الهه صادقی
چکیده
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسانهای فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظهای را در وضعیت زنان بههمراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان میدهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایشهای ...
بیشتر
سیاست جنسیت در ایران معاصر نوسانهای فراوانی به خود دیده اما در مجموع تغییرات قابل ملاحظهای را در وضعیت زنان بههمراه داشته است. پرسش مقاله معطوف به عوامل سیاسی و بویژه نقش دولت در این تغییرات است. مقاله با استفاده از روش تاریخی-تطبیقی نشان میدهد که سیاست جنسیت در ایران معاصر از سه متغیر «قدرت جنبش زنان»، «گرایشهای دولت» و «مواضع دیگر نیروهای اجتماعی» متأثر بوده و در قالب سه الگوی متمایز ظاهر شده است: نخست، «الگوی محافظهکارانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت سنتگرا و مقاومت برخی از نیروهای محافظهکار بوده که تغییر چندانی در وضعیت زنان ایجاد نکرده است. این الگو در سالهای پیش از جنبش مشروطه (1270 تا 1284)، دهه 1320و برخی مقاطع پس از انقلاب اسلامی(1360 تا 1367) قابل مشاهده است. دوم، «الگوی اصلاحات آمرانه» که ناشی از همزمانی ضعف جنبش زنان، دولت اقتدارگرا و کاهش مقاومت نیروهای محافظهکار بوده و این الگو در سالهای 1300 تا 1320 و همچنین 1342 تا 1357 دیده میشود که باعث تغییراتی در وضعیت حقوقی زنان شد؛ اما این تغییرات از آنجا که با مشارکت جامعه زنان همراه نبود، عمق و استحکامی پیدا نکرد و دورههایی از واگشت را به همراه داشت. سوم «الگوی اصلاحات دموکراتیک» که ناشی از همزمانی جنبش زنان، دولت اصلاحگرا و توازن میان نیروهای اجتماعی نوگرا و سنتگرا بوده است. این الگو در سالهای اولیه پس از جنبش مشروطه و دو دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات در سالهای پس از انقلاب ظاهر شد و تغییراتی نسبتاً عمیق و پایدار در وضعیت زنان به همراه داشت.
علیرضا سمیعی اصفهانی
چکیده
هدف اصلی پژوهش پیش رو، واکاوی و بازخوانی تکهای از تاریخ «سلطه و تغییر» در ایران در دو دهه 1340و 1350 شمسی است که در عمل میتوان گفت بازنمود یا آیینه تمامنمایی از کلیت مناسبات دولت – جامعه در بستر سیاستهای «نوسازی و اصلاحات» در تاریخ ایران معاصر به شمار میرود. بررسی قابلیت ارائه «استراتژی بقای جدید»، ظرفیت ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش پیش رو، واکاوی و بازخوانی تکهای از تاریخ «سلطه و تغییر» در ایران در دو دهه 1340و 1350 شمسی است که در عمل میتوان گفت بازنمود یا آیینه تمامنمایی از کلیت مناسبات دولت – جامعه در بستر سیاستهای «نوسازی و اصلاحات» در تاریخ ایران معاصر به شمار میرود. بررسی قابلیت ارائه «استراتژی بقای جدید»، ظرفیت «اعمال کنترل» و در نهایت توانایی و اراده «تحول اجتماعی» دولت پهلوی دوم و موانع پیش روی آن، بر پایه نظریه «دولت محدود یا دولت درون جامعه» جول.اس میگدال، در مرکز بحث این نوشتار قرار دارد. به اعتقاد میگدال جهت فهم درست و دقیق ماهیت و عملکرد دولت در جهان سوم، باید از رویکرد استعلایی و افسانه و اسطوره دولت «کامل» مورد نظر دولتگرایان که دولت را در مقابل جامعه قرار میدهد و مبتنی بر بازی جمع جبری صفر میان دولت و جامعه است، پرهیز نمود و رویکرد دولت «پارهای یا تکهای» از جامعه است را مورد توجه قرار داد. به عبارت روشنتر این نگاه مستلزم تغییر تمرکز تحلیل از دولت به عنوان یک سازمان بوروکراتیک مستقل (نگاه ساختاری) به دیدگاهی «فرآیندگرا» از دولت در جامعه است. با این توصیف پرسش اصلی پژوهش این است که چرا سیاست تغییر و تحول اجتماعی دولت محمدرضاشاه پهلوی در قالب انقلاب سفید (در دهه 40 و 50) نتوانست به اهداف مدنظر خود دست یابد و در نهایت پهلوی دوم با بحران سلطه و کنترل اجتماعی روبرو شد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت پهلوی دوم به رغم برخورداری از میزان نسبتاً بالایی از کنترل اجتماعی، به جهت محدودیتهای ناشی از ماهیت جامعه شبکهای و همچنین الزامات و ضرورتهای نظام بینالملل، دولت ضعیفی بود که نتوانست استراتژی بقای جذابتر و کارآمدتری برای نیروهای اجتماعی ارائه و منابع لازم برای حمایت از سیاست «تحول اجتماعی» مدنظر خود را بسیج نماید، از این رو در نهایت ناگزیر به «سیاست بقا» روی آورد.
دولت
مجید استوار
چکیده
هرچند تماس ایران با تحولات جهان غرب را میتوان در سفرنامههای اروپایی ایرانیان در دوره صفویه و قاجار جستجو کرد اما آشنایی بُن فکنانه ایرانیان با غرب به دوران جنگ ایران و روس بازمیگردد. پس از جنگ ایران و روسیه در قرن نوزدهم میلادی، زمینه آشنایی ایرانیان با غرب در ابعاد مختلف فراهم شد. اصلاحگران ایرانی بهمنظور آشنایی ایرانیان ...
بیشتر
هرچند تماس ایران با تحولات جهان غرب را میتوان در سفرنامههای اروپایی ایرانیان در دوره صفویه و قاجار جستجو کرد اما آشنایی بُن فکنانه ایرانیان با غرب به دوران جنگ ایران و روس بازمیگردد. پس از جنگ ایران و روسیه در قرن نوزدهم میلادی، زمینه آشنایی ایرانیان با غرب در ابعاد مختلف فراهم شد. اصلاحگران ایرانی بهمنظور آشنایی ایرانیان با رویههای تمدن غربی و نوسازی ایران تلاشهای مستمری را از اعزام محصلان به اروپا تا ترجمه متون غربی و تأسیس نهادهای آموزشی نوین انجام دادند تا عقبماندگی ایران از اروپا را کاهش دهند. تأسیس نظام آموزشی جدید مهمترین علاقهای بود که نخبگان ایرانی در دورههای مختلف از قاجار تا پهلوی به دنبال آن بودند و پس از انقلاب مشروطه و سپس روی کار آمدن دولت پهلوی اول، امکان تحقق نظام آموزشی نوین در ایران فراهم شد. پرسش پژوهش حاضر این است که عملکرد دولت رضاشاه در زمینه نوسازی نظام آموزشی چه تغییراتی در ایران پدید آورد؟ این پژوهش با تمرکز بر نظریه نخبهگرایی، عملکرد دولت رضاشاه را در زمینه نوسازی ایران و ایجاد نظام آموزشی جدید موردبررسی قرار میدهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد اقدامات دولت رضاشاه در نوسازی نظام آموزشی، به گسترش دیوانسالاری مدرن، سکولاریسم، ملیگرایی و غربگرایی انجامید. این پژوهش به شیوه توصیفی و تاریخی موردبررسی قرارگرفته است.
