حسن احمدیان
چکیده
هدف از این مقاله بررسی ابعاد عملی تجربه حکومتی اخوان المسلمین مصر در پرتو بنیانهای نظری این جنبش است. از طریق این بررسی، نویسنده جویای واکاوی مهمترین مناظرههای سیاسی حاکم بر دوره یکساله حکومت اخوان در مصر و پیامدهای سرنگونی آن است. به عبارتی، تبیین انتقادات به شیوه عملی اخوان و پاسخهای عملی و گاه نظری حکومت اخوان و حامیان ...
بیشتر
هدف از این مقاله بررسی ابعاد عملی تجربه حکومتی اخوان المسلمین مصر در پرتو بنیانهای نظری این جنبش است. از طریق این بررسی، نویسنده جویای واکاوی مهمترین مناظرههای سیاسی حاکم بر دوره یکساله حکومت اخوان در مصر و پیامدهای سرنگونی آن است. به عبارتی، تبیین انتقادات به شیوه عملی اخوان و پاسخهای عملی و گاه نظری حکومت اخوان و حامیان آن، زمینه طرح مباحث مقاله است. همچنانکه میدانیم اخوانالمسلمین نتوانست فرایند گذار دموکراتیک مصر را به سرانجام برساند و تجربه حکومتی آن به عقبگرد دموکراتیک مصر ختم شد. پرسش دو وجهی مقاله آن است که مبانی عملی حکمرانی اخوان چه تأثیری بر سرنگونی آن داشت و پیامدهای این تحول بر جنبش اخوان و نیز حکومت مدنی مصر چیست. در پاسخ، این فرضیه مطرح میشود که غیرممکن شدن اصل محوری الگوی حکمرانی اخوان، یعنی موازنهگری، در فضای آشوبزده مصر، به سرنگونی آن انجامید و پیامد این سرنگونی، افزون بر ارتقای عملگرایی اخوان، افزایش انشعابها، گسترش افراطگرایی و دشواری بازگشت اخوان به قدرت است که در مجموع مصالحه سیاسی را دشوارتر ساخته و میسازد. بر این اساس، در یک فرایند قیاسی و با تکیه بر دادههای کتابخانهای، تلاش شده است روند تغییر در علت و معلول پژوهش دنبال و بر این مبنا، دلایل عملکرد اخوان در حکومت و سرنگونی آن بر مبنای بنیانهای نظری آن تبیین شود. چارچوب زمانی مقاله دوره حکومت اخوانی تا کودتای ژولای 2013 و نیز اشارههایی به دوره پس از آن را است.