخصها و سپس موانع متفاوت پیشروی آن به ویژه متأثر از دخالتهای دولتی. بدینترتیب، این پژوهش با هدف تبیین ابعاد مختلف استقلال دانشگاه و نقش دولت در ایجاد موانع تحقق آن و بر اساس روش ساختارگرایی رویکرد کیفی، شکل گرفته و از تحلیل اسنادی به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات بهره گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد صاحبنظران بر روی چهار بُعد استقلال سازمانی، مالی، علمی و استخدامی به عنوان ابعاد اصلی استقلال دانشگاه، بیشترین اشتراکنظر را داشته و فرآیندهای سیاسی کشورها، حاکمیت تفکر سیاسی، سیستم متمرکز تصمیمگیری دولتی، محدودیتهای مالی و استخدامی، تعصبات خاص جناحی یا حزبی از مهمترین موانع در مسیر تحقق استقلال دانشگاه بوده که در بروز تمامی این موارد، دولتها نقش اساسی را ایفا مینمایند.