سید هادی زرقانی؛ ابراهیم احمدی
چکیده
امروزه حکمرانی خوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بینالمللی بهکار برده میشود. در این بین سطح محلی داری اهمیت ویژهای است. با توجه به مشخصههایی چون اصل تمرکززدایی، ساختار دموکراتیک، برنامهریزی و تصمیمگیری محلیگرا و مردمنهاد، افزایش نقش نهادهای غیردولتی و جامعه مدنی، توجه به منافع عام مردم، توزیع فرصتها و برقراری ...
بیشتر
امروزه حکمرانی خوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بینالمللی بهکار برده میشود. در این بین سطح محلی داری اهمیت ویژهای است. با توجه به مشخصههایی چون اصل تمرکززدایی، ساختار دموکراتیک، برنامهریزی و تصمیمگیری محلیگرا و مردمنهاد، افزایش نقش نهادهای غیردولتی و جامعه مدنی، توجه به منافع عام مردم، توزیع فرصتها و برقراری عدالت اجتماعی و جغرافیایی، افزایش اثربخشی و کارآیی و در نهایت بهرهمندی کل جامعه از توسعه و رفاه و...، میتوان دولت محلی را بهدلیل ماهیت و کارکردهای خاصی که دارد، نمونه مطلوب و کارآمدی از دولت همیار و همکار (دولت ملی)، با حکمرانی خوب دانست. در این برداشت؛ تمرکززدایی (از ارکان دولت ملی)، مهمترین و اصلیترین هدف دولت محلی در تحقق حکمرانی خوب است. در حقیقت با تکیه بر اصل تمرکززدایی کامل، دولت ملی قادر خواهد بود با واگذاری بخشی از مسئولیتهایش به شهروندان در قالب دولت محلی، مشارکت واقعی آنها در امور منطقه و کشور را عملی و از این طریق زمینههای تعامل میان سه بخش دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی را فراهم آورد. بدیهی است که نتیجه این اعتماد دولت ملی (در واگذاری بخش از مسئولیتها به احاد مردم، جامعه مدنی و بخش خصوصی)، تسهیل و تحقق همکاری و همگرایی میان دولت ملی و دولت محلی و در حقیقت همگرایی میان دولت ملی و احاد جامعه خواهد بود.
هدی غفاری؛ فاطمه افشاری
چکیده
نظام حقوقی مالزی، الگو گرفته از حقوق انگلستان است؛ اما این کشور پس از استقلال، سیستم فدرالیسم و بهتبع آن، نظام عدم تمرکز سیاسی را برای حکومت خود برگزید. اما مسئله مهم این است که آیا نظام عدم تمرکز سیاسی بهطور کامل و مناسب در این کشور محقق شده است و با چه آسیبهایی مواجه است؟ دولتهای ایالتی و محلی که نماد عدم تمرکز در کشورها هستند ...
بیشتر
نظام حقوقی مالزی، الگو گرفته از حقوق انگلستان است؛ اما این کشور پس از استقلال، سیستم فدرالیسم و بهتبع آن، نظام عدم تمرکز سیاسی را برای حکومت خود برگزید. اما مسئله مهم این است که آیا نظام عدم تمرکز سیاسی بهطور کامل و مناسب در این کشور محقق شده است و با چه آسیبهایی مواجه است؟ دولتهای ایالتی و محلی که نماد عدم تمرکز در کشورها هستند در قانون اساسی مالزی با وظایف و حدود صلاحیتهای مشخص تعیین شدهاند؛ اما در عمل دولت فدرال در فعالیتهای دولتهای ایالتی دخالت دارد. وجود مسئولیتهای محدود همراه با نظارت شدید دولت فدرال و مداخله در تعیین سیاستهای الزامآور واحد برای تمامی دولتهای محلی، منابع مالی محدود، انتصاب مقامات محلی توسط دولت فدرال و... امکان فعالیت مستقل را از دولتهای محلی سلب نموده است. این امر نشان میدهد که فدرالیسم بهعنوان سیستم حاکم بر یک دولت، لزوما بهسمت عدم تمرکز رهنمون نمیشود. در تحقیق پیشرو با مطالعه کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این موضوع پرداختهایم.