سعید میرترابی
چکیده
انقلاب ایران به عنوان تحولی که عموم اقشار اجتماعی در آن حضور داشتند، دگرگونی عمیقی در بنیادهای نظم سیاسی جامعه به همراه آورد و به پایهریزی نهادهای تازهای در ساخت قدرت و دولت پس از انقلاب یاری رساند. با وجود ضعف سازوکارهای حزبی وسازمانی مدرن، این نهادهای دولتی و رویهای جدید ، با توفیق در بسیج منابع و مقابله با انواع بحرانهای ...
بیشتر
انقلاب ایران به عنوان تحولی که عموم اقشار اجتماعی در آن حضور داشتند، دگرگونی عمیقی در بنیادهای نظم سیاسی جامعه به همراه آورد و به پایهریزی نهادهای تازهای در ساخت قدرت و دولت پس از انقلاب یاری رساند. با وجود ضعف سازوکارهای حزبی وسازمانی مدرن، این نهادهای دولتی و رویهای جدید ، با توفیق در بسیج منابع و مقابله با انواع بحرانهای پیش رو همانند شرایط ناامنی ناشی از فروپاشی نظم پیشین،درگیری جناحهای قدرت، حرکتهای جداییخواه قومی و بروز جنگ تحمیلی، زمینه استقرار وتثبیت نظم سیاسی نوین را در فاصله نسبتا کوتاه دی ماه 1357 تا خرداد 1360 فراهم نمودند.دغدغه مقاله واکاوی چگونگی توفیق نخبگان انقلابی،درساخت نهادهای کارآمد دولت است.مهمترین ادعای مقاله در قالب فرضیه این است که "نخبگان انقلابی ایران در سه سال نخست پس از پیروزی انقلاب(به عنوان لحظه سازنده)،در مواجهه با بحرانهای پیش رو و مقتضیات ایجاد نظم سیاسی نوین،به نهادسازی از پایین متوسل شدند که نتیجه آن ایجاد نهادهای توانمند درحمایت از رژیم سیاسی جدید(همانند ولایت فقیه،شورای انقلاب) و استقرار و تثبیت نظم سیاسی نوین(همانند کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)بوده است." مقاله در تشریح رویدادهای مرتبط با ساخت نهادهای دولت درسالهای اولیه انقلاب که از آن با عنوان لحظه سازنده نهادها یاد شده، از رویکرد نهادگرایی تاریخی و روش تاریخی-علّی متکی بر این رویکرد بهره گرفته است .مقاله نشان می دهد که دستکم یکی از عوامل مهم قابلیت بالای نظام انقلابی در مهار ومدیریت بحرانهای متعدد پیش رو موفقیت پروژه نهادسازی آن بوده است.