مجتبی مقصودی
چکیده
جنگ و صلح واقعیت همه جوامع بشری و از جمله جوامع چندفرهنگی با محوریت نهاد دولت است. اینکه آیا صلح محصول عمل دولتهاست یا خیر؟ و صلح واقعیتی سیاسی و امری ساخته شدنی است یا امری ناخودآگاه و فرض گرفتنی؟ همه این پرسشها تلاش دارند تا نقش دولتها را بعنوان بزرگترین نهاد سیاسی رسمی در امر صلح مورد بررسی قرار دهند. در هر سمت از این پرسشها، ...
بیشتر
جنگ و صلح واقعیت همه جوامع بشری و از جمله جوامع چندفرهنگی با محوریت نهاد دولت است. اینکه آیا صلح محصول عمل دولتهاست یا خیر؟ و صلح واقعیتی سیاسی و امری ساخته شدنی است یا امری ناخودآگاه و فرض گرفتنی؟ همه این پرسشها تلاش دارند تا نقش دولتها را بعنوان بزرگترین نهاد سیاسی رسمی در امر صلح مورد بررسی قرار دهند. در هر سمت از این پرسشها، صاحبنظرانی قرار گرفتهاند؛ برخی با برداشت از صلح به مثابه نبود جنگ، دولتها را کارگزار اصلی بنای صلح در هر جامعه دانستهاند و عدهای دیگر با ابتنای صلح بر گسترش ناخودآگاه یک فرهنگ خاص، از نقش دولتها در این امر کاسته و بر نقش و مسئولیت نیروهای اجتماعی، نهادهای مدنی و نخبگان تأکید دارند. این مقاله در راستای پاسخگویی به این پرسش است که نقش دولتها در صلحسازی و مصالحه بویژه در جوامعی که از تنوع و گونهگونی فرهنگی برخوردارند، چه بوده و این دولتها از چه ویژگیهایی برخوردارند؟ مقاله به لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانهای و نیز از نظر تجزیه و تحلیل یافتهها در چارچوب روش تحلیل کیفی قابل طرح میباشد. یافتههای پژوهش بر این نکته تأکید دارد که پرداختن به موضوع صلح بدون پرداختن به مسئولیت اجتماعی- نهادی و نیز ساخت و بافت سیاسی دولتها امکانپذیر نبوده و علیرغم منحصر به فرد بودن ماهیت هر تعارض و درگیری، دولتهای مصالحهگر از یکسری ویژگیهای مشترک همچون برخورداری از ظرفیتهای نهادی مناسب، فراگیر بودن، دمکراتیک بودن و تنوعپذیری رسانهای، حزبی و هویتی و اقتصاد متوازن برخوردارند.
عنایت اله یزدانی؛ مصطفی قاسمی
چکیده
با شروع بیداری اسلامی در تونس، کشورهای مستعد بحران نظیر لیبی نیز با روند بیداری مواجه شدند. بعد از 9 ماه جنگ و درگیری بین نیروهای قذافی و انقلابیون، در مرداد سال 1390 انقلابیون پیروز شدند. بعد از پیروزی، مرحلهی جدیدی در حیات سیاسی و اجتماعی این کشور آغاز شد. البته در این کشور نهتنها یک دولت قدرتمند و مردمی شکل نگرفت؛ بلکه تا تشکیل دولت ...
بیشتر
با شروع بیداری اسلامی در تونس، کشورهای مستعد بحران نظیر لیبی نیز با روند بیداری مواجه شدند. بعد از 9 ماه جنگ و درگیری بین نیروهای قذافی و انقلابیون، در مرداد سال 1390 انقلابیون پیروز شدند. بعد از پیروزی، مرحلهی جدیدی در حیات سیاسی و اجتماعی این کشور آغاز شد. البته در این کشور نهتنها یک دولت قدرتمند و مردمی شکل نگرفت؛ بلکه تا تشکیل دولت وفاق ملی، دو دولت، دو پارلمان، دو نخستوزیر و دو کابینه حضور داشتند با توجه به توصیف وضعیت لیبی و دخالت عوامل متعدد، این کشور را میتوان بهعنوان یک دولت ورشکسته بهشمار آورد. بر همین اساس سوال این مقاله این است که لیبی بعد از انقلاب در چه شرایطی با پدیده ورشکستگی روبهرو شده است؟ در پاسخ به این سوال بحث اصلی این است که گرایشات قبایلی، نبود ساختارهای نظامی و اقتصادی، فقدان فرهنگ دموکراتیک، جامعه مدنی و مداخلات خارجی باعث شده وضعیت بهسمت یک دولت ورشکسته پیش رود. یافتههای مقاله نیز نشان از شکلگیری نوعی دولت ورشکسته دارد که موجب رشد ناهنجاریها و نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی در این کشور گردیده است.
تاریخ
علیرضا اشتری تفرشی
چکیده
قوانینالوزاره یکی از آثار ابوالحسن ماوردی، اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که در آن بهجای مبانی نظری سیاست، به ارائه تصویری از ساختارهای حیاتی دولتی کارآمد پرداخته است؛ کاویدن زمینههای رابطه متغیّرهای فعال در اندیشه و زمانه نگارنده با محتوای این اثر، مساله اصلی پژوهش حاضر است. بهرغم اهمیت قوانینالوزاره در میراث ...
بیشتر
قوانینالوزاره یکی از آثار ابوالحسن ماوردی، اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که در آن بهجای مبانی نظری سیاست، به ارائه تصویری از ساختارهای حیاتی دولتی کارآمد پرداخته است؛ کاویدن زمینههای رابطه متغیّرهای فعال در اندیشه و زمانه نگارنده با محتوای این اثر، مساله اصلی پژوهش حاضر است. بهرغم اهمیت قوانینالوزاره در میراث اندیشه سیاسی اسلام و دولت نگاری اسلامی، این اثر از سوی پژوهشگران معاصر کمتر مورد مداقّه و مطالعه منظم و هدفمند بوده و بیشتر در سایه دیگر اثر شناخته شدهتر ماوردی، احکام السلطانیه، قرار داشته است؛ از همین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت ویژگیهای اصلی دولت کارآمد در این اثر مهم دولت نگارانه، کوشیده است تا با کاربست روش تحلیل مضامین به تبیین مبانی دولت کارآمد در قوانینالوزاره نائل آید. شیوه این مطالعه کتابخانهای و تمرکز پژوهش بر متن عربی قوانینالوزاره بوده است. بخشی از دستاورد این پژوهش استخراج بیش از 300 مضمون سازنده قوانینالوزاره است که ماحصل تحلیل آنها نشان از تقسیم مضامین به دستههای مضامین بحران، علل بحران، راهحل بحران و دولت کارآمد یا دولت بدون بحران در نظر ماوردی دارد. طبق بازخوانی این دستاورد با رهیافت مفهومی توماس اسپریگنز، واضح میگردد که ماوردی بحران سیاسی سده پنجم هجری را فقدان روالهای ساختاری، رفتاری و برنامه برای اداره دولت میدانسته و برای رفع آن، به ترسیم دقیق دهها الگوی ساختاری، رفتار سازمانی و برنامههای دولتی پرداخته است.
