محبوبه کریم دوست بلالمی؛ هادی نوری
چکیده
پژوهش پیشروحول محور این مسأله قرار دارد که «چارچوب ساخت و ماهیت حکومتهای بومی فلات ایران از منظر میزان قدرت و نفوذ بنیادهای اجتماعی آن در ساختار قدرت چگونه است و چه نسبتی با حکومتهای میانرودان دارد؟». هدف، توصیف ساختار قدرت سیاسی و ارتباط آن با گروههای اجتماعی در تمدنهای پیشاآریایی و بینالنهرین است. چارچوب تحلیل ...
بیشتر
پژوهش پیشروحول محور این مسأله قرار دارد که «چارچوب ساخت و ماهیت حکومتهای بومی فلات ایران از منظر میزان قدرت و نفوذ بنیادهای اجتماعی آن در ساختار قدرت چگونه است و چه نسبتی با حکومتهای میانرودان دارد؟». هدف، توصیف ساختار قدرت سیاسی و ارتباط آن با گروههای اجتماعی در تمدنهای پیشاآریایی و بینالنهرین است. چارچوب تحلیل بر مبنای معیار نحوه اعمال قدرت دولت بر جامعه است که شامل دو نوع ساخت قدرت یکجانبه (یا افقی) و ساختار قدرت دوجانبه (یا افقی) میباشد. روش تحقیق از نوع تطبیقی است که با مقایسه واحدهای اجتماعی کلان به کشف تفاوتها و شباهتهای بین جوامع میپردازد و برای گردآوری دادهها از روش اسنادی دستاول و دستدوم استفاده شده است. نتایج بدستآمده حاکی از این است که تمام تمدنهای بومی فلات ایران از ساختار سیاسی افقی برخوردار بودند و تنها در جیرفت است که میتوان با وضوح کم از احتمال یک دولت متمرکز سخن گفت. در حوزه بینالنهرین، تمدنهای اکد و آشور از ساختار سیاسی عمودی برخوردار بودند و تمدنهای سومر و بابل در دوره نخست ساختار افقی داشتند که به ساختار عمودی در دوره دوم تغییر ماهیت دادند. نتیجه پژوهش این است که میتوان از وجود دو سنت سیاسی متفاوت در دو حوزه تمدنی فلات ایران و بینالنهرین سخن گفت که اولی مبتنی بر تقسیم قدرت و دومی مبتنی بر تمرکز قدرت بود.