حبیب اله فاضلی؛ هادی رجبی
چکیده
یکی از مشکلات بنیادین پیشروی سیاستگذاریهای نهادی در کشورهای در حال توسعه وجود نهادهای بهرهکش همچون رانت ناکارامد، فرهنگ خویشاوندگزینی و عدم شفافیت فرآیندهای اجرایی است. پژوهش با تمرکز بر مفهوم نهاد حامیپروری در چارچوب نهادگرایی جدید، دنبال آشکار کردن شاخصها و پیامدهای این نهاد در نظام پهلوی دوم است. وضع مفهوم نهاد حامیپروری ...
بیشتر
یکی از مشکلات بنیادین پیشروی سیاستگذاریهای نهادی در کشورهای در حال توسعه وجود نهادهای بهرهکش همچون رانت ناکارامد، فرهنگ خویشاوندگزینی و عدم شفافیت فرآیندهای اجرایی است. پژوهش با تمرکز بر مفهوم نهاد حامیپروری در چارچوب نهادگرایی جدید، دنبال آشکار کردن شاخصها و پیامدهای این نهاد در نظام پهلوی دوم است. وضع مفهوم نهاد حامیپروری و در نظر گرفتن سیاستهای حامیپرورانه در قالب رویکرد نهادگرایی جدید، از نوآوریهای این پژوهش است. نهاد حامیپروری بعنوان نهادی بهرهکش فرض شده است که منجر به تکوین چرخه رذیلت میشود. اساس فرضیه اصلی و در واقع هدف پژوهش، تحلیل نهاد حامیپروری بعنوان یکی از علل اصلی اعتمادزدایی از حاکمیت و کاهش سرمایه اجتماعی پهلوی دوم و در نهایت سقوط آن میباشد. به سخنی دیگر بیاعتمادی اجتماعی بعنوان پیامد نهاد حامیپروری موجب فراافتادن پهلوی دوم در نوعی دام اجتماعی شد که فرجام آن سقوط نظام سیاسی بود. دام اجتماعی در اینجا به معنی گزینش رویههای سودجویانه از سوی بازیگران اجتماعی و نظام سیاسی است که شاید به ظاهر و در ابتدا سودآور به نظر بیاید اما در نهایت به آسیب و ضرر اجتماعی مختوم میگردد.
احمد غیاثوند
چکیده
امروزه شیوع ویروس کرونا در ایران و سراسر جهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده و به نوبه خود جایگاه، کارکرد و اهمیت نهاد دولتها را نیز آشکار نموده است. این مقاله با هدف تحلیل جامعهشناختی اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا از نظریههای زتومکا و برناد باربر استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش «پیمایش» بوده و جامعه آماری ...
بیشتر
امروزه شیوع ویروس کرونا در ایران و سراسر جهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده و به نوبه خود جایگاه، کارکرد و اهمیت نهاد دولتها را نیز آشکار نموده است. این مقاله با هدف تحلیل جامعهشناختی اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا از نظریههای زتومکا و برناد باربر استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش «پیمایش» بوده و جامعه آماری آن را افراد 15 سال به بالای کشور در سال 1399 تشکیل میدهند. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 1600 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونهگیری از نوع «نمونهگیری چندمرحلهای» میباشد. یافتهها نشان میدهد که بحث اعتماد به عملکرد دولت هم متوجه مجموعهای از رفتارها و انتظارات ابزاری نسبت به نظام سیاسی و نیز بعد ارزششناختی اعتماد در قبال نظام سلامت میباشد. به طور مشخص و متأثر از ایده نظری زتومکا، اعتماد مردم کشور به نظام سیاسی از نوع «اعتماد ابزاری» بوده که کماکان در سطح «اعتماد پایه» میباشد؛ در مقابل، اعتماد به نظام پزشکی و سلامت که اعتمادی مبتنی بر انتظارات اخلاقی و نیز «اعتماد ارزششناختی» میباشد، در حد بسیاری افزایش یافته است. همچنین در بررسی اعتماد مردم به عملکرد مجموعه دولت مشخص شد که مؤلفههای اعتمادساز از معرفهای هر دو نوع اعتماد تشکیل میشود؛ به عبارتی مردم وقتی وارد تعامل و همکاری با مجموعه دولت میشوند بتدریج به رعایت رفتارهای بهداشتی فردی و جمعی میپردازند و از حجم انتقادات کاسته میشود که به نوبه خود زمینههای همکاری مردم را فراهم میسازد.