مهدی زیبائی
چکیده
آنچه که امروزه بعنوان دولت مدرن در سرزمینهای خاورمیانه شناخته میشود در اکثر کشورهای منطقه به طور جدی با الگوی اولیه آن که در طول بیش از سه قرن در اروپای غربی شکل گرفت، متفاوت است. یکی از نشانههای دولت مدرن استفاده انحصاری از قوه قهریه توسط نظام سیاسی حاکم میباشد که این مهم در الگوی اروپایی به واسطه فرآیند چانهزنی ...
بیشتر
آنچه که امروزه بعنوان دولت مدرن در سرزمینهای خاورمیانه شناخته میشود در اکثر کشورهای منطقه به طور جدی با الگوی اولیه آن که در طول بیش از سه قرن در اروپای غربی شکل گرفت، متفاوت است. یکی از نشانههای دولت مدرن استفاده انحصاری از قوه قهریه توسط نظام سیاسی حاکم میباشد که این مهم در الگوی اروپایی به واسطه فرآیند چانهزنی بین نیروهای اجتماعی و دولتمردان شکل گرفت؛ این در حالی است که نیروهای اجتماعی فعال در خاورمیانه معاصر نقش بسیار کمرنگی در روند نهادینهسازی قوه قهریه در دستان دولتها داشتند. حال این پرسش مطرح میشود، چرا فرآیند دولتسازی و روند تثبیت انحصار دولت بر قوه قهریه در مناطق مورد بحث، سرنوشتی متفاوت داشت. در این رابطه به نظر میرسد نقش بازیگران بینالمللی در شکلگیری دولت مدرن خاورمیانهای باعث شد تا اکثر دولتهای منطقه بیش از آنکه بر قدرت زیرساختاری معطوف به جریانهای اجتماعی جوامع مربوطه متکی باشند بر قدرت استبدادی برآمده بر زور و اجبار تکیه کنند. بعبارت دیگر حمایت قدرتهای بینالمللی از رهبرانی که به طور عمده از بقایای نظام سیاسی سابق به حساب میآمدند، باعث گردید طول مدت ظهور دولت مدرن در خاورمیانه تنها به چند دهه تقلیل یابد. این نوشتار میکوشد ضمن اشاره به دیدگاههای رقیب پیرامون ظهور دولت مدرن در چارچوب تحلیلی جامعهشناسی تاریخی، ریشههای ظهور دولت مدرن در خاورمیانه معاصر را در پرتو جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل بررسی نماید.
مهدی زیبائی
چکیده
حسب پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، اقتصاد خاورمیانه به واسطه بیماری کوئید-19 در سال 2020 نسبت به سال پیش از آن 2/5 درصد کوچکتر خواهد شد. این آمار که تنها گوشهای از نتیجه ویرانگر گسترش ویروس کرونا در محیط بینالملل میباشد بیسابقهترین رکود اقتصادی خاورمیانه را رقم زده است. اگرچه ابتکار عمل دولتها مبنی بر اعمال محدودیت در جابجاییهای ...
بیشتر
حسب پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، اقتصاد خاورمیانه به واسطه بیماری کوئید-19 در سال 2020 نسبت به سال پیش از آن 2/5 درصد کوچکتر خواهد شد. این آمار که تنها گوشهای از نتیجه ویرانگر گسترش ویروس کرونا در محیط بینالملل میباشد بیسابقهترین رکود اقتصادی خاورمیانه را رقم زده است. اگرچه ابتکار عمل دولتها مبنی بر اعمال محدودیت در جابجاییهای اجتماعی باعث مهار گسترش ویروس مورد بحث گردیده است اما در عین حال زمینهساز ایجاد اختلال در روند تولید و تعمیق فقر در منطقه نیز به حساب میآید. حال سوال این است که برنامههای قرنطیه دولتهای منطقه چگونه باعث کاهش تولید ناخالص ملی و رکود داخلی گردید. به نظر میرسد پیادهسازی برنامههای کنترلی برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا در دو سطح منطقهای و بینالملل بینالملل باعث ایجاد وقفه در زنجیره ارزش جهانی گردیده است. وضعیت مذکور از یک سو باعث اختلال در روند عرضه کالا و خدمات در اقتصادهای داخلی شد و از سویی دیگر کاهش تقاضا را در سطح کلان رقم زد. تبلور شرایط موجود را میتوان به خوبی در روند نزولی حجم سرمایهگذاری و تجارت خارجی، کاهش قیمت نفت، جریان حوالههای انتقال وجه و صنعت گردشگری منطقه بیش از دیگر بخشها مشاهده کرد. مقاله حاضر قصد دارد در پرتو نظریه وابستگی متقابل از زیرمجموعه اقتصاد سیاسی بینالملل لیبرال و در چارچوب روش تحلیل کمی که مبتنی بر ارقام و دادههای آماری ارائه شده توسط نهادهای پولی-مالی بینالمللی در طول یک سال گذشته میباشد، نتایج محدودیت-های کنترلی داخلی و خارجی دولتها بر اقتصاد خاورمیانه را بررسی نماید.
کامران ربیعی
چکیده
بهجرات میتوان گفت که طی دهه گذشته، هیچ منطقهای در جهان به اندازه خاورمیانه و شمال آفریقا درگیر تحولات سریع سیاسی و دستخوش آشوب، ناآرامیو بیثباتی نبوده است. آغاز دومینوی «اعتراضات تودهای ـ بیثباتی سیاسی» در پی شکلگیری بهار عربی تنها یکی از آن موارد است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شرایطی است که بهار عربی در آن تکوین ...
بیشتر
بهجرات میتوان گفت که طی دهه گذشته، هیچ منطقهای در جهان به اندازه خاورمیانه و شمال آفریقا درگیر تحولات سریع سیاسی و دستخوش آشوب، ناآرامیو بیثباتی نبوده است. آغاز دومینوی «اعتراضات تودهای ـ بیثباتی سیاسی» در پی شکلگیری بهار عربی تنها یکی از آن موارد است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شرایطی است که بهار عربی در آن تکوین یافت. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که چه عواملی موجب شد تا بهار عربی از تونس و مصر آغاز شود؟ در پژوهش حاضر تلاش میشود تا بر اساس رویکردی چند سطحی و چند بعدی، شرایط تکوین و آغاز بهار عربی تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش آن است که شباهتهایی میان تونس و مصر وجود داشته که موجب شد تا بهار عربی از این دو کشور و نه از سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا آغاز شود. بهلحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع پژوهش تطبیقی ـ تاریخی مورد محور است. فرآیند تحقیق در سه مرحله به انجام رسیده است. در مرحله اول شباهتهای موجود میان دو کشور تونس و مصر استخراج شد. در مرحله دوم ارتباط علّی شباهتهای استخراج شده میان تونس و مصر در قالب متغیرهای 9 گانه، با شرایط تکوین و وقوع بهار عربی تبیین شد. در مرحله سوم نیز تبیینی عام از شرایط تکوین و وقوع بهار عربی صورت گرفت و نشان داده شد که چرا بهار عربی از تونس و مصر آغاز شد.
الهام رسولی ثانیآبادی
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعهپذیری دولتهای خاورمیانه (با تاکید بر دولتهای انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا بهعنوان هژمون نظام بینالملل میباشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعهپذیری در روابط بینالملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا بهعنوان کنشگری ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعهپذیری دولتهای خاورمیانه (با تاکید بر دولتهای انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا بهعنوان هژمون نظام بینالملل میباشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعهپذیری در روابط بینالملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا بهعنوان کنشگری عقلانی و بر اساس یادگیری اجتماعی پیچیده و استعاره شرمِ ناشی از تجارب گذشته و بهعنوان هژمون نظام بینالملل تلاش کرده است تا روند جامعهپذیری دولتهای منطقه را وارد مرحله جدیدی نماید؛ به این معنا که در عوض تاکید و استفاده از سازوکارهای مادیگرایانه (اِشغال نظامی و یا مداخله مستقیم) از سازوکارهای معناگرایانه این فرآیند از جمله تکیه بر اقناعسازی و توجیه این کشورها در جهت درونی کردن هنجارهای موردنظر خود استفاده نماید. برای بررسی این فرضیه بعد از بررسی سازوکارهای مادیگرایانه و معناگرایانه جامعهپذیری در روابط بینالملل با استناد به مواضع اعلامی رییس جمهوری آمریکا و اقدامات صورت گرفته در این راستا، به بررسی فرضیه اصلی میپردازیم. این پژوهش تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعه موردی سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن بهصورت استفاده از منابع اسنادی و مجازی است.
خلیل اله سردارنیا
چکیده
«انقلاب خاموش» اصطلاحی است که در ارتباط با تغییر و تحولات تدریجی در عرصه فکری ـ نگرشی و باورهای سیاسی بهکار رفته است، این انقلاب میتواند منجر به کنشهای سیاسی اعتراضی و انقلاب سیاسی و اجتماعی گردد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تاثیر اینترنت بر شکلگیری انقلاب خاموش ارزشی ـ نگرشی و وقوع بهار عربی در چارچوب نظریه رونالد اینگلهارت ...
بیشتر
«انقلاب خاموش» اصطلاحی است که در ارتباط با تغییر و تحولات تدریجی در عرصه فکری ـ نگرشی و باورهای سیاسی بهکار رفته است، این انقلاب میتواند منجر به کنشهای سیاسی اعتراضی و انقلاب سیاسی و اجتماعی گردد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تاثیر اینترنت بر شکلگیری انقلاب خاموش ارزشی ـ نگرشی و وقوع بهار عربی در چارچوب نظریه رونالد اینگلهارت است. پرسش پژوهش آن است که: مهمترین عامل موثر بر بروز انقلاب خاموش در جوانان شهری و تحصیلکردگان خاورمیانه عربی در دو دهه اخیر چه بوده است؟ پیامد چنین انقلابی، در ساحت رفتاری یا کنشی چه بوده است؟ فرضیه تحقیق: بدون آنکه تاثیر تحول در نظام آموزشی نادیده گرفته شود، باید گفت که از نیمه دوم دهه 2000 به اینسو، افزایش دسترسی و استفاده از اینترنت منجر به شکلگیری انقلاب خاموش در ساحت ارزشی ـ نگرشی و فکری و در ساحت رفتاری به تشدید کنشهای اعتراضی در فضای سایبری و غیر سایبری و بهار عربی شد. روش تحقیق از نوع تبیینی ـ علی و تحلیلی است. با استفاده از دادههای پیمایشهای ارزشی و نگرشی انجام شده توسط مراکز پژوهشی منطقهای و مطالعات کمی انجام شده، در این پژوهش این نتیجه حاصل شد که اینترنت در بیش از یک دهه اخیر تا حد زیادی بر سپهر نگرشی و ارزشی و نیز سپهر رفتاری جوانان شهری و تحصیلکردگان تاثیرگذار بوده است؛ اما این نتیجه در مورد تودههای بیسواد و کمسواد تایید نمیگردد لذا در تحلیل تاثیر اینترنت، متغیر نظام آموزشی متحول بهعنوان متغیر زمینهای ـ که مفروض گرفته شده ـ را نمیتوان نادیده گرفت.