سلمان صادقی زاده
چکیده
دولت ملی نهادی نه چندان دیرپای است که نخستین نمونهی آنرا میتوان در فردای اعلامیهی استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه مشاهده نمود؛ انقلابی که این نهاد را بر فراز سرنیزههای سپاهیان ناپلئون بهتمامی جهان گسترانید. نهاد مدرنِ دولت ملی، یکی از مهمترین ابزارهای تکوین و گسترش پدیده جهانی شدن بود. با این وجود، زمانیکه پدیده ...
بیشتر
دولت ملی نهادی نه چندان دیرپای است که نخستین نمونهی آنرا میتوان در فردای اعلامیهی استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه مشاهده نمود؛ انقلابی که این نهاد را بر فراز سرنیزههای سپاهیان ناپلئون بهتمامی جهان گسترانید. نهاد مدرنِ دولت ملی، یکی از مهمترین ابزارهای تکوین و گسترش پدیده جهانی شدن بود. با این وجود، زمانیکه پدیده جهانی شدن بهنحو روزافزونی تقویت گردید، بینیاز از حامیان پیشین خود، آنها را به حاشیه رانده و بیش از پیش موجبات تضعیف آنها را فراهم آورد؛ امری که دولت ملی نیز از آن برکنار نماند. اکنون و در آغاز هزارهی سوم ما شاهد این واقعیت هستیم که فرآیند جهانی شدن با پیشبرد چهار نیروی عمده، دولت ملی را با چالشهای حیاتی مواجه کرده است. این چهار نیرو عبارتند از: جهان وطنگرایی، رژیمها و سازمانهای بینالمللی، بازار آزاد و هویتهای نورسته. این چالشهای ذکر شده هرچند در میان مدت نهاد دولت ملی را از میان نخواهند برد؛ اما در درازمدت زمینههای فروپاشی آنرا فراهم خواهند آورد.