افشین اشکورکیایی
چکیده
در این پژوهش، با توجه به روششناسی میشل فوکو برای شناخت ماهیت و ابعاد دولت، به تحلیل دولت سلجوقیان میپردازیم. در این روش بهجای آغاز کار با نظریههای دولت و همچنین در مرکز قرار دادن دولت، کار خود را با تلقی دولت بهعنوان خُردفیزیک قدرت آغاز کردهایم و سپس دولت را در یک تکنولوژی و میدان قدرت قرار دادهایم. این تکنولوژیِ قدرت از ...
بیشتر
در این پژوهش، با توجه به روششناسی میشل فوکو برای شناخت ماهیت و ابعاد دولت، به تحلیل دولت سلجوقیان میپردازیم. در این روش بهجای آغاز کار با نظریههای دولت و همچنین در مرکز قرار دادن دولت، کار خود را با تلقی دولت بهعنوان خُردفیزیک قدرت آغاز کردهایم و سپس دولت را در یک تکنولوژی و میدان قدرت قرار دادهایم. این تکنولوژیِ قدرت از استراتژیها و تاکتیکهای خاص زمانه خودش (نه از نظریههای تقلیلگرایانه) شکلگرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که بر اساس نگاه فوکویی به دولت، چه مناسبات و تکنولوژی قدرتی در دولت سلجوقیان فعلیت یافته است؟ با توجه به ضرورتهای تاریخی و انضمامی این دوره که سلطان سلجوقی میبایست ازیکطرف شرایطی را فراهم میکرد که عدالت و آرامش در تمام سرزمینهای اسلامی حفظ شود و از جهت دیگر با توجه به اینکه نهاد دین موجب پیوند بین سلطان، خلیفه، دیوانسالاران و مردم میشد، باید حفظ شود؛ بنابراین، دولت سلجوقیان عرصهی فعلیتیافتن تکنولوژی قدرتِ «امنیت، دیانت و خلافت» قرار گرفت. این تکنولوژی از عناصر و استراتژیهای مختلفی مثل عنصر روابط دانش/قدرت، روابط دین/قدرت، رابطه متقابل سلطان/خلیفه و نهاد دیوانسالاری تشکیلشده است که این مقاله به ابعاد مختلف آن میپردازد. اهمیت این مقاله، معرفی روشی جدید در بررسی شناخت ابعاد دولتها در تاریخ است و از جهت دیگر شناخت دولت سلجوقیان بر اساس واقعیتهای تاریخی زمانه آن است که برای این منظور کار انضمامی انجام دادهایم و آن را در ظرف زمانی و مکانی خودش بر بنیاد ضرورتهای تکنولوژیک و سامانههای قدرت این دوره تاریخی قرار دادهایم.
افشین کرمی
چکیده
ساخت دیوار در میان جوامع انسانی پدیدهای رایج محسوب میشود و نمیتوان آن را امری بیسابقه دانست. وقتی دیواری احداث میشود، در هر مقیاس و هر سطحی که میخواهد باشد ـ سطح حکومتی، سطح فردی، سطح اجتماعی ـ حاوی نوعی پیام است. پیام جداسازی «ما» از «آنها»، «خود» از «دیگری»، «مطلوب» از «نامطلوب»، ...
بیشتر
ساخت دیوار در میان جوامع انسانی پدیدهای رایج محسوب میشود و نمیتوان آن را امری بیسابقه دانست. وقتی دیواری احداث میشود، در هر مقیاس و هر سطحی که میخواهد باشد ـ سطح حکومتی، سطح فردی، سطح اجتماعی ـ حاوی نوعی پیام است. پیام جداسازی «ما» از «آنها»، «خود» از «دیگری»، «مطلوب» از «نامطلوب»، پیام ایجاد مرز و حصارکشی متعلقات و داراییها. کشورهای جهان به میزان بیسابقهای در حال تقویت مرزهای بینالمللی خود هستند. این دیوارها مصنوعات عصر جدید در روابط بینالملل و مفهوم تازهای از ایدۀ مرز هستند. این مقاله دیوار را پدیدهای جهانی میداند؛ پدیدهای که اساساً به دلیل احساس ناامنی حکومت در دنیای جهانیشده در حال گسترش و توسعه است. همراه با گفتمان دیوارکشی الزامات جدید امنیتی در مرزهای جغرافیایی کشورها در حال پدیدار شدن است. پرسش پژوهش حاضر این است که آیا گفتمان دیوارکشی و حصارکشی مرز میتواند منجر به افزایش امنیت شود؟ و اینکه گفتمان دیوارکشی و حصارکشی چه چالشهایی برای حکومت، نهادها و مهاجران به همراه خواهد داشت. فرض پژوهش حاضر بر این است که الزامات جدید امنیتی میتواند روابط کشورها با همسایگان و نوع برخورد با مهاجران و اتباع سایر کشورها را دچار دگرگونی فزاینده کند. در این پژوهش تلاش میشود با رویکردی نظری و مفهومی، به ابعاد مختلف گفتمان دیوارکشی و حصارکشی پرداخته و پیامدهای سیاسی ـ جغرافیایی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