ابراهیم التجائی
چکیده
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح ...
بیشتر
در میان طیف گسترده دیدگاههای موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهمترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی میکند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتیتر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد بهوضوح قابل مشاهده است. مهمترین آنها ضعف چارچوبهای نهادی مناسب برای کارکرد بازارها و بخش خصوصی در محدوده آنها است. در این مقاله نقش دولت در ایجاد این زیربناهای نهادی در حدود چهار دهه از نیمه نخست سده یاد شده مورد بررسی قرار میگیرد. بررسیها نشان میدهد که پس از تلاشهای نسبتاً نافرجام، منقطع و پراکنده برخی سیاستمداران در سده سیزدهم ﻫ.ش، در دو دهه نخست سده چهاردهم، اراده معطوف به قدرت از سوی حکومت بهمنظور نوسازی شکل گرفت و ایجاد نهادهای جدید از سطح پایتخت به سطح ملی بسط و گسترش یافت. در سه دهه بعدی، توجه دولت به اقدامات نهادی اقتصادی جدید معطوف شد. از میان این اقدامات، شش اقدام تأسیس سازمان برنامه، ملی شدن صنعت نفت، اصلاحات ارضی، تأسیس صندوق تجدید ارزیابی ذخایر ارزی و بانکهای تخصصی، تأسیس بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار تهران و اجرای پنج برنامه عمرانی و اقتصادی اهمیت بهسزایی دارند و هر یک آثار قابل ملاحظهای بر اقتصاد ایران بهجا گذاشتند.
رز فضلی؛ محسن علیحیدری
چکیده
پس از اپیدمی ویروس کرونا از ماههای آغازین سال 2020 در جهان؛ آلن بَدیـو، فیلسوف مارکسیست فرانسوی، طی مقالهای تلاش کرد از جانب دولت به مسئله نگاه کند و بیان داشت دولت بورژوازی باید در حالیکه به منافع طبقاتی خود اهمیت میدهد، به منافعی عمومیتر نیز نظر کند و این بزنگاه را چون بزنگاه رویارویی با دشمنی عمومی دید. تلاش واقع بینانه این ...
بیشتر
پس از اپیدمی ویروس کرونا از ماههای آغازین سال 2020 در جهان؛ آلن بَدیـو، فیلسوف مارکسیست فرانسوی، طی مقالهای تلاش کرد از جانب دولت به مسئله نگاه کند و بیان داشت دولت بورژوازی باید در حالیکه به منافع طبقاتی خود اهمیت میدهد، به منافعی عمومیتر نیز نظر کند و این بزنگاه را چون بزنگاه رویارویی با دشمنی عمومی دید. تلاش واقع بینانه این فیلسوف ایدهآلیست در فهم وضعیت دولت فرانسه، برای همکیشان و منتقدان وی غیرمنتظره بود. در این مقاله تلاش میشود از رهگذرِ نقدِ انتقاداتِ واردشده به آلن بدیو در موضعگیری اخیرش در باب وضعیت اپیدمی، شرح داده شود که چگونه وضعیت همهگیری بیماری کرونا نه وضعیتی فلسفی و نه موقعیتی متافیزیکی است و اینکه چرا توصیههای بدیو به دولت امانوئل مکرون، بهمعنای موجهسازی ناکارآمدی سیاستهای نئولیبرالیستی در مواجهه با اپیدمی کرونا نیست. برای پیگرفتن این هدف به تعریف بدیو از وضعیت فلسفی پرداخته و نسبت وی با مفهوم "رخداد" همچون مفهوم محوری وی در تعریف وضعیت فلسفی اشاره شده و در ادامه بررسی میشود چگونه وضعیت پاندمی کرونا، یک رخداد و وضعیتی فلسفی نیست و موضعگیری سیاسی آلن بدیو در شرایط حاضر در برابر دولت مکرون علیرغم شکل محافظهکارانهاش، در ادامه فلسفه رادیکال او فهم میشود. در نهایت پیشنهاد این فیلسوف سیاسی- رفتن به سمت الگویی مشابه دولت رفاه- با زیربنای اقتصادی و الگوی سیاسی هژمون فعلی در جهان سرمایهداری، بهعنوان یک راهحل ممکن در مواجهه با وضعیت کرونا ارزیابی میشود.
بهروز صدقی شامیر
چکیده
از آنجا که خواجه نصیر الدین طوسی و توماس آکوئیناس هر دو فیلسوف و متکلم برجسته از دو دین ابراهیمی ( اسلام و مسیحیت)، عقلگرا، تحول خواه، و از قضا هردو همعصر بوده و در آثار خود به مبحث دین و دولت پرداخته اند، این پرسش قابل طرحاست که آیا از دیدگاه این دو متفکر تشکیل دولت و اداره آن، منحصرا امری دینی- الهیاست یا امری طبیعی ...
بیشتر
از آنجا که خواجه نصیر الدین طوسی و توماس آکوئیناس هر دو فیلسوف و متکلم برجسته از دو دین ابراهیمی ( اسلام و مسیحیت)، عقلگرا، تحول خواه، و از قضا هردو همعصر بوده و در آثار خود به مبحث دین و دولت پرداخته اند، این پرسش قابل طرحاست که آیا از دیدگاه این دو متفکر تشکیل دولت و اداره آن، منحصرا امری دینی- الهیاست یا امری طبیعی و مربوط به طبع مدنیانسان است؟این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی در صدداست که ضمن بررسی دیدگاه این دو متفکر اسلامی و مسیحی ( خواجه نصیر و توماس آکوئیناس)، به سئوال فوق الذکر پاسخ دهد. داده های این پژوهش نشان میدهد که هم توماس آکوئیناس و هم خواجه نصیر الدین طوسی مشروعیت دولت را فارغ از الهی بودن یا عرفی بودنش؛ به عنوان امری طبیعی مشروط به رعایت عدالت، و برخورداری ازحکمت و خرد میدانند. از نظر خواجه نصیر الدین طوسی، اداره مدینه فاضله محدود به پیامبران و امامان که ممتاز به الهام الهیاند نیست بلکه حکما که ممتاز به قوت عقلاند نیز شایسته رهبری و اداره مدینه فاضله اند. از نظر توماس آکوئیناس نیز هرحکومتی که عادلانه و عاقلانه عملکند، درجهت خیر عموم و همسو با طبیعت و فطرت بشریاست و لازم الاتباع خواهد بود.
سید جلال الدین فرجی
چکیده
امروزه رشد شتابان شهرها و مهاجرت های گسترده به سوی آنها زمینه تنوعات فرهنگی گسترده را در محیط های شهری به دنبال داشته است و این مسئله دولتهای محلی که مسولیت مدیریت شهرها را بر عهده دارند را با مشکلی جدی مواجه ساخته است به همین سبب است که مدیریت شهری در شهرهای بزرگ دیگر قادر نخواهد بود با روش های سنتی و معمول گذشته در ارائه خدمات یکسویه ...
