حبیب اله فاضلی؛ هادی رجبی
چکیده
یکی از مشکلات بنیادین پیشروی سیاستگذاریهای نهادی در کشورهای در حال توسعه وجود نهادهای بهرهکش همچون رانت ناکارامد، فرهنگ خویشاوندگزینی و عدم شفافیت فرآیندهای اجرایی است. پژوهش با تمرکز بر مفهوم نهاد حامیپروری در چارچوب نهادگرایی جدید، دنبال آشکار کردن شاخصها و پیامدهای این نهاد در نظام پهلوی دوم است. وضع مفهوم نهاد حامیپروری ...
بیشتر
یکی از مشکلات بنیادین پیشروی سیاستگذاریهای نهادی در کشورهای در حال توسعه وجود نهادهای بهرهکش همچون رانت ناکارامد، فرهنگ خویشاوندگزینی و عدم شفافیت فرآیندهای اجرایی است. پژوهش با تمرکز بر مفهوم نهاد حامیپروری در چارچوب نهادگرایی جدید، دنبال آشکار کردن شاخصها و پیامدهای این نهاد در نظام پهلوی دوم است. وضع مفهوم نهاد حامیپروری و در نظر گرفتن سیاستهای حامیپرورانه در قالب رویکرد نهادگرایی جدید، از نوآوریهای این پژوهش است. نهاد حامیپروری بعنوان نهادی بهرهکش فرض شده است که منجر به تکوین چرخه رذیلت میشود. اساس فرضیه اصلی و در واقع هدف پژوهش، تحلیل نهاد حامیپروری بعنوان یکی از علل اصلی اعتمادزدایی از حاکمیت و کاهش سرمایه اجتماعی پهلوی دوم و در نهایت سقوط آن میباشد. به سخنی دیگر بیاعتمادی اجتماعی بعنوان پیامد نهاد حامیپروری موجب فراافتادن پهلوی دوم در نوعی دام اجتماعی شد که فرجام آن سقوط نظام سیاسی بود. دام اجتماعی در اینجا به معنی گزینش رویههای سودجویانه از سوی بازیگران اجتماعی و نظام سیاسی است که شاید به ظاهر و در ابتدا سودآور به نظر بیاید اما در نهایت به آسیب و ضرر اجتماعی مختوم میگردد.