سیدمحمد طباطبایی
چکیده
در غرب، احزاب سیاسی در راستای دموکراسیزاسیون و لیبرالیزاسیون جوامع بهوجود آمدهاند و شکلگیری نظام حزبی، مرحلهای اساسی در فرآیند توسعه سیاسی بهحساب میآید. اعتقاد بر آن است که پلورالیسم سیاسی در نظامهای لیبرال ـ دموکراتیک، صرفاً در تحزب سیاسی و رقابت مسالمتآمیز میان احزاب برای کسب قدرت خلاصه میشود. امروزه تحزب جزو جداییناپذیری ...
بیشتر
در غرب، احزاب سیاسی در راستای دموکراسیزاسیون و لیبرالیزاسیون جوامع بهوجود آمدهاند و شکلگیری نظام حزبی، مرحلهای اساسی در فرآیند توسعه سیاسی بهحساب میآید. اعتقاد بر آن است که پلورالیسم سیاسی در نظامهای لیبرال ـ دموکراتیک، صرفاً در تحزب سیاسی و رقابت مسالمتآمیز میان احزاب برای کسب قدرت خلاصه میشود. امروزه تحزب جزو جداییناپذیری از حیات سیاسی غرب است. اگر نبودِ احزاب سیاسی، خللی در دموکراسی بهحساب آید؛ بودن آنها نیز سدی در مقابل پلورالیسم سیاسی بهحساب میآید چرا که در حال حاضر، تکثرگرایی سیاسی در غرب، به رقابت میان احزاب دولتی خاصی محدود شده است که با تحمیل اراده سیاسی خود، قادر به تأمین مردمسالاری واقعی نیستند. احزاب دولتی در حقیقت، با تمرکز قدرت در دست خود، برابری فرصتها و تساوی امکانات و مجال قدرتیابی را از سایر جریانات و گروههای سیاسی سلب کرده و مانع از گردش پیوسته و واقعی قدرت میشوند. اگر در ابتدای امر، تحزب همزاد نظام لیبرال ـ دموکراتیک بوده است، با افزایش نقش و قدرت احزاب سیاسی و نهادینگی آنها، حکومت مردم بر مردم، بهتدریج جای خود را به حاکمیت احزاب میدهد. برهان اصلی پژوهش حاضر بر روی این فرضیه قرار گرفته است که «دولتی شدن فزایندهی احزاب سیاسی» و «حزبی شدن دولتهای غربی» باعث ایجاد «دولت حزب سالار» و در نتیجه، به چالش کشیده شدن «دموکراسی» از سوی «پارتیتوکراسی» شده است. در عصر حاضر، تفکر و اندیشههای فردی و جمعی، جای خود را به شعور حزبی دادهاند و اراده مردمی و ملی، به اراده حزبی بدل شده است. در نتیجه امروزه تعیین کننده سیاست ملی و سیاست ملت، احزاب سیاسی که به بخشی از دولتها تبدیل شدهاند و دولتهایی که در احزاب سیاسی خلاصه شدهاند، هستند و این امری است که از آن با عنوان بنیان «دولت حزب سالار» یاد میشود.