بیشتر
امروزه رشد شتابان شهرها و مهاجرت های گسترده به سوی آنها زمینه تنوعات فرهنگی گسترده را در محیط های شهری به دنبال داشته است و این مسئله دولتهای محلی که مسولیت مدیریت شهرها را بر عهده دارند را با مشکلی جدی مواجه ساخته است به همین سبب است که مدیریت شهری در شهرهای بزرگ دیگر قادر نخواهد بود با روش های سنتی و معمول گذشته در ارائه خدمات یکسویه موفقیتی بدست آورد. به همین خاطر نظریه پردازان علم مدیریت معتقدند که باید از نظریات و پارادایم های مدیریتی جهت مدیریت هر چه بهتر شهرها استفاده گردد که یکی از این موارد مدیریت کوانتومی می باشد. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی روابط علی میان متغیرهای مدیریت کوانتومی با مؤلفه های حکمرانی هوشمند فرهنگ شهری است، پس پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. برای تحقق این هدف از دو روش تحلیل مضمون و دلفی فازی استفاده شده است. ابزار عملی گردآوری داده ها، پرسشنامه ساختارمند و نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده ها با روش دلفی فازی نشان داد که از بین مهارت های هفتگانه مدیریت کوانتومی، احساس کوانتومی کمترین تأثیر و این در حالی است که وجود کوانتومی و عمل کوانتومی بالاترین تاثیر را بر روی حکمرانی هوشمند فرهنگ شهری در مدیریت دولتهای محلی دارد.
حمید سجادی
چکیده
ارزیابی برنامههای توسعه ایران جهت رفع موانع و تحقق اهداف برنامههای توسعه، موضوع پژوهش گستره وسیعی از مقالات و تحقیقات بوده است. با توجه به حجم زیاد مطالعات ارزیابی برنامههای توسعه از یکسو و گوناگونیها در نتایج تحقیقات از سوی دیگر، روش فراترکیب به منظور تجزیه و تحلیل نظاممند گستره وسیع نتایج پژوهشها اتخاذ شد. در این ...
بیشتر
ارزیابی برنامههای توسعه ایران جهت رفع موانع و تحقق اهداف برنامههای توسعه، موضوع پژوهش گستره وسیعی از مقالات و تحقیقات بوده است. با توجه به حجم زیاد مطالعات ارزیابی برنامههای توسعه از یکسو و گوناگونیها در نتایج تحقیقات از سوی دیگر، روش فراترکیب به منظور تجزیه و تحلیل نظاممند گستره وسیع نتایج پژوهشها اتخاذ شد. در این مطالعه، متون کیفی منتشر شده و نشده در زمینه آسیبهای برنامههای توسعه طی سالهای 1394-1371 انتخاب شدند. سپس با مرور کامل متن مقالات و گزارشات و متون، مقالاتی که بطور دقیق نقاط ضعف و تسهیل کنندههای برنامههای توسعه ملی را مورد بررسی قرار می دادند، انتخاب و با یکدیگر مقایسه شدند. این مقالات با رویکرد تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و داده ها به شیوه کدگذاری بازتحلیل شدند. نتایج حاصله از تحلیل نقاط ضعف و موانع برنامه های توسعه در 13 مضمون و تسهیل کنندهها در پنج کد تحت عناوین همگرایی و انسجام نظام آموزش عالی با نظام اجتماعی و پیوند علم و صنعت، پیشبرد توسعه متوازن، محدودسازی دولت در فرایند توسعه، تقویت نظام اجتماعی به عنوان بستر توسعه و گسترش تعاملات بین المللی تفسیر و ترجمه شدند و نهایتا یافتههای راهبردها نشان از ضرورت پیشبرد توسعه در قالب رویکرد سیستمی داینامیک، تفسیر شد.
رضا سلیمانی
چکیده
تحلیل سیاسی جامعهی معاصرِ ایران، نشان میدهد شناخت تاریخ تحولات خِرَد حکومتی(تصور معقول از دولت) در فهم ذهنیت نیروهای اجتماعی در قبال حکومت تأثیر جدی دارد. مشروطهی ایرانی توانست اولین تردیدها را دربارهی دولت سلطنتی به وجود آورد و نگرههای سنتی را دربارهی مشروعیت دولت زیر سئوال ببرد. با این وجود، بینظمی/آشوبهای اجتماعی ...
بیشتر
تحلیل سیاسی جامعهی معاصرِ ایران، نشان میدهد شناخت تاریخ تحولات خِرَد حکومتی(تصور معقول از دولت) در فهم ذهنیت نیروهای اجتماعی در قبال حکومت تأثیر جدی دارد. مشروطهی ایرانی توانست اولین تردیدها را دربارهی دولت سلطنتی به وجود آورد و نگرههای سنتی را دربارهی مشروعیت دولت زیر سئوال ببرد. با این وجود، بینظمی/آشوبهای اجتماعی و سیاسی پدیدارشده در جامعهی ایرانیِ پسامشروطه، موجب هویدا شدن دوبارهی «بحران حکمرانی» و اُفت گرایشِ تحولخواهی در عقلانیت حکومتی سنتی و حرکت به سوی خِرد حکومتی جدید گردید. این خِرَد جدید شرایط را برای بازتولید ساختار اقتدارگرای نوینی چون رضاشاه در واکنش به بحران حکمرانی پسامشروطهای فراهم ساخت. از اینرو در این مقطع، موج جدیدی از تلقیها در میان روحانیت رسوخ یافت که با همان اشتیاقی که پیشتر در جستجوی آزادی و حکومت قانون بودند، به جستجوی حکومت مطلقه اهتمام ورزیدند و عملاً به بازتولید روحِ استبداد قاجاری در کالبد دولت مطلقهی پهلوی کمک کردند. به این ترتیب، نمودار تحولات سیاسی- اجتماعی ایران، نموداری سینوسی مینماید که مشحون از افتوخیزهای متناوب از تغییر یا پذیرش دولت استبدادی است. پرسش اصلی مقاله آن است که تلقی روحانیت از سلطنت، به عنوان دولت مشروع، در فضای پسامشروطه چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ فرضیهی اصلی در چارچوب مفهوم «حکومتمندی» فوکو آن است که تصور روحانیت از سلطنت طیفی از مشروعیتپنداری دولت سلطنتی تا انتقاد و مخالفت با آن را تجربه کرده است. بر این اساس، هدف اصلی مقاله کشف تحول در تصور روحانیت در قبال پروبلمهی سلطنت در فضای پسامشروطه تا انقلاب اسلامی است.
مهدی نصر
چکیده
امروزه «عدالت»، گو آنکه هنوز جایگاهی در میان برخی از فلاسفه سیاسی دارد، اما در کشاکش مباحث اقتصادی نولیبرال و سیاستهای بینالمللی قدرتهای بزرگ تقریباً به فراموشی سپرده شده؛ «دولت» اما وضعیت بهتری دارد. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تبارشناسی تلازم این دو مفهوم و نه الزاما اینهمانی آنها در خاستگاه خود را به ...
بیشتر
امروزه «عدالت»، گو آنکه هنوز جایگاهی در میان برخی از فلاسفه سیاسی دارد، اما در کشاکش مباحث اقتصادی نولیبرال و سیاستهای بینالمللی قدرتهای بزرگ تقریباً به فراموشی سپرده شده؛ «دولت» اما وضعیت بهتری دارد. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تبارشناسی تلازم این دو مفهوم و نه الزاما اینهمانی آنها در خاستگاه خود را به نمایش بگذارد. اصول کلاسیک عدالت، یعنی آزادی سیاسی و اصول عدالت توزیعی بهعلاوه احترام به برابری طبیعت، اصول مستتر در اندیشه دولت، چه دولت باستانی و چه دولت مدرن، هستند. «دولت» نیز در خاستگاه خود برای شکل دادن به هویت سیاسی انسان، اصول عدالت را پیشفرض گرفته است. این امر ورای خطابهای اخلاقی است و بیشتر به خاستگاه مشترک این دو مفهوم تاکید میکند. البته روایت ما از مفاهیم سیاسی متفاوت از روایات سوژهگرایانه مدرن است. بنابراین سعی دیگر ما این است که عدالت و دولت را از مفاهیم سوژهگرایانه، مفاهیمی که انتقادات زیادی بدانها وارد شده، جدا سازیم و این امر را اثبات کنیم که حتی با پیشفرضهای فلسفههای منتقد مدرنیته نیز اصول عدالت و دولت سر جای خود باقی میمانند و حتی اکنون برای پاسداری از آنها باید اهتمام بیشتری بهخرج دهیم. بنابراین در بررسی خاستگاه مفاهیم اصلی فلسفه سیاسی، در مرحله نخست دولت باستانی و در مرحله بعد اصول امروزین عدالت و دولت در بههمپیوستگی خود و سرچشمه مشترک خودشان نشان داده خواهند شد.
مجید روحی دهبنه
چکیده
خاورمیانه و بهویژه جهان عرب از سال 2011 میلادی با دگرگونی و تحولات بسیاری مواجه شده است. این دگرگونی که از آن به «بهار عرب» و یا «بیداری اسلامی» تعبیر میشد، به جای ساخت دولتی نوین بر پایهی یک نظم منطقهای، با ورود متغیرها و عوامل متعددی چون گروههای تروریستی-تکفیری، پویش قومی کردها، پویش ترکیه در صحنهی بازی خاورمیانه، ...
بیشتر
خاورمیانه و بهویژه جهان عرب از سال 2011 میلادی با دگرگونی و تحولات بسیاری مواجه شده است. این دگرگونی که از آن به «بهار عرب» و یا «بیداری اسلامی» تعبیر میشد، به جای ساخت دولتی نوین بر پایهی یک نظم منطقهای، با ورود متغیرها و عوامل متعددی چون گروههای تروریستی-تکفیری، پویش قومی کردها، پویش ترکیه در صحنهی بازی خاورمیانه، تلاش عربستان برای تغییر توازن قوا، دکترین اوباما و رقابتهای منطقهای، با موج نوینی از بحران و بیثباتی مواجه شده که در نوع خود بیسابقه مینماید. مسیر حوادث نشان میدهد که خاورمیانه پس از این اتفاقات، از آشفتگی زیادی در سطوح مختلف (داخلی، منطقهای و بینالمللی) رنج برده و بخش زیادی از این آشفتگی نیز به مسأله دولت و بحران دولت ملی مربوط میشود. بر این اساس، این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به دنبال تبیین تئوریک چرایی این آشفتگی و بیثباتی در خاورمیانه پس از تحولات 2011 میلادی بر آمده است. در این زمینه، با استفاده از رویکرد «مجموعهی امنیتی منطقهای» و سطوح تحلیل (داخلی، منطقهای و خارجی) مورد توجه این رویکرد، سعی دارد به صورت نظاممند آشفتگی دولتها، پویشهای منطقهای، الگوهای دوستی و دشمنی، رقابتها و ساختار قدرت در منطقه را تبیین و تحلیل نماید.
پروانه سلاطین
چکیده
در دهههای اخیر، مطالعات مربوط به نقش دولت در اقتصاد از مباحث مربوط به اندازه دولت و وظایف آن به مقوله کیفیت دخالت دولت معطوف گشته است. این تغییر نگاه به مقوله دولت در اقتصاد، موجب ارائه دیدگاه جدیدی تحت عنوان حکمرانی خوب گشته است. حکمرانی خوب نیازمند رویکردی گسترده نسبت به مشارکت طیف وسیعی از گروهها شامل دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی ...
بیشتر
در دهههای اخیر، مطالعات مربوط به نقش دولت در اقتصاد از مباحث مربوط به اندازه دولت و وظایف آن به مقوله کیفیت دخالت دولت معطوف گشته است. این تغییر نگاه به مقوله دولت در اقتصاد، موجب ارائه دیدگاه جدیدی تحت عنوان حکمرانی خوب گشته است. حکمرانی خوب نیازمند رویکردی گسترده نسبت به مشارکت طیف وسیعی از گروهها شامل دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به صورت شفاف میباشد. در این راستا کیفیت حکمرانی نشان دهنده توانایی دولتها در تدوین و اجرای سیاستهای تأثیرگذار در بهبود فضای کسب و کار، رشد و توسعه اقتصادی و گسترش کارآفرینی است. از اینرو هدف اصلی مقاله، یافتن پاسخ برای این پرسش مهم است که میزان تاثیرگذاری کیفیت حکمرانی بر کارآفرینی در گروه کشورهای منتخب چیست؟ این تحقیق از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، ماهیت و شیوه نگرش پرداختن به مسأله، استنباطی است. در این مطالعه به اطلاعات آماری موجود در بانک جهانی و دیدهبان جهانی کارآفرینی مراجعه و با مدلسازی عوامل موثر بر کارآفرینی با تاکید بر کیفیت حکمرانی از رگرسیونهای چند متغیره و دادههای پانل و نرمافزارهای Excel و Eviews استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش اثرات ثابت در دوره زمانی 2000-2016 نشان داد که کیفیت حکمرانی تاثیر مثبت و معنیداری بر کارآفرینی در گروه کشورهای منتخب دارند. میزان تاثیرگذاری کیفیت حکمرانی بر کارآفرینی در گروه کشورهای منتخب نوآورمحور با درآمد بالا بیشتر از گروه کشورهای منتخب کاراییمحور با درآمد متوسط میباشد. در این راستا دولتها با ایجاد نهادهای کارآمد میتوانند محیط مناسبی را برای تنظیم روابط اقتصادی افراد جامعه به گونهای کمهزینه فراهم سازند تا از این طریق زمینه تقویت و توسعه کارآفرینی فراهم شود.
علی عباسی شوازی
چکیده
حدود 14 سال از طرح پرونده هستهای ایران در نهادهای بینالمللی از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد میگذرد و این موضوع یکی از مهمترین مسائل داخلی برای ایران و بینالمللی، برای کشورهای درگیر بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هستهای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال ...
بیشتر
حدود 14 سال از طرح پرونده هستهای ایران در نهادهای بینالمللی از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد میگذرد و این موضوع یکی از مهمترین مسائل داخلی برای ایران و بینالمللی، برای کشورهای درگیر بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هستهای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، بهمنظور احصا شاخصهای امنیت و همچنین ارائه شاخصهایی از امنیت ملی طرح شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدات بینالمللی برنامه هستهای، به بررسی تاثیر تحولات هستهای بر امنیت پرداختهایم. بر این اساس فرضیهی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هستهای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بینالمللی در پرونده هستهای میتواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس بهواسطهی عدم کارآیی لازم در این حوزهها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بینالملل و مذاکرات هستهای میباشد.
شایان کرمی
چکیده
این مقاله قصد دارد ضمن تحلیل پیامدهای توزیع منابع طبیعی (زمین و آب) در ساختار سیاسی و اجتماعی، نظریه رانتداری را بهمثابه رهیافتی بدیل برای تبیین پارهای از رخدادهای تاریخی و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران ارائه کند. مسئله اصلی مقاله تبیین پیامدهای توزیع اصل منابع طبیعی در ایران دورۀ قاجاریه است. دادهها از آرشیو اسناد ملی و سایر ...
بیشتر
این مقاله قصد دارد ضمن تحلیل پیامدهای توزیع منابع طبیعی (زمین و آب) در ساختار سیاسی و اجتماعی، نظریه رانتداری را بهمثابه رهیافتی بدیل برای تبیین پارهای از رخدادهای تاریخی و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران ارائه کند. مسئله اصلی مقاله تبیین پیامدهای توزیع اصل منابع طبیعی در ایران دورۀ قاجاریه است. دادهها از آرشیو اسناد ملی و سایر منابع کتابخانهای گردآوری و به روش تاریخی تحلیل رانت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد در تاریخ اقتصادی ایران دولت بهعنوان بزرگترین توزیع کننده منابع طبیعی (زمین و آب) در طرف عرضه و جامعه (سرمایه و کار) بهعنوان بزرگترین مصرف کننده در طرف تقاضا قرار میگیرد. ساختار نهادهای سیاسی و اجتماعی بر اساس الگوی اجرای عدالت اجتماعی در توزیع منابع طبیعی بهشکل انحصاری قوام مییابد. این الگو از عوامل اصلی ایجاد رانت و تثبیت نهاد رانتداری در دولت بوده است. در دورۀ قاجاریه تیول، تسعیر، تفاوت عمل و حقوق و مواجب شاهزادگان مهمترین کانالهای توزیع رانت، منشعب از نهاد رانتداری دولتی بودند. این کانالها پس از انقلاب مشروطه با اقدام قاطعانه مجلس اول مسدود شدند. نهاد رانتداری دولتی از عوامل اصلی ناکارآمدی نظام مالیاتگیری، کاهش مستمر درآمد دولت و شیوع رشوه و فساد بود. هدف نهایی توزیع رانت معافیت از پرداخت مالیات بود. از دیگر پیامدهای مهم رانتداری میتوان به واگذاری امتیازات بزرگ اقتصادی و وقوع انقلاب مشروطه اشاره کرد.
سیده فهیمه ابراهیمی
چکیده
تاریخ سیاسی و اجتماعی ماوراءالنهر(فرارود) در دوره اسلامی، بزنگاههایی از تصادم دو زیست جهان بدوی و حضری دارد که یکی از متأخرین آنها، برهة قدرت گیری و حاکمیت صحراگردان ازبک و مهاجرت گستردة آنها به قلمرو جهان ایرانی و در نهایت شکل گیری ساختار سیاسی و اداری دوگانه (ایلیاتی ـ حضری) بود. در نوشتار حاضر با بکارگیری رویکرد جامعه شناسانة وبری(نظریة ...
بیشتر
تاریخ سیاسی و اجتماعی ماوراءالنهر(فرارود) در دوره اسلامی، بزنگاههایی از تصادم دو زیست جهان بدوی و حضری دارد که یکی از متأخرین آنها، برهة قدرت گیری و حاکمیت صحراگردان ازبک و مهاجرت گستردة آنها به قلمرو جهان ایرانی و در نهایت شکل گیری ساختار سیاسی و اداری دوگانه (ایلیاتی ـ حضری) بود. در نوشتار حاضر با بکارگیری رویکرد جامعه شناسانة وبری(نظریة اقتدار سنتی) که روند تحول اقتدار و سلطة در جوامع سنتی را به تصویر میکشد، ادوار حاکمیت سیاسی ازبکان تا قرن 13/19 را با این ابهام پی گرفتیم که «صحراگردان ازبک چه گونه هایی از اقتدار و حاکمیت سنتی را در روند تحول حیات سیاسی خود تجربه کردهاند؟»، مدعای ما این است که «اقتدار سنتی ازبکان، به تبع نظام اجتماعی ترکیبی (حضری و بدوی) و غلبة ساختار ایلی، در چالش پیوسته و پرتنش میان گونه های مختلف، هم زمان ساختار چند لایه ای(از اقتدار جرنوتوکراسی(پیرسالارانه)، پاتریارکال(پدرسالارانه) و پاتریمونیال(پدرشاهی)) را تجربه میکند و سرانجام با قدرت گیری آخرین سلسله از این نژاد(منغیت ها) به دلایلی لایة پاتریمونیال آن تثبیت میشود». ماحصل پژوهش، مدعای فوق را این گونه تکمیل میکند که اقتدار گسترش یافتة پاتریمونیال منغیتی به دلیل خودکامگی امیران این سلسله در روند تثبیت اقتدار سیاسی خود به سلطانیسم (که گونه ای از سلطة پاتریمونیال است) نزدیک میشود.
دولت
مظاهر ضیایی
چکیده
هدف این مقاله استفاده از نظریهی "دولت طبیعی" نورث و همکاران برای ارائه تفسیری نو از تحولاتی است که طی آن فرقه صفویه به دولتی بزرگ در زمان عباساول تبدیل که بادوامترین دولت بعد از اسلام و شکلدهندهی بسیاری ازنهادها و مرزهای ایران امروزی شد. نورث و همکاران "دولت طبیعی" را دولتِ جوامع با "نظم دسترسی محدود" نامیدهاند، چون متداولترینِ ...
بیشتر
هدف این مقاله استفاده از نظریهی "دولت طبیعی" نورث و همکاران برای ارائه تفسیری نو از تحولاتی است که طی آن فرقه صفویه به دولتی بزرگ در زمان عباساول تبدیل که بادوامترین دولت بعد از اسلام و شکلدهندهی بسیاری ازنهادها و مرزهای ایران امروزی شد. نورث و همکاران "دولت طبیعی" را دولتِ جوامع با "نظم دسترسی محدود" نامیدهاند، چون متداولترینِ نظم اجتماعی در طول تاریخ بوده است. این نظم اجتماعی در مقابل "نظم دسترسی باز"، یعنی نظمی با دسترسی عمومی به منابع و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی جامعه، است. "دولت طبیعی" ائتلافی از قدرتمندان جامعه است که فعالیتهای کلیدی سیاسی، نظامی، اقتصادی، دینی و آموزشی جامعه را طوری کنترل میکنند که تولید و توزیع رانت برایشان فراهم شود. پس تغییرات در ائتلاف با تغییرات در منابع تولید رانت و رقابت بر سر توزیع آن مرتبط است. مدت بین آغاز صفویه تا عباساول به هفت دوره تقسیم و نشان داده میشود که چگونه تغییرات در ائتلاف متناسب با نقش و انگیزههای اعضاء در تولید انواع رانتها و قدرت سیاسی نسبی آنها قابل تفسیر است. برای هر دوره ابتداء مهمترین بخش از چارچوب نظری مرتبط ارائه و سپس تحولات آن دوره و تغییرات ترکیب ائتلاف مورد بحث قرار میگیرد. انتظار میرود بکارگیری این نظریه، که دولت را بر خلاف اغلب نظریهها، سازمانی یکپارچه و تکبازیگرِ جامعه نمیداند و همزمان جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را در بر دارد، بینشهای جدیدی برای تفسیر تحولات دولت صفوی و نسبت این تحولات به توسعه ارائه کند.
محسن دیانت
چکیده
امروزه یکی از مباحث مهم در جامعهشناسی سیاسی، دیاسپورا و کارکردهای آن در راستای تقویت ناسیونالیسم قومی در جوامع متکثر میباشد. جامعه دیاسپورا بهعنوان یک کارگزار استراتژیک، پیشتاز حرکت ملیگرایانه و خالق جایگاه راهبردی برای خلق گفتمانهای ملی است. ساختار فرصتها و ظهور الیتهای کرد در دیاسپورا بهعنوان کارگزاران اصلی تعارض ...
بیشتر
امروزه یکی از مباحث مهم در جامعهشناسی سیاسی، دیاسپورا و کارکردهای آن در راستای تقویت ناسیونالیسم قومی در جوامع متکثر میباشد. جامعه دیاسپورا بهعنوان یک کارگزار استراتژیک، پیشتاز حرکت ملیگرایانه و خالق جایگاه راهبردی برای خلق گفتمانهای ملی است. ساختار فرصتها و ظهور الیتهای کرد در دیاسپورا بهعنوان کارگزاران اصلی تعارض و ناسیونالیسم در خاورمیانه کنونی نقشی اساسی راایفا مینماید. از سویی ناسیونالیسم در دیاسپورا صورت میگیرد و جوامع دیاسپورا تاثیر زیادی بر روی گفتمان و سیاستهای سرزمینی میگذارند و بررسی آن در قالب نقش آفرینی اجتماعی حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش دیاسپورا بهعنوان فرصتی برای جامعه با رویکرد ملی میباشد. سوال اصلی پژوهش این است که دیاسپورا چگونه باعث تقویت روحیه ملیگرایی در کردها میشود؟ فرضیه پژوهش حاکی از این است که تاکید الیتها بر روحیه ملیگرایی باعث شکلگیری نظم اجتماعی کرد میگردد. این تحقیق با روشی تحلیلی ـ توصیفی در پی آنست که نشان دهد، نخبگان دیاسپورای کرد در جوامع غربی بر تعارضات هویتی و ناسیونالیسم کرد تاثیرگذار و درصدد هژمونسازی هویتی و ژئوپلیتیکی کردستان بهعنوان یک واحد جغرافیایی متمایز می باشند.
اندیشه سیاسی
رضا جاوید
چکیده
ناصرالدین شاه بعد از جنبشِ تنباکو به قدرتِ الاهیاتِ سیاسی در دستِ علما و مراجع دینی واقف شد. او که با سفر به فرنگ شیفته معماری مدرن هم شده بود تصمیم به ساختِ بزرگترین تالارِ نمایش نامه سوزناکِ ایرانی به نامِ " تکیه دولت" گرفت. این بنا، از مکانی صرف فراتر می رفت و از ساخت تا ویرانی اش در دوره پهلوی، حاملِ نشانه ها و دلالت های روشنی از الاهیاتِ ...
بیشتر
ناصرالدین شاه بعد از جنبشِ تنباکو به قدرتِ الاهیاتِ سیاسی در دستِ علما و مراجع دینی واقف شد. او که با سفر به فرنگ شیفته معماری مدرن هم شده بود تصمیم به ساختِ بزرگترین تالارِ نمایش نامه سوزناکِ ایرانی به نامِ " تکیه دولت" گرفت. این بنا، از مکانی صرف فراتر می رفت و از ساخت تا ویرانی اش در دوره پهلوی، حاملِ نشانه ها و دلالت های روشنی از الاهیاتِ سیاسیِ بود. چنین دلالت هایی کمتر در پژوهش های مربوط به تکیه دولت مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به فلسفه تاریخ و روش شناسی بنیامین در نهایت می توان گفت " تکیه دولت" هرچند در ابتدا قرار بود نمادی از شکوه و قدرتِ پادشاه قاجار باشد اما سرانجام تمثیلی از ویرانی و تباهی آن سلسله و در همان حال شکل گیری انقلابِ مشروطه ایران شد. در دوره پسامشروطه نیز این بنا به شکلِ تمثیلی بیانگرِ ویرانی آرمانهای انقلابِ مشروطه و ظهورِ فاتحانی تازه بود. این مقاله با بهره از روش شناسی والتر بنیامین در خوانشِ تمثیلی از تاریخ و مدرنیته، " تکیه دولت" را چون تمثیلی سیاسی -الاهیاتی مهم در قبل و بعدِ انقلاب مشروطه مورد برسی قرارمی دهد و سرآخر نتیجه می گیرد که با توجه به تصاویرِ رهایی بخشِ " تکیه دولت" در انقلابِ مشروطه، ویرانیِ آن بنای یادبود در سال های بعد را می توان تمثیلی از ویرانی تجربه های رستگاری بخشِ درانقلابِ مشروطه در نظر گرفت، تلاش برای بازیابی چنان تصاویری سال ها بعد مهم ترین چالش های تاریخ معاصر ایران را رقم زد.
حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی
چکیده
هدف نخست نگارنده در این مقاله، آن است که اهمیت نظری استدلالهایی را نشان دهد که له و علیه رابطهی فضای مجازی و دموکراسی مطرح شدهاند. هدف بعدی و مهمتر آن است که نشان دهد چرا هر دوِ این نگرشها مسیر نادرستی را پیمودهاند؛ بدین معنا که بهجای آنکه به ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه کنند و محدودیت و بسط قدرت دموکراسی یا ...
بیشتر
هدف نخست نگارنده در این مقاله، آن است که اهمیت نظری استدلالهایی را نشان دهد که له و علیه رابطهی فضای مجازی و دموکراسی مطرح شدهاند. هدف بعدی و مهمتر آن است که نشان دهد چرا هر دوِ این نگرشها مسیر نادرستی را پیمودهاند؛ بدین معنا که بهجای آنکه به ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه کنند و محدودیت و بسط قدرت دموکراسی یا دولت را با توجه به آنها توضیح دهند، وجه مستقل و علیحدهای برای فضای مجازی در نظر گرفتهاند و بدینسان، قادر به فهم همه جانبه و عمیق عوامل عینی محدود کنندهی قدرت دولت و بسط دهندهی قدرت اجتماعی نشدهاند. در قسمت دوم مقاله به سویههای غیردموکراتیک فضای مجازی پرداختهایم. این قسمت از اینجهت اهمیت دارد که ایدههایی را بیان میکند که خلاف نگرش کلی و متعارف؛ یعنی سودمندی فضای مجازی برای دموکراسی است و از این لحاظ وجه افتراقی وافزایشی مهمی در این حوزه دارد. ما به نقد این نوع نگاه نیز پرداختهایم و خاطر نشان کردهایم که عدم تحقق «امر سیاسی» در جوامع اقتدارگرا، نه ناشی از خصلتهای به اصطلاح ذاتی و مستقل فضای مجازی، بلکه برآمده از عدم شکلگیری نهادها، انجمنها و عرصههای عمومی عینی در جامعه است و از سوی دیگر استفاده [یا سوءاستفادهی] دولت از این ابزار، ناشی از ماهیت و کارویژههای این دستگاه سیاسی و نیز بستر اجتماعی و اقتصادی خاصی است که دولت از آن برخاسته است.
مجتبی یاور
چکیده
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، بهمنزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، میتواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگارههای خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک ...
بیشتر
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، بهمنزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، میتواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگارههای خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک بهخود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشقهای جاافتاده و مسلط بر گفتمانهای ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، بهمثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر میشود. الگوی نوستالژیا، آنچنان فراگیر بود که، حتی صورتبندی نظری ایدهها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام میشد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستانگرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلامگرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمانهای حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش میدهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک میدید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم میکرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.
مهدی خاقانی اصفهانی
چکیده
چالش تاریخیِ برهههای اقتدارگرایی سیاسی در ایران، بر ناکارآمدی سیاست جنایی کشورمان اثری پایدار داشته است. حقوق عمومی و خصوصاً سیاستِ جنایی در ایران در هر دو منبعِ خود ـ برخی آموزههای فقه شیعه و حقوقی غرب ـ بهعلت فقدان یک ارتباط فعال و مستمر میان آن منابع، از یکسو و واگرایی حوزههای وسیعی از هنجارهای رسمی و غیر رسمی از دیگر ...
بیشتر
چالش تاریخیِ برهههای اقتدارگرایی سیاسی در ایران، بر ناکارآمدی سیاست جنایی کشورمان اثری پایدار داشته است. حقوق عمومی و خصوصاً سیاستِ جنایی در ایران در هر دو منبعِ خود ـ برخی آموزههای فقه شیعه و حقوقی غرب ـ بهعلت فقدان یک ارتباط فعال و مستمر میان آن منابع، از یکسو و واگرایی حوزههای وسیعی از هنجارهای رسمی و غیر رسمی از دیگر سو، دچار چالشهای متعدد و مُزمن بوده است. کم توجهی به اقتضائات جامعهشناسیِ جرایم در ایران و ویژگیهای جامعه ایرانی و نیز عدم روزآمدی و همسویی با خِرَد جمعی معاصر، دو ایرادِ دیگرِ این جریان سنتی سیاست جنایی اسلامی است. اما مهمترین ایراد این جریان، میان رشتهای نبودن و عدم اهتمام به لزوم نقش آفرینیِ آموزههای فلسفی، جامعهشناختی و خصوصاً مدیریتیِ «سیاست جنایی» است. تحلیل خطی و تکبُعدی و بسنده کردن به روش فقهی بهشیوه قیاسی، نشانگر یکسویهنگریِ جریان سنتی مذکور است. اندیشمندان حامی این جریان، میکوشند سیاست جنایی اسلامی را با همان شیوه صدور فتوا و اصول فقه عرضه کنند. این در حالی است که سیاست جنایی، یک علمِ داوری و نظارتی نیست و باید در پی نظامسازیِ پارادایممحور باشد. این مقاله، پس از نقد سطح، میزان و نحوه حضور فقه در سیاست جنایی کنونی ایران، اشاراتی به ظرفیتهای دیگر حوزههای معرفتیِ خوانشها از اسلام (نظیر فقه مقاصدی) در طراحی نظریه بومی سیاست جنایی دارد و برخی مشترکات عقلانیت اسلامی و غربی را در ساخت این نظریه بومی نشان میدهد. فرضیه این مقاله، آن است که مهمترین عوامل تحدیدِ ناموجّهِ آزادی و توسل ناروا به خشونت نرمِ در لایههای ذهنی و رهیافتهای عینی سیاست جنایی، عبارتند از: ضعف بنیانهای نظری، ضعف پایگاه اجتماعی، کم باوری به فرهنگ مشارکت در حوزه عمومی و ضعف در عزمِ جدّی برای تدوین الگوی اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت.
مقصود رنجبر
چکیده
درک وتببین تئوریک دولت مهمترین عنصر در اندیشه سیاسی است.بدون درک تئوریک از دولت داشتن نظام دموکراتیک ممکن نیست. باتوجه به این که تئوریهای مختلفی درباب دولت وجود دارد سوال اصلی این پژوهش این است که دولت مورد نظر اسلامگرایان درون کدام یک از تئوریهای دولت میگنجد یا به کدام یک از آنها نزدیکتر است؟ فرض ما در این پژوهش ...
بیشتر
درک وتببین تئوریک دولت مهمترین عنصر در اندیشه سیاسی است.بدون درک تئوریک از دولت داشتن نظام دموکراتیک ممکن نیست. باتوجه به این که تئوریهای مختلفی درباب دولت وجود دارد سوال اصلی این پژوهش این است که دولت مورد نظر اسلامگرایان درون کدام یک از تئوریهای دولت میگنجد یا به کدام یک از آنها نزدیکتر است؟ فرض ما در این پژوهش این است که ایده دولت در اندیشه بنیادگرایی اسلامی با نظریه دولت مطلقه قرابت بیشتری دارد.یه عبارت دیگر در بسیاری از مولفه ها برداشت اسلامگرایان از دولت به مولفههای نظریه دولت مطلقه نزدیک است. برای بررسی این موضوع از روش توصیفی وتحلیلی ومقایسهای استفاده کردهایم .در این مقاله مولفههای رویکرد اسلام گرایی به دولت با نظریه دولت مطلقه براساس معیارهایی چون نوع برداشت از حاکمیت، پایههای حاکمیت و مشروعیت، مصلحت دولت،حق الهی حکومت ،مبنا ومحدوده مالکیت ،مفهوم ومحدوده قانون وقانونگذاری، اهداف دولت، قلمرو دولت بررسی گردیده ودرپایان هم نسبت این برداشتها با دولت مدرن مود بررسی قرار گرفت از این جهت که دولت مدرن مهم ترین قالب دولت دموراتیک بوده است.مفروض اساسی ما دراین پژوهش این است که زمانی که از ایده دولت در نزد اسلام گرایان اسلامی سخن میگوییم، بدین معنا نیست که آنان تئوری منسجم و ساخته و پرداختهای درباب دولت دارند، بلکه باید از ترکیب دیدگاههای آنها ،ارتباط و نزدیکی آن را با یکی از تئوریهای دولت مورد سنجش و مطالعه قرار دهیم.