سیاستگذاری عمومی
علی خواجه نائینی
چکیده
«درون تهی شدن» برای توصیف ماهیت واگذاری قدرت و تمرکززدایی خدمات از دولتهای مرکزی به دولتهای محلی و در نتیجه به اشخاص ثالث به کار میرود. دولت درون تهی بیانکننده وضعیتی است که دولت وظایف خود را برونسپاری میکند اما از بیرون، همان اندازه بزرگ است. این برونسپاری باعث کوچک شدن دولت نشده بلکه موجب میشود که دولت از درون، ...
بیشتر
«درون تهی شدن» برای توصیف ماهیت واگذاری قدرت و تمرکززدایی خدمات از دولتهای مرکزی به دولتهای محلی و در نتیجه به اشخاص ثالث به کار میرود. دولت درون تهی بیانکننده وضعیتی است که دولت وظایف خود را برونسپاری میکند اما از بیرون، همان اندازه بزرگ است. این برونسپاری باعث کوچک شدن دولت نشده بلکه موجب میشود که دولت از درون، تهی باشد ولی در ظاهر همان اندازه دیوانسالاری بزرگ خود را داشته باشد. برقراری دولت درون تهی به شکننده و ضعیفتر شدن سازمانهای اجرایی و کاهش ظرفیت آنها برای مدیریت مناسب منجر میشود. مؤسسات شکننده فاقد یکپارچگی بوده، دارای ظرفیت ارائه خدمت مؤثر به منافع عمومی نیستند و فاقد ظرفیت اداره خوب میباشند. از طرف دیگر، شبکهها که شکل جدید کنش اجتماعی در کنار سلسله مراتب و بازار هستند، تکیهگاه اصلی دولت درون تهی است. شبکهها از یک طرف، ظرفیت حل مسئله نهادهای سیاسی-اداری سنتی را افزایش داده و از طرف دیگر موجبات تخلیه این نهادهای سنتی از منابع و مشروعیت را فراهم میکنند. در نهایت ممکن است نهادهای سیاسی-اداری به عنوان نهادهای «درون تهی» درآیند که قدرت واقعی آنها بدون هیچگونه نظام شفاف پاسخگویی به شبکهها منتقل شود. این وضعیت مدیریت و مشروعیت را تهدید میکند زیرا مجریان، اَعمالی را بدون کنترلهایی که به عنوان یک خدمت دولتی باید انجام شود، به نام دولت انجام میدهند. از یک طرف، سیاستگذاران برای اینکه بتوانند «مسائل بغرنج» را حل کنند، به شبکههای قوی با درجاتی از خودمختاری، ظرفیت اداری و منابع نیاز دارند اما از طرف دیگر هرچه این شبکهها قویتر باشد، احتمال تضعیف نهادهای حاکمیت سنتی و در نتیجه «درون تهی شدن دولت» بیشتر میشود. برای مواجهه وضعیت درون تهی از مفاهیم و ابزارهایی همچون «دولت بههمپیوسته»، «انسجام بخشی سیاستی» «افزایش ظرفیت استراتژیک در مرکز»، «انعطافپذیری سازمانی» و «نظامهای جمعآوری و پردازش اطلاعات» میتوان بهره برد.