نیما رضایی؛ سعید میرترابی
چکیده
دولتهای مختلف در سطح جهان اقدامات محدودکننده سنگینی را بهمنظور مقابله با شیوع ویروس کووید-19 در دستور کار قرار دادهاند؛ اقداماتی که در شرایط عادی برای مردم غیرقابل تحمل هستند. علیرغم اعتراضات مردمی در برخی از کشورها، این اقدامات محدودکننده و تدابیر غیرعادی تا بدین لحظه مورد پذیرش عموم قرار گرفتهاند. کاربست یک نظریه بهمنظور ...
بیشتر
دولتهای مختلف در سطح جهان اقدامات محدودکننده سنگینی را بهمنظور مقابله با شیوع ویروس کووید-19 در دستور کار قرار دادهاند؛ اقداماتی که در شرایط عادی برای مردم غیرقابل تحمل هستند. علیرغم اعتراضات مردمی در برخی از کشورها، این اقدامات محدودکننده و تدابیر غیرعادی تا بدین لحظه مورد پذیرش عموم قرار گرفتهاند. کاربست یک نظریه بهمنظور بررسی چگونگی پذیرش این اقدامات محدودکننده، هدف اصلی این پژوهش میباشد. پرسش پژوهش این است که: امنیتیکردن کروناویروس توسط مقامات ذیصلاح دولتهای مختلف چگونه بر پذیرش اقدامات محدودکننده آن دولتها توسط مردم در مواجهه با کروناویروس تأثیر میگذارد؟ فرضیه این است که «بهواسطه کنشگفتاری موفقیتآمیز «امنیتیکردن» سلامت مردم از خطر پاندمی (همهگیری) ویروسی توسط دولتهای مختلف و نیروی اجرایی نهفته در آن، زمینه فعلی تغییر نموده و مخاطب (در اینجا مردم کشورهای مختلف) متقاعد میگردد که تدابیر و تمهیدات غیرعادی نظیر تعطیلی دانشگاهها، مساجد، اماکن مقدس مذهبی، دیسکوها و کلوبهای شبانه که دولتهای مختلف آنها را در مواجهه با کروناویروس بکار میگیرند را تحمل نماید». متدولوژی این پژوهش مبتنی بر بررسی اظهارات و بیانیههای مطبوعاتی نخست وزیران بریتانیا و استرالیا و صدراعظم آلمان میباشد. بهواسطه بررسی اظهارات این سه مقام دولتی، عناصر اصلی و شرایط تسهیلکننده کنش گفتاری امنیتیکردن کروناویروس مورد تدقیق قرار میگیرد که بههمین دلیل میتوان روش پژوهش را کیفی ذکر نمود. روش گردآوری دادهها استفاده از تارنماهای معتبر و رسمی میباشد. ضمناً این نکته مفروض گرفته میشود در تمامی کشورهایی که اقدامات محدودکننده در مقابله با پاندمی کووید- 19 اعمال میگردد مشابه فرآیندی که این سه مقام دولتی در امنیتیکردن کروناویروس و اعمال محدودیتهای شدید بهکار میگیرند، تکرار میگردد.
سعید میرترابی
چکیده
انقلاب ایران به عنوان تحولی که عموم اقشار اجتماعی در آن حضور داشتند، دگرگونی عمیقی در بنیادهای نظم سیاسی جامعه به همراه آورد و به پایهریزی نهادهای تازهای در ساخت قدرت و دولت پس از انقلاب یاری رساند. با وجود ضعف سازوکارهای حزبی وسازمانی مدرن، این نهادهای دولتی و رویهای جدید ، با توفیق در بسیج منابع و مقابله با انواع بحرانهای ...
بیشتر
انقلاب ایران به عنوان تحولی که عموم اقشار اجتماعی در آن حضور داشتند، دگرگونی عمیقی در بنیادهای نظم سیاسی جامعه به همراه آورد و به پایهریزی نهادهای تازهای در ساخت قدرت و دولت پس از انقلاب یاری رساند. با وجود ضعف سازوکارهای حزبی وسازمانی مدرن، این نهادهای دولتی و رویهای جدید ، با توفیق در بسیج منابع و مقابله با انواع بحرانهای پیش رو همانند شرایط ناامنی ناشی از فروپاشی نظم پیشین،درگیری جناحهای قدرت، حرکتهای جداییخواه قومی و بروز جنگ تحمیلی، زمینه استقرار وتثبیت نظم سیاسی نوین را در فاصله نسبتا کوتاه دی ماه 1357 تا خرداد 1360 فراهم نمودند.دغدغه مقاله واکاوی چگونگی توفیق نخبگان انقلابی،درساخت نهادهای کارآمد دولت است.مهمترین ادعای مقاله در قالب فرضیه این است که "نخبگان انقلابی ایران در سه سال نخست پس از پیروزی انقلاب(به عنوان لحظه سازنده)،در مواجهه با بحرانهای پیش رو و مقتضیات ایجاد نظم سیاسی نوین،به نهادسازی از پایین متوسل شدند که نتیجه آن ایجاد نهادهای توانمند درحمایت از رژیم سیاسی جدید(همانند ولایت فقیه،شورای انقلاب) و استقرار و تثبیت نظم سیاسی نوین(همانند کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)بوده است." مقاله در تشریح رویدادهای مرتبط با ساخت نهادهای دولت درسالهای اولیه انقلاب که از آن با عنوان لحظه سازنده نهادها یاد شده، از رویکرد نهادگرایی تاریخی و روش تاریخی-علّی متکی بر این رویکرد بهره گرفته است .مقاله نشان می دهد که دستکم یکی از عوامل مهم قابلیت بالای نظام انقلابی در مهار ومدیریت بحرانهای متعدد پیش رو موفقیت پروژه نهادسازی آن بوده است.