علی کریمی(مله)
چکیده
هدف این مقاله نظری ـ تحلیلی، مطالعه مختصات مسائل سیاستی بدخیم و راهبردهای مواجهه و مدیریت آن بر مبنای دیدگاههای لیتل و وبر است. در این راستا و بهمنظور تطبیق نظریه بر ایران، نوشته حاضر میکوشد با استناد بهبرخی دادههای آماری و روش تحلیل ثانویه، مظاهری از بدخیم شدگی مسائل سیاستی را در ایران کنونی نشان دهد. مقاله حاضر بر ...
بیشتر
هدف این مقاله نظری ـ تحلیلی، مطالعه مختصات مسائل سیاستی بدخیم و راهبردهای مواجهه و مدیریت آن بر مبنای دیدگاههای لیتل و وبر است. در این راستا و بهمنظور تطبیق نظریه بر ایران، نوشته حاضر میکوشد با استناد بهبرخی دادههای آماری و روش تحلیل ثانویه، مظاهری از بدخیم شدگی مسائل سیاستی را در ایران کنونی نشان دهد. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز میکند که مسائل سیاستی بدخیم در وضعیت کنونی ایران، چه الگویی برای روابط دولت و ملت را ضروری میکند. از منظری آسیب شناختی، علت اساسی بدخیم شدگی مسائل سیاستی در ایران در تداوم مناسبات فاصلهدار دولت-ملت فرض میشود که با الهام از مطالعات و رهیافتهای نظری، مدیریت عالمانه و موفقیتآمیز مسائل سیاستی بدخیم با کاربست راهبرد همکارانه امکانپذیر میشود. دلالت راهبردی این گزاره لزوم بازنگری در روابط دیرپا و متعارف دولت ـ ملت در ایران و رهنمون شدن آن بهسوی شکلگیری مناسباتی مشارکتی، مشورتی، گفتگو ـ محور، غیرسلسله مراتبی، نامتمرکز و شهروند ـ پایه است که تحقق آن مستلزم تغییر تؤامان در کارویژهها و ساختار دولت و قدرت از یکسو و نیز تغییر رفتار شهروندان از سوی دیگر است.