الهام رسولی ثانی آبادی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش پرداختن به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به عنوان یکی از کنشگران جدید در روابط بینالملل از منظری متمایز است. در واقع با بررسی ادبیات موجود و تقسیم این ادبیات بر اساس نام گذاری نویسنده به ادبیات علی/ تبیینی، اندیشهای/ تکوینی، مقایسهای/ تطبیقی، سنجش محور و آینده پژوهی میتوان به این جمعبندی رسید که هیچ ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش پرداختن به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به عنوان یکی از کنشگران جدید در روابط بینالملل از منظری متمایز است. در واقع با بررسی ادبیات موجود و تقسیم این ادبیات بر اساس نام گذاری نویسنده به ادبیات علی/ تبیینی، اندیشهای/ تکوینی، مقایسهای/ تطبیقی، سنجش محور و آینده پژوهی میتوان به این جمعبندی رسید که هیچ یک از این ادبیات برای فهم کنشگری داعش به منظور مقابله با آن، به این پدیده از منظر مفاهیم رشتهی روابط بینالملل با تأکید بر تحول مفاهیم این رشته (وجه تمایز این پژوهش با سایر آثار) توجه نکردهاند. بنابراین این پژوهش با گشودن پنجرهای جدید در حوزهی مطالعاتی مربوط به داعش بر آن است تا این پدیده را از منظر برخی از مفاهیم روابط بینالملل همچون بازیگر، قدرت، امنیت، هویت و جهانی شدن مورد بررسی قرار دهد. از این رو در پاسخ به سؤال چگونگی فهم ماهیت کنشگری داعش، فرضیهی اصلی این مقاله آن است که برای فهم کامل کنشگری این پدیده به منظور اتخاذ اقدامات بازدارنده در قبال آن، هم جامعهی علمی و هم جامعهی بینالمللی بایستی به طور هم زمان آن را از منظر مفاهیم گوناگون روابط بینالملل مورد بررسی و فهم قرار دهد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی/ تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات در آن بر اساس جمع آوری دادههای مجازی و استنادی است.
عباسعلی رهبر؛ فرزاد سوری
چکیده
امنیت بهمثابه مهمترین کارکرد یک دولت از مقولههای اساسی است که نیاز به آن در تمام ابعاد زندگی بشری بهنحوی مؤثر احساس میشود و پیوندی ناگسستنی با جوهر هستی انسان دارد. اندیشمندان سیاسی، برقراری امنیت در جامعه را از وظایف اصلی دولتها میدانند. این مسئله در اسلام نیز از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده؛ همواره طراحی آن در ...
بیشتر
امنیت بهمثابه مهمترین کارکرد یک دولت از مقولههای اساسی است که نیاز به آن در تمام ابعاد زندگی بشری بهنحوی مؤثر احساس میشود و پیوندی ناگسستنی با جوهر هستی انسان دارد. اندیشمندان سیاسی، برقراری امنیت در جامعه را از وظایف اصلی دولتها میدانند. این مسئله در اسلام نیز از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده؛ همواره طراحی آن در بستر نظام سیاسی اسلامی مورد توجه بوده است و در قرآن کریم بهعنوان مهمترین منبع اسلامی به گستردگیِ آن اشاره شده است. قرآن کریم امنیت را یکی از اهداف استقرار و حاکمیت خداوند و استخلاف صالحان و طرح امامت بر میشمارد. امنیت در قرآن کریم نیز دارای سطوح مختلفی است که امور معنوی، فردی، اجتماعی، سیاسی و... را در بر میگیرد. در این مقاله تلاش میشود تا با بهرهگیری از آثار مفسرین قرآن کریم مفهوم امنیت سیاسی را بهمثابه کارکرد اصلی دولت در منظومه معرفتی قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. این انتخاب با توجه به تقسیمبندی دین اسلام در سه قالب اسلام حق (آیات قرآن کریم و سیره معصومین «ع»)، اسلام محقق نظری (آرا دانشمندان مسلمان) و اسلام محقق در عمل مسلمانان عادی و عملکرد دولتمردان صورت پذیرفته و بر مبنای طبقهبندی شناخته شده از دین اسلام یعنی «اعتقادات، اخلاقیات و احکام»، سه نوع امنیت سیاسی «کلامی ـ فکری»، «اخلاقی ـ روانی» و «کنشی ـ رفتاری» را در قرآن کریم بهمثابه اسلام حق گونهشناسی میکند تا در نتیجه به تبیین امنیت سیاسی در چارچوب دولت اسلامی بپردازد.