%0 Journal Article %T دولت ـملت‌های مدرن و نسبت آن با منازعه %J دولت پژوهی %I دانشگاه علامه طباطبائی %Z 2476-2806 %A سلیمی, حسین %D 2015 %\ 12/22/2015 %V 1 %N 2 %P 1-20 %! دولت ـملت‌های مدرن و نسبت آن با منازعه %K دولت ـ ملت %K منازعه %K خشونت %K سیاست مدرن %K خشونت سازمان­یافته %R 10.22054/tssq.2015.1803 %X از زمانی­که تمامی پدیده­های اجتماعی و تعاملات سیاسی بشر در قالب دولت ـ ملت­های جدید شکل گرفت و هویت‌های اجتماعی و فرهنگی نیز در این چارچوب نوین تعریف گشت، در عین بیشترین تاکید بر مفهوم صلح و ارزش و اهمیت آن، خونین­ترین و وسیع‏ترین جنگ­های تاریخ در این دوران و به دست دولت ـ ملت­های مدرن پدید آمده است. این مقاله در جستجوی این پرسش اساسی است که آیا خشونت و منازعه عنصری ذاتی در بنیانِ نهادِ دولت ـ ملت مدرن بوده است؟ در راستای پاسخ به این پرسش در قالب یک پژوهش نظری، ابتدا تعاریف کلاسیک از مفهوم دولت ـ ملت مورد بررسی قرار می­گیرد؛ سپس زمینه­ها و مبانی تاریخی شکل­گیری دولت ـ ملت­ها تدقیق می­شود و در نهایت ابعاد اساسی خشونت و منازعه نهاد دولت ـ ملت مدرن در اندیشه‌ی پنج متفکر بزرگ این عرصه (بدن، هابز، روسو، هگل و وبر) جستجو خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که به‌رغم تفکرات و ارزش­های فراگیری که در مورد صلح وجود دارند و در دوران مدرن شناخته شده­اند؛ دولت ـ ملت به‌عنوان نهاد قدرت سیاسی مدرن حاوی نوعی خشونت سازمان­یافته است که در شکل کلاسیک خود آن‌را بازتولید می­کند. به‌عبارت دیگر خشونت­های فراگیر در تاریخ معاصر بشر به‌گونه­ای در این نهاد مدرن، ریشه دارد. از این‌رو در جریان تحولات جهانی به‌نظر می­رسد، نهادینه شدن صلح تنها با تحول بنیادین دولت مدرن امکان تحقق خواهد یافت. %U https://tssq.atu.ac.ir/article_1803_d513a28e7b30dbc92da0d2e29ce23132.pdf