قاسم خرمی
چکیده
این مقاله از چشماندازی نونهادگرایانه، زمینهها و دلایل افول بخش صنعت در اقتصاد کشور و تضعیف موقعیت صاحبان صنایع نوپای ایران در دهه نخست استقرار جمهوری اسلامی را تحلیل کرده است. برای این منظور، دودسته عوامل « نهادی-ایدئولوژیک» و «شرایط پیشا نهادی» در بستر فرایندی تاریخی، تحلیلشده است تا بتوان سازوکار ...
بیشتر
این مقاله از چشماندازی نونهادگرایانه، زمینهها و دلایل افول بخش صنعت در اقتصاد کشور و تضعیف موقعیت صاحبان صنایع نوپای ایران در دهه نخست استقرار جمهوری اسلامی را تحلیل کرده است. برای این منظور، دودسته عوامل « نهادی-ایدئولوژیک» و «شرایط پیشا نهادی» در بستر فرایندی تاریخی، تحلیلشده است تا بتوان سازوکار نهادی-تاریخی منجر به تضعیف بورژوازی صنعتی و سقوط جایگاه صنعت و توسعه سرمایهداری صنعتی در اقتصاد سیاسی ایران را تحلیل کرد. روش مقاله حاضر از نوع تحلیل تاریخیِ کیفی است که در انجام آن از دادههای اسنادی مستخرج از گزارشهای اقتصادی و آماری رسمی، خاطرات، آثار مکتوب و بهویژه گفتگو با نخبگان (سیاستگذران دولتی و صاحبان صنایع فعال در بازه زمانی پژوهش) و نیز تحلیلهای تاریخی و اقتصادی و سیاسی دیگر محققان و صاحبنظران، بهره برده است. یافته های این مقاله، نشان میدهد که در بزنگاه شکلگیری نهادهای حکومتی و اقتصادی پسا انقلابی در ایران، روابط متقابل و مجموعهای از عوامل نهادی و پیشا نهادی در بستری از تحول تاریخی، موجب صورتبندی فرایندی وابسته به مسیر، در نهادهای تصمیمگیرنده و ذهنیت تصمیم گیران درباره مناسبات و سیاستهای اقتصادی کشور شد که رویکردی مخالف با رشد سرمایهداری صنعتی داشت. این رویکرد، در دهههای بعد هم یکی از عوامل مهم بازدارنده رشد و توسعه صنعتی در کشور بوده است.