جامعه شناسی سیاسی
مظاهر گودرزی فر؛ فائز دین پرستی
چکیده
اعتماد سیاسی موجب حمایت سیاسی شهروندان از حکومتها، ثبات سیاسی نظام و کارآمدی سیاسی دولت میشود، در حالی که پژوهشهای متعددی در سالهای اخیر نشان دادهاند که سطح اعتماد سیاسی در ایران کاهش یافته است. برای بازتولید اعتماد سیاسی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد جامعه محور و نهاد محور. در رویکرد جامعه محور بنیادهایی مانند کیفیت تشکلهای ...
بیشتر
اعتماد سیاسی موجب حمایت سیاسی شهروندان از حکومتها، ثبات سیاسی نظام و کارآمدی سیاسی دولت میشود، در حالی که پژوهشهای متعددی در سالهای اخیر نشان دادهاند که سطح اعتماد سیاسی در ایران کاهش یافته است. برای بازتولید اعتماد سیاسی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد جامعه محور و نهاد محور. در رویکرد جامعه محور بنیادهایی مانند کیفیت تشکلهای اجتماعی نقش پررنگی در بازتولید اعتماد دارند، در عوض در رویکرد نهادی، این نهادهای رسمی هستند که نقش پررنگتری را ایفا میکنند، نهادهایی مانند آموزش، بهداشت، پلیس و نهاد دادرسی. هدف این پژوهش بررسی اثر عملکرد دستگاه قضایی بر اعتماد سیاسی در ایران است. چارچوب نظری پژوهش از تلفیق نظریه رابینسون-عجم اوغلو و نظریه اعتماد نهادی روثستاین ساخته شده است. دادههای این پژوهش از طریق انجام مصاحبههای عمیق با حقوقدانان گردآوری شدهاند. این دادهها با روش تحلیل مضمون و همچنین روش ردیابی فرآیند تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که، «وجود ضعف در کادر متخصص»، «وجود فساد»، «تحدید استقلال در قوه قضائیه» و «ضعف ساختاری در قوه قضائیه» سبب ایجاد اختلال در دادرسیهای سریع و منصفانه شده است، اختلال در دادرسی سریع و منصفانه نهاد قضاوت را از دایره فراگیر بودن دور میکند که این وضعیت از دلایل کاهش اعتماد سیاسی در ایران است. نتیجه پژوهش مؤید فرضیه پژوهش مبنی بر وابستگی بازتولید اعتماد سیاسی به کیفیت نهاد قضاوت است.
فائز دین پرستی صالح؛ زهرا رمضانی
چکیده
این مقاله در پی پاسخ به سوال چرایی بیثباتی در عرصه سیاسی مصر در تحولات موسوم به بهار عربی در بازه زمانی ژانویه 2011 تا کودتای ژوئن 2013 است. بر اساس نظریه کنش جمعی چالز تیلی، مدعای مقاله آن است که این بیثباتیها نتیجه ائتلافهای سست و شکنندهای است که میان گروههای سیاسی مصر شکل گرفته بود. فرضیه پژوهش نیز با نظریه بازیها ...
بیشتر
این مقاله در پی پاسخ به سوال چرایی بیثباتی در عرصه سیاسی مصر در تحولات موسوم به بهار عربی در بازه زمانی ژانویه 2011 تا کودتای ژوئن 2013 است. بر اساس نظریه کنش جمعی چالز تیلی، مدعای مقاله آن است که این بیثباتیها نتیجه ائتلافهای سست و شکنندهای است که میان گروههای سیاسی مصر شکل گرفته بود. فرضیه پژوهش نیز با نظریه بازیها مورد داوری قرار گرفته است. چهار بازیگر اصلی عرصه سیاسی مصر اخوان المسلمین، نیروهای سلفی، نیروهای لیبرال-سکولار و ارتش بر مبنای نظریه تیلی مورد شناسایی قرار گرفتند. با استفاده از نظریه بازیها، روابط میان بازیگران عرصه سیاسی مصر بر مبنای دو استراتژی ائتلاف کردن ـ ائتلاف نکردن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. از مجموع 16 بازی حاصل از محاسبات (چهار بازیگر و هرکدام با دو استراتژی) 12 بازی قابل قبول مورد شناسایی قرار میگیرد. نتیجه حاصل آن شد که چنانچه نیروهای نظامی و سکولار بهائتلاف با یکدیگر بپردازند، شرایط سیاسی به مرحله ثبات نزدیک میشود؛ که میتوان این نتیجه را به دوره بعد از کودتا، حدفاصل سالهای 2013 تا اکنون قابل اطلاق دانست. همچنین یافتههای منطبق بر نظریه بازیها و نظریه تعادل نش متذکر این نکته میشود که ثبات مصر نیازمند تفوق سه گانه نیروهای سیاسی میباشد. از آنجا که که وزن ثبات حاصل از ائتلافهای سه گانه اخوان ـ نیروهای سکولار ـ نظامیون، نیروهای سلفی ـ اخوان ـ نظامیان و یا نیروهای سکولار ـ اخوان ـ سلفی بهیک میزان بوده که این مسئله نشان از آن دارد که ثبات در عرصه سیاسی مصر بیشتر از نوع بازیگران دخیل در هر ائتلاف، وابسته بهتعداد نیروهای دخیل در ائتلاف است.