محمدجواد غلامرضا کاشی؛ ساناز کرمی
چکیده
در این مقاله، با توجه به آسیبهای ناشی از ادبیات دوگانه ساز رژیمهای سیاسی به دو سنخ دیکتاتوری و دمکراتیک، تلاش شده است چارچوبی برای توصیف و فهم وضعیت نظامهای سیاسی در کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران تمهید شود. در این زمینه با تکیه بر الگوی رژیمهای پیوندی فرض بر این است که بخش مهمی از کشورهای جهان در دنیای امروز، علاوه بر پذیرش ...
بیشتر
در این مقاله، با توجه به آسیبهای ناشی از ادبیات دوگانه ساز رژیمهای سیاسی به دو سنخ دیکتاتوری و دمکراتیک، تلاش شده است چارچوبی برای توصیف و فهم وضعیت نظامهای سیاسی در کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران تمهید شود. در این زمینه با تکیه بر الگوی رژیمهای پیوندی فرض بر این است که بخش مهمی از کشورهای جهان در دنیای امروز، علاوه بر پذیرش مشروعیت ناشی از نهادها و مناسبات دمکراتیک مدرن، در عین حال از مشروعیت ناشی از بسترهای فرهنگی و تاریخی خود نیز بهره میبرند و به این معنا، در شمار نظامهای پیوندی قرار میگیرند. با توجه به این مفروضات، تلاش کردهایم با کاوش در بستر فکری ایرانیان باستان و سنت اندیشه سیاسی اسلامی، ظرفیتها و محدودیتهای الگوی پیوندی مشروعیت را در بستر فرهنگی ایران شناسایی کنیم.