فضای مجازی نشاندهندهی دورانِ جدیدی استکه با زمانهی پیشین ناهمانندی دارد. برخی از مفاهیمِ نوپیدا در عرصهی سیاست، همانندِ جهانیشدن، دهکدهی جهانی، دولت الکترونیک، فضای مجازی، دموکراسی سایبر، جامعهی مدنی مجازی، سبب شدهاند عملکرد دولتها دچار تغییر شود. هدف نوشتار این است که با بهرهگیری از کار ویژههای اصیلِ دولت نشان دهد که در روزگارِ برتری ابزارها و مفاهیمِ فضای مجازی بر پیوند فرمانبران و فرمانروایان، میبایست توجه کرد که دولت، همچنان بر فضای سیاست، حکمفرما است، گرچه، شهروندان نیز چابکتر و آگاهتر شدهاند. ارزشافزودهای که در این نوشتار بدان دسترسی و تأکید شده، این است که دولتها، در عرصهی زمامداری، همچنان از سازوکارهای زور و تطمیع و وادارسازی و اجبار و فرمان و الزام و جایگزینی و برکناری و قانون بهره میگیرند. اما، دلیلِ نخستینِ حکومتگری، در دوران دولت الکترونیک، تغییر چهره داده و به مقولهای سهپایه (حقّانیت، قانونیت، کارآمدی) تبدیل شده است. منظور از دلیلِ نخستین، همان مفهومِ دیرین «مشروعیت (Legitimacy)» است. ولی، بهجای پرسشِ «چرا از یک حکومت باید اطاعت کرد»، امروزه این پرسش که «چگونه یک حکومت پابرجاتر میشود»، درستتر است. اگر در دورانِ هژمونی رویکردِ کلاسیکِ سیاست، این جنبههای سختِ قدرت بود که بر پیوند فرمانبران و فرمانروایان، حاکم بود، اکنون، در دورانِ نوظهورِ مجازیشدگی و سایبریشدنِ سیاست، افزون بر قدرت سخت، دولتها از قدرت نرم (تبلیغ، نفوذ، جلوه، ادغام، نمایش، جاذبه، ذهنیتسازی) برای پایایی خود، بهره میگیرند. این نوشتار مبتنی برروششناسی انتقادی است.