حمید یحیوی
چکیده
رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایهی حکومتمندی، مسیر جدیدی از تحقیق دربارهی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آنرا مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم «حکومتمندی» علاوهبر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی بهجای نهادها در نظریهی سیاسی، روند دخالت ذهنیتها در کردارهای حکومت را به نمایش میگذارد ...
بیشتر
رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایهی حکومتمندی، مسیر جدیدی از تحقیق دربارهی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آنرا مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم «حکومتمندی» علاوهبر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی بهجای نهادها در نظریهی سیاسی، روند دخالت ذهنیتها در کردارهای حکومت را به نمایش میگذارد و با اینکار پرده از تحولی در ذهنیتِ حکومت در عصر جدید بر میدارد که امروزه ابعاد ویژهای یافته است. بهطور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیدهی اختراعی است که از سویی به «عقلانیتهای حکومتی» بهعنوان بُعد فکری و از سویی دیگر به «فنون حکمرانی» بهعنوان بُعد کرداری مرتبط میشود. علاوهبر این «سامانههای حکومتی» را نیز بهعنوان بُعد نهادی دولت میتوان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائهی تحلیل سه بُعدی «دولت» (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی بهنحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانیهای لